به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در مدرسه شهیدین قم و در جمع طلاب و اساتید حوزه علمیه، در سخنانی با تأکید بر اهمیت توجه به شخصیت و آثار شهید مطهری و مرتبه عالی علمی ایشان، اظهار داشت: واقعیت این است که شهید مطهری هنوز هم زندهترین عالم معاصر ماست؛ به همین دلیل هنوز هم تراز و جامعیت ایشان و عمق مطالبشان زبانزد است و همواره انسان در آثار و گفتار شهید مطهری با دقتهای بسیار زمانشناسانه، موقعیتشناسانه و همراه با راهکارهای مؤثر و دستاوردهای خوب روبرو میشود.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با اشاره به ویژگیهای برجسته شهید مطهری جامعیت علمی ایشان را به عنوان نخستین امتیاز شخصیتی آن شهید دانست و گفت: جامعیت علمی شهید مطهری در ابعاد مختلف فوقالعاده ممتاز است و فکر میکنم در تاریخ معاصر کسی به جامعیت شهید مطهری نداریم. شاید افرادی در یک حوزه عمیقتر و بیشتر از استاد مطهری کار کردهاند؛ ولی به جامعیت ایشان در همۀ حوزههای مرتبط با علوم اسلامی تقریباً کسی را نداریم.
عنصر حکمت در شخصیت شهید مطهری
حجتالاسلام پورمحمدی با تأکید بر همراهی علم و حکمت در اندیشه شهید مطهری اظهار کرد: عالم حکیم بودن ویژگی خاص دیگری است که در شخصیت شهید مطهری وجود دارد. به بیان دیگر شهید مطهری از یک قوت نفسانی و فکری و ذهنی فراتر از داشتهها و آموختههایشان برخوردار بودند که او را از یک عالم فراتر میبرد.
وی افزود: این نکته بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه علمای برجستهای وجود دارند که در حوزههای دانشی، محفوظات، ابتکارات و دقتهای فوقالعاده دارند؛ ولی مسئلۀ حکمت نکتۀ مهمی است. خداوند نیز در قرآن میگوید به اولیاء و انبیاء علم دادیم، اما به برخی از آنها حکمت دادیم: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»: خداوند به هرکه بخواهد حکمت میدهد. یعنی حکمت فراتر از علم است. حکمت موضوعی بسیار اساسی است.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: آقای مطهری جزء انسانهای صاحب این ویژگی یعنی حکمت است. ایشان عالم صرف و یک فیلسوف نیست، بلکه واقعاً انسان شایستۀ، وارستۀ، متقی و مخلص است؛ شهید مطهری همان ویژگیهایی که خداوند برای پیامبران اولوالعزم، اولیای خاص و بندگان خاص خودش تعبیر میکند را دارد و از آن جمله اخلاص است که مطالب مختلف شهید مطهری مصداق آن روایت است که فرمود «مَنْ اَخْلَصَ لِلّهِ اَرْبَعینَ صَباحا، ظَهَرَتْ یَنابیعُ الْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلى لِسانِهِ».
حجتالاسلام پورمحمدی یادآور شد: امام (ره) فرمود همۀ کتابهای شهید مطهری بدون استثنا مفید و قابل استفاده است. تعبیر امام (ره) و رهبر معظم انقلاب دربارۀ شهید مطهری که در طول سالیان به مطالعۀ کتابهای ایشان توصیه میکنند، ترجمۀ بخش دوم روایت فوق است که حکمتی است که جاری شده از قلب و ذهن مبارک یک انسان وارسته بر زبان و قلم و دست مبارکش است.
