به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، حبیبالله بانشی متولد خردادماه سال ۵۷ در یک خانواده ۶ نفره است که تعدادی از خواهران و برادرانش در سن کودکی به علت بیماری جان خود را ازدست دادند. روستای محل زندگی او بانش در فاصله ۷۰ کیلومتری شمال غرب شیراز با ۳ هزار نفر جمعیت است.
وقتی برادر شهید الگو میشود
بچههای روستا او را عمو حبیب صدا میزنند. میهمان نوازی در سرشت او ریشه دارد، چرا که در دامان مادری گشاده رو و مهربان پرورش یافته و در سایه عطوفت پدری مقید به حلال و حرام و سبقت گیرنده در خیر و نیکی رشد و نمو نموده است. پدری که تا آخرین غروب زندگی راضی به مشیتهای الهی بود، حتی سال ۶۵ که داغ فرزند ۱۷ ساله اش را بر قلب لاله رنگش ابدی نمود و او را در جبهههای نبرد با دشمن در فاو تا منزلگاه آسمانی بدرقه کرد.
فرزندش حبیبالله بانشی نیز جوانی فعال و با روحیه انقلابی بود که در مسجد و محله با اخلاص عمل کار میکرد.
سالهای درس و تحصیل
عمو حبیب، دوره ابتدایی و راهنمایی را در بانش گذراند و سپس با تلاش بیشتر توانست با کسب را به اول درسی در سطح مدرسه و گاهی منطقه دوران دبیرستان را به پایان برساند.
عمو حبیب از انس و الفت با مسجد در دوران دبیرستان به ما گفت و اینکه در سال اول دبیرستان پس از موفقیت در مسابقات قرآن مرحله مدرسه به مراحل منطقه و پنجگانه راه یافت و در استان نیز مقام سوم را کسب نمود، رفاقتی معنوی با قرآن که هم چنان چراغ راهش است و او را در پرفروغ نگه داشتن شمع محافل انس با قرآن در مدارس بانش همراهی میکند.
سال سوم دبیرستان بود که با همکاری دانش آموزان مدرسه و هم کلاسی هایش اولین فعالیت فرهنگی خارج از مدرسه را با جمع آوری کتاب و تاسیس کتابخانهای کوچک در گوشه منزل کلید زد و به همراه اعضای انجمن اسلامی دبیرستان به تهیه روزنامه دیواری مناسبتی، فعال نگه داشتن کتابخانه مسجد، پخش شیرینی در اعیاد مذهبی و همکاری در فعالیتهای فرهنگی مدرسه همت گماشت.
او در سال۷۶ در رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز پذیرفته شد. به روزنامه نگاری، خبرنگاری و دبیری ادبیات فارسی علاقه زیادی نشان میداد. پدرش در آن سالها به خاطر کسالت و عمل جراحی حساس در ناحیه مغز و اعصاب توان کار کردن نداشت؛ از این رو عمو حبیب مسئول امور کشاورزی و خرید مایحتاج منزل بود و دلیل انتخاب شیراز برای تحصیل نیز کوتاه بودن مسیر آن تا منطقه و روستای محل سکونتش بود.
او در سالهای دانشجویی به امر ازدواج مبادرت نمود که حاصل آن دو فرزند به نامهای محمد و فاطمه زینب است.
عمو حبیب روایت ما بعد از دانشگاه تا سال۸۹ به فعالیت در فروشگاه لوازم تحریر و مونتاژ رایانه پرداخت، در حالیکه در کانون فرهنگی مسجد نیز فعال و پرجنب و جوش بود.
وی در این ایام در زمینههای مختلف فرهنگی، مذهبی و ورزشی به مردم روستای بانش خدمت مینمود. دعای هفتگی در منازل برگزار میکرد با فعالیت در صندوق قرض الحسنه مسجد گره گشای اهالی روستا بود. تیم فوتبال روستا را تشکیل داد و امکانات لازم را جهت شرکت تیم در مسابقات شهرستانی فراهم نمود.
به تشکیل گروه پژوهشی جمع آوری آثار شهدای بانش (زندگی نامه، وصیت نامه، خاطرات و عکس) پرداخت که ماحصل آن در ترم افزار جامع شهدای بانش انعکاس یافت.
