به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «عباس کریمی» سال ۱۳۳۶ در قهرود کاشان به دنیا آمد و پس از شهادت شهید «همت»، فرماندهی لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) را برعهده گرفت و سرانجام روز ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ درعملیات بدر به شهادت رسید.
در کتاب «یادداشتهای گلعلی بابایی، تا آوردگاه الهاله» که سرگذشتنامه شهید «عباس کریمی قهرودی» فرمانده لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) بوده و به قلم گلعلی بابایی نوشته شده و انتشارات روایت ۲۷ بعثت آن را منتشر کرده، در مورد لحظه شهادت «عباس کریمی» آمده است:
لبخندی بر لبانش نقش بسته بود، اما نگرانی از نگاهش موج میزد؛ او نگران بسیجیانش بود
«۲۳ اسفند ۱۳۶۳، دشت الهاله، شرق دجله، چهارمین روز نبرد عظیم بدر، روی دژ اصلی، حاج عباس از داخل یکی از سنگرها با دوربین دوچشمی، دشت روبهرو را نگاه میکرد. به اطرافیانش نگاه میکرد و به اطرافیانش دستوراتی میداد.
محو عظمت و نورانیت حاج عباس بودم که در یک لحظه، با شنیدن صدای کَرکنندهای به زمین غلتیدم. دود و آب و گِل به هوا برخاست.
اطرافم را برانداز کردم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است. نفمیدم تیر مستقیم تانک بود یا خمپاره، اما هرچه که بود، صدای وحشتناکی داشت. به طرف محل اصابت گلوله دویدم. با دیدن صحنهای خشکم زد.
خدای من! اینجا که سنگر دیدهبانی حاج عباس بود. دیدم دو نفر پیکر مجروحی را بیرون میآوردند. خودش بود، حاج عباس! نَفَسم بند آمد. من هم یک طرف بدن حاج عباس را گرفتم. هنوز نیمهجانی داشت. به نظرم آمد ترکش به سرش خورده بود.
لبخندی بر لبهایش نقش بسته بود، اما از نگاهش نگرانی موج میزد. این حالت نگرانی او را میشناختم. او نگران بسیجیانش بود...
با کمک آن دو نفر و علیسلطان محمدی پیکر نیمهجان حاج عباس را داخل یکی از قایقها انداختیم. سکاندار قایق گازش را گرفت و وارد آبراه شد. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بودیم؛ که وسط آبراه قایق را نگه داشت.
نگاه کردم لابهلای نیزارها، دیدم بچههای بهداری لشکر با پلهای شناور پست امداد را درست کردهاند. پزشکیار اورژانس، اول از همه نبض حاج عباس را گرفت و بعد با نگرانی گفت: «اینکه نبضش نمیزند!»»
بعد از شهادتم بگویید جان او هدیهای برای اسلام عزیز بود
در وصیتنامه شهید «عباس کریمی» آمده است:
«بسم الله القاصم الجبارین
«وَ ما لکم لاتقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان و قاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین لله/ چرا در راه خدا جهاد نمیکنید؛ در صورتی که جمعی ناتوان مرد و زن و کودک شما در چنگال ظلم کافرانند. بکشید کافران را تا برکنده شود ریشه فساد و دین منحصر به دین خدا شود.»
هیچ قطرهای در مقیاس حقیقت در نزد خدا از قطره خونی که در راه خدا ریخته شود، بهتر نیست و من میخواهم که با این قطره خون به عشقم برسم که خداست.
شهید کسی است که حقیقت هدف الهی را درک کرد و برای حقیقت پایداری کرد و جان داد.
شهادت در اسلام، نه مرگی است که دشمن به مجاهد تحمیل میکند؛ بلکه انتخابی است که وی با تمام آگاهی و شعور و شناختش به آن دست پیدا میکند.
«و لاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات احیاء ولکن لاتشعرون/ و آن کسی که در راه خدا کشته شده، مرده نپندارید؛ بلکه او زنده ابدی است، ولیکن همه شما این حقیقت را درنخواهید یافت. (بقره. ۱۵۴)»
شهادت برای من یک فیض بزرگی است. من لیاقت یک شهید را ندارم و امیدوارم که آنهایی که قبل و بعد از من درجه شهادت نائل آمدهاند، من را در آن دنیا شفاعت نمایند.
انشاءالله و از قول من به تمام اقوام و خویشاوندان خصوصاً پدر و مادر و خواهرم و همسرم و برادرانم بگویید بعد از من برای من گریه و زاری نکنند و در عوض؛ به همه دوستان و آشنایان با چهرههای خندان تبریک بگویند و به آنها بگویند جان او، هدیهای برای اسلام عزیز و امام امت و امت امام بود.
در رابطه با شهادت من و بقیه برادرانم که اگر لیاقت شرکت در جبهههای حق علیه باطل را داشتند، خانواده من، صبر را پیشه کنید و صبر؛ نه اینکه در مقابل باطل و ناحق تسلیم شدن؛ بلکه استواری و ایستادگی در برابر ناملایمات، در برابر سختیها، در مقابل گرفتاریها و مبارزه سرسخت با مشکلات زندگی مبارزه با هوای نفس، اجرای کلیه دستورات امام است مبارزه با منافقین داخلی که خود نیز یک جبهه داخلی است؛ لذا طبق فرمایشات قرآن کریم؛ «و اقتلوهم حیث ثقفتموهم و اخرجوهم من حیث اخرجوکم و الفتنة اشد من القتل/ هرجا مشرکان را دریافتید، به قتل رسانید و از شهرهایشان برانید چنانکه آنان شما را از وطن آواره کردند و فتنهگری که آنها کنند، سختتر از جنگ و فسادش است.»
در رابطه با رزمندگان اسلام باید بگویم که همیشه با توکل به خدا و ائمه معصومین (ع) و اجرای دستورات رهبر عزیز و عالیقدرمان بر دشمنان بتازید تا آنها را از صفحه روزگار بردارید و هیچ وقت بر پیروزیهایتان مغرور نشوید؛ چون در مرحله اول، این شما نیستید که میجنگید و این شما نیستید که شلیک میکنید؛ بلکه طبق آیه قرآن مجید «و ما رمیتَ اذ رمیتَ ولکن الله رمی»
شما باید مجاهد فی سبیل الله باشید. آن کسی که جهاد کند، «کلمة الله هی العلیاء» تا اینکه اراده خدا بالا بیاید و حاکم بر اراده شود و این همان راه خداست.
سلام و دعای همیشگیتان را فراموش نکنید.
خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار
از عمر ما بکاه و ر عمر او بیفزای
خدایا، خدایا، رزمندگان ما را نصرت و یاری بفرما
عباس کریمی، ۲۷ فروردین ۱۳۶۱»
بخشی از تصاویر تشییع پیکر مطهر شهید کریمی را در زیر ببینید:
انتهای پیام/ 118