مطهری؛ معلمی به تمام معنا
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی معلم بودن را از دیگر ویژگیهای شهید مطهری برشمرد و گفت: ایشان یک عالم حکیم متقی مخلص و ... تنها نیست، بلکه یک معلم است؛ یعنی محققی نیست که فقط کتاب بنویسد، بلکه ایشان معلم است؛ نه معلم سطح بالا خودش را بگیرد که بگوید فقط باید درس خارج بدهم یا در دورۀ دکتری تدریس کنم، بلکه تا آخرین روزهای عمر شریفش در سطوح پایین نیز تدریس میکرد. ایشان کار معلمیاش را در همۀ سطوح به عنوان یک رسالت بزرگ حفظ کرد. اینکه شهادت ایشان به عنوان روز معلم انتخاب شد، به این دلیل بود که انسانی با این همه ویژگی همچنان در جایگاه تعلیم حضور پیدا میکند.
اهمیت مسأله تبلیغ در نگاه شهید مطهری
وی افزود: نکتۀ دیگری که در شهید مطهری فوقالعاده است و در کسان دیگر کمتر دیده میشود، حیث تبلیغ ایشان است. ایشان مأموریت تبلیغ خودشان را در مناسبات مختلف از جمله روزهای محرم، ماه رمضان، ماه صفر، اعیاد و وفیات انجام میداد و در مساجد و حسینیهها مختلف سخنرانی میکرد و روضه میخواند. یعنی ویژگی و رسالت تبلیغی را بهجد دنبال میکرد.
حجتالاسلام پورمحمدی عنوان کرد: در حقیقت شهید مطهری در اوج و قلۀ «تبلیغ» و «بلاغ» در موضوعات مهم حضور داشت؛ از مسائل اخلاقی، تربیتی، فلسفی، شبهات، انحرافات، نگرانیها و ناهنجاریهای اجتماعی تا مسائل غامض فلسفی، فکری، ذهنی، حوزوی، عاطفی، فقهی عرصهای برای روشنگری آن شهید بوده است. در حقیقت موضوعی نیست که در آن دوران مسئله و دغدغه باشد و شهید مطهری به آن نپرداخته باشد؛ شهید مطهری به این موضوعات پرداخته و دربارۀ آنها نظر داده است، مقاله و کتاب نوشته است یا سخنرانیهایش تبدیل به کتاب شده است. این مسئله نشاندهندۀ حیث تبلیغی شهید مطهری است که فوقالعاده مهم و قابل توجه است.
حضور عملی شهید مطهری در میدانهای مختلف
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با تاکید بر اهمیت مضاعف حضور میدانی و عملی شهید مطهری در عرصههای مختلف اظهار داشت: شهید مطهری مرد میدان، مرد عمل، مرد تحولآفرینی، مرد تأثیرگذاری و مرد نقشآفرینی در حوزههای مختلف است. ایشان میگوید زمانی که در قم بودم، دیدم باید جایی بروم که میدان فعالیت وسیعتری داشته باشد؛ به همین دلیل به تهران آمدم؛ در مرکزی که افکار انحرافی و مطالب دیگر و القائات انحرافی نشر پیدا میکند، باید حضور مستقیم داشته باشم.
وی ادامه داد:، اما شهید مطهری در تهران فقط در دانشگاه حضور نداشت بلکه در مدرسۀ «مروی» نیز فلسفه را تدریس میکردند و جزء استادان منظم این مدرسه است که دروس حوزوی را تدریس میکند و همزمان در دانشگاه تهران نیز تدریس میکند؛ ولی ایشان از همان زمانی که به تهران میآید، در ماجراهای مختلف مثل پانزده خرداد، انجمنهای ایالتی و ولایتی و. عنصر فعالی است و با امام (ره) و علمای دیگر مشورت میکند.
حجتالاسلام پورمحمدی افزود: از سوی دیگر خودش محوریتی در تهران دارد و تمام تشکلها و انجمنها به ایشان رجوع میکنند. بعد هم در حسینیۀ ارشاد سخنرانی میکند. جامعۀ روحانیت مبارز را در سالهای ۱۳۵۰ ـ ۱۳۵۱ پایهگذاری میکند که مخفیانه در منازل جلساتشان را برگزار میکنند تا در نهایت در سال ۱۳۵۶ علنی میشود. با توجه به همۀ اینها آقای مطهری محور میشود و بعد