خدمت در آموزش و پرورش؛ آرزویی که به حقیقت پیوست
عمو حبیب از سال ۸۹ با شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش و گذراندن مصاحبه و دوره آموزشی به استخدام رسمی این ارگان در حوزه ابتدایی درآمد و این گونه به آرزوی دیرینش که خدمت در آموزش و پرورش بود، دست یافت.
کلاس داری و تدریس آن قدر برایش جذاب بود که تاکنون پس از ۱۳ سال هرگز احساس خستگی نکرده و هم چنان عاشق تعلیم و تربیت دانش آموزان است.
او به کلاس درس، مدرسه و دانش آموزان با افتخار مینگرد و از کار در کنار همکاران سخت کوش لذت میبرد. لذتی که باعث شد سمتهای مختلفی، چون آموزگاری، معاونت آموزشی و پرورشی، کارشناسی فرهنگی هنری، مدیر دبستان و مدیر دارالقرآن بودن را تجربه کرده و در کنار همکاران پرتلاش، مقامهای شهرستانی و استانی مختلف در آموزش ابتدایی، مسابقات قرآن فرهنگیان، مسابقات شعر، درس پژوهی و روش تدریس را کسب نماید.
از فعالیتهای شاخص او برگزاری جشنی با عنوان «بی بهانه» در راستای کمک به دانش آموزان کم بضاعت بود که مبلغ قابل توجهی از سوی خیّرین به دانش آموزان مدارس بانش اهدا شد.
برگزاری نخستین جشن تکلیف پسرانه در مدرسه مدتی بود که ذهن عمو حبیب را درگیر کرده بود، از این رو با همکارانش در این باره مشورت نمود. اما کرونا بر اریکه نشسته و این توفیق را از آنها گرفته بود، اما خداوند امسال به او فرصتی داد تا به کمک خیّرین و دبیران آموزشگاه متوسطه اول شهید زاهد بانشی این مهم را در نمازخانه مدرسه به عنوان تنها آموزشگاه مجری این طرح برگزار نماید.
پیش از اجرای مراسم جشن تکلیف، تیم منتخب کلاس هشتمیها و تیم منتخب دبیران مدرسه در یک مسابقه فوتبال دوستانه با هم رقابت نمودند و اجرای این برنامه تداعی گر سخن مقام معظم رهبری در توصیه به جوانان مبنی بر اهتمام به تحصیل، تذهیب و ورزش بود.
ویروس کرونا هم عمو حبیب را از برنامه ریزی برای رونق فعالیتهای فرهنگی دانش آموزان بازنداشت. او در این ایام با همکاری مدیریت کانون امام علی (ع) و کارشناس روابط عمومی اداره آموزش و پرورش، کانال مجازی بیضای شاد را تاسیس نمود که هم چنان با مشارکت بیش از ۳ هزار و پانصد دانش آموز علاقهمند شهرستان بیضا در حال فعالیت است.
این کانال بستری برای اجرای برنامههای مختلف بوده و برگزاری مسابقات و اهدای جوایز به دانش آموزان از شیرینترین بخشهای آن است و خیّرین در تامین هزینه جوایز نقش به سزایی دارند.
تمرین گروه سرود در منزل با وجود شرایط دشوار
این معلم فعال به سرود علاقه زیادی دارد، چرا که معتقد است سرود انگیزه انجام کارهای گروهی را بالا برده و به ایجاد اعتماد به نفس و دوستی عمیق بین دانش آموزان کمک شایانی خواهد نمود.
از این رو گروه سرود را با حضور دانش آموزان علاقهمند تشکیل داد و سال قبل با استقبال دانش آموزان و خانواده ۳ سرود سلام فرمانده، رفیق شهیدم و دهه کرامت را با حضور ۱۱۰ نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقاطع مختلف تحصیلی تمرین و اجرا نمود. هم چنین به تمرین ۴ سرود ویژه سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی، روز دانش آموز، پیروزی انقلاب و روز غدیر با دانش آموزان پرداخت که ۲ سرود از آنها حائز مقام اول در سطح شهرستان شد.
یکی از مشکلات عمو حبیب برای تمرین سرود با دانش آموزان در حیاط منزل، بیماری پدرش بود. پدرش همزمان با شروع کرونا و در سن ۹۰ سالگی دچار شکستگی از ناحیه ران شد و پس از این اتفاق دیگر نتوانست راه برود و روی تخت بستری شد.
