عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران افزود: به نظرم اقتباس فیلم خودزنی از روی داستان " دزد و سگ ها " نوشته " نجیب محفوظ" به خوبی صورت گرفته و کار قابل قبول است. البته فیلم برای ایرانیزه کردن قصه "نجیب محفوظ" با مشکل مواجه است و قصه آن طور که باید و شاید به ما و فضای ایرانی ما نزدیک نمی شود .
وی اظهار داشت: به دلیل تجربه های اندکی که درسینمای ما در زمینه اقتباس صورت گرفته نویسنده ها و کارگردانهایی که به این سمت می روند با مشکلات بسیار زیادی روبرو هستند و منابع کافی برای طرف کردن نواقص در دست ندارند، مخصوصا در ژانر پلیسی و معمایی که ما در این زمینه بسیار کم کار کرده ایم واگرهم کار کنیم فیلم ما با فیلم های پلیسی روز دنیا که در سطحی بسیار عالی هستند مقایسه می شود و این مساله کار را بسیار سخت تر می کند.
مدرس دانشکده سوره تصریح کرد: یکی از ویژگی های سینمای محافظه کار دولتی ما این است که تمایلی به نزدیک شدن به وقایع روز جامعه به ویژه رویدادهای ملتهب ندارد در حالیکه وقایع و اتفاقات مهم اجتماعی و سیاسی در آمریکا به سرعت به فیلم و سریال تبدیل می شود اما در ایران این اتفاق نمی افتد و به نویسنده اجازه ورود به مسائل ملتهب داده نمی شود.
اکبرلو خاطر نشان کرد: نپرداختن به مسایل روز باعث می شود که سینما و تلویزیون ما از تماشاگرعقب بماند و توان تاثیر گذاری خود را از دست بدهد. ما باید توجه داشته باشیم که آقای کاوری هم در این فضای محافظه کار فیلم می سازد و باید قواعد و خطوط قرمز این فضای محافظه کار را رعایت کند .
نویسنده کتاب "اقتباس ادبی برای سینما" افزود: به نظر می رسد که آقای کاوری دوست دارد به وقایع 88 بپردازد و این حوادث را از زاویه دید خود بررسی کند اما نگرانی اش از ورود اظهار نظرهای سیاسی یا صدمه دیدن اکران فیلم او را از این کار باز می دارد. آقای کاوری آنقدر گذرا و سطحی از کنار این موضوع عبور می کند که ما نمی فهمیم که بالاخره می خواهد درباره آن موضوع حرف بزند یا خیر.
وی ادامه داد: به هر حال ساختن فیلم درباره موضوعات روز جامعه و پرداختن به موضوعات ملتهب همیشه موافقان و مخالفانی دارد و این تقابل و تعارض باعث می شود که نگاه یک سویه ای مانند پایان نامه با استقبال گسترده ای روبرو نشود و مورد توجه قرار نگیرد .
اکبر لو تاکید کرد: روند تولید فیلم های یک سویه و یک جانبه و شعاری از بین نخواهد رفت مگر اینکه مدیران ما به فیلمسازان ما اعتقاد داشته باشند و بپذیرند که فیلم سازان ما مثل اقشار مختلف جامعه که نظرات خود را از طریق رسانه های مختلف بیان می کنند حق دارند که نظرات خود را در چهارچوب نظام بگویند و قضاوت را به تماشاگر بسپارند .
نویسنده کتاب " شعبده سینما" گفت: انبوه مردم از دیدگاه هایی که بی انصافانه و به دوراز ارزشها باشد و مسائل غیر منطقی را مطرح کند استقبال نخواهند کرد و با عدم استقبال خود از فیلم، فیلم ساز و سرمایه گذار را مجبور خواهند کرد تا مسیرش را تغییر دهد و به سمتی رود که مورد قبول جامعه و ارزشهای آن باشد، نیازی هم به توقیف فیلم و ممنوع الکار کردن فیلمساز نیست.
وی افزود: باید توجه داشت که قصه دزد و سگها یک قصه است و اتفاقاتی که در آن روی می دهد با واقعیت هیچ جامعه ای انطباق ندارد. البته شخصیتها و روابطی در دنیای فیلم وجود دارد که می توان مشابه آنها را در جامعه امروزی ایران پیدا کرد اما اگر بخواهیم این طور بگوییم که اتفاقات فیلم کاملا برمبنای واقعیت های درون جامعه شکل گرفته است باید بگویم که این طور نیست.
نویسنده و کارگردان نمایش " آن روی سکه " اظهار داشت: به نظرم آقای کاوری در این فیلم خواسته است که در درجه اول به سینمای مورد علاقه خود که یک سینمای پلیسی و پر از طرح و کشمکش و معما گونه است بپردازد و هم نقد اجتماعی داشته باشد و در مورد احزاب و گروه ها و افراد صاحب قدرت نظر خود را بیان کند. در نهایت آن چیزی که ما می بینیم داستانی است که کاوری خلق کرده و فیلم مستند نیست که ادعا داشته باشد که آدم ها ما به ازاء بیرونی داشته باشند.
اکبرلو تصریح کرد: احساس پوچی و نیست انگاری که در داستان " دزد و سگها "وجود دارد بسیار قوی تر از آن چیزی است که ما در فیلم می بینیم. به طور کل رمان اگر خوب نوشته شده باشد در بیان احساس بسیار بهتر و عمیق تر از فیلم عمل می کند.
نویسنده و کارگردان نمایش " تولدی دیگر" خاطر نشان کرد: فیلم مجبور است که برای بیان احساسات و عواطف از کشمکش های بیرونی و حرکت های فیزیکی استفاده کند اما داستان می تواند به هر اندازه که می خواهد در بیان احساس پیش برود و آن را به بهترین شکل بازگو کند. در این مورد فیلم از داستان عقب تر است و داستان احساس پوچی را بسیار بهتر از فیلم به ما منتقل می کند البته ناگفته نماند که در جامعه ما زیاد نمی توان روی احساس پوچی و یاس تکیه کرد و آن را به نمایش گذاشت چون کارگردان به سیاه نمایی متهم می شود .
وی گفت: در داستان "نجیب محفوظ "سگ همیشه در مقابل دزد قراردارد. سگ یک خصوصیت خوب دارد که نگهبان است و برای ما نگهبانی می دهد اما این حیوان نجس است و رزالت و پستی را در درون خودش دارد. افرادی که سعید نام سگ را بر آنها می نهد بسیارافراد پست و فرومایه ای هستند.
اکبرلو تاکید کرد: ما در فیلم هم رودرویی سگ و قهرمان قصه را مشاهده می کنیم اما نه به آن قدرت که در داستان است. در فیلم اشاره مستقیمی به این ماجرا نمی شود اما می توان این تعبیر را در مورد هر کسی که رودرروی قهرمان داستان قرار می گیرد به کار برد. مشابه این کار را آقای بیضایی در فیلم شاید وقتی دیگر و همین طور فیلم سگ کشی انجام داده است.