او به همکاری دو برادر دیگرش پرستار پدر بودند، اما کار عمو حبیب سختتر بود؛ چرا که پدر در کنار او زندگی میکرد و او پس از مدرسه باید اوقات خود را صرف پرستاری از پدرش میکرد.
پدر از گوشه پنجره اتاق، حضور دانش آموزان در حیاط را میدید و لذت میبرد. یک بار هم مبلغی پول به پسرش داد تا برای آنها هدیه بخرد. پدرش سوادی نداشت، اما باهوش بود و تا ماههای پایانی عمر بابرکت خود به کمک کردن به فقرا، مشارکت در برگزاری مراسم شهدا، دادن هدیه به فقرا و خریدن جایزه برای دانش آموزان اهتمام میورزید.
عمو حبیب قبل از اینکه بیمار شود، خطاطی میکرد، شعر میگفت و قاری قرآن در مراسم شبهای قدر بود. ۳ سال پیش بود که اتفاق سختی در زندگی عمو حبیب افتاد و او را پس از ابتلا به سکته به استفاده از واکر مجبور نمود.
علاقه او به دانش آموزان و امر تعلیم و تربیت باعث شد تا او در اولین روزهای مهر سال ۹۹ با واکر در مدرسه حاضر شود که پس از آن تا کنون با عصا به مدرسه میرود.
از او میپرسم شما که دِین خود را به اسلام و انقلاب با تقدیم شهید به نظام ادا کرده اید و در راستای اعتلای فرهنگ اسلامی، گامهای مثمرثمری را برداشته اید، پس چرا با وجود دست و پنجه ترم کردن با تبعات بیماری هنوز هم به انجام فعالیت در فرهنگ سازی اسلامی بین دانش آموزان اصرار دارید؟ و روشن است که جز عشق به دین مبین محمدی (س) و علاقه به دانش آموزان و تعلیم و تربیت آنان نمیتواند پاسخ گوی این حجم از فعالیتهای عمو حبیب باشد.
داشتن جامعهای پویا در گرو صدور احکام دقیق برای رتبه بندی معلمان
او معلم نمونه را فردی اهل مطالعه و یادگیری مستمر معرفی مینماید، چرا که معتقد است با علم دیروز نمیتوان دانش آموز امروز را برای فردای وطن آماده نمود. از دیدگاه وی معلم نمونه کسی است که به تفاوتها و استعدادهای دانش آموزان دقت داشته و با خانواده آنان همراهی نماید. چابک سازی دانش آموزان، شاداب سازی محیط کلاس و مدرسه و تغییر مثبت در روشهای تدریس از جمله عواملی است که این معلم برای لذت بخش شدن آموزش به دانش آموزان و ماندگاری اثر آن بیان میکند.
حبیب الله بانشی با اشاره به اینکه چندین بار سند تحول بنیادین آموزش و پرورش را مطالعه نموده است، میافزاید: اگر قرار باشد در تمام ساحتهای سند تحول به موفقیت برسیم، لازم است در تمامی ساحتها و مراتب آن هزینه کنیم.
او با بیان اینکه بخشی از سند تحول، مدرسه را کانون فرهنگی محله معرفی مینماید، گفت: قوانین موجود، سیستم فعلی و هزینههای زیاد روزمره امکان فعالیت در این عرصه را سلب مینماید.
وی نقش ردههای بالاتر و اسناد بالادستی را در اعتماد آموزش و پروش و نیروهای آن، ویژه ارزیابی نمود و گفت: باید از جریان سازی بودجههای آموزشی و فرهنگی در نهادهای موازی خودداری شود.
این معلم نمونه، آموزش و پرورش زا نهادی بسیار اثرگذار و مولد نیروی انسانی کارآمد دانست و به پرهیز از نگاه سیاسی و مصرف گرایانه به آن تاکید نمود.
وی در پایان با اشاره به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر تربیت دانش آموزانی پرسشگر، شجاع، مثبت اندیش، امیدوار و اهل ایمان لازمه این امر را فراهم سازی زمینه تسهیل گری پژوهش محوری معلم دانست و صدور احکام رتبه بندی دقیق معلمان را لازمه جامعه پویا ارزیابی نمود که نتیجه آن اعتلای جامعه، علم و فرهنگ است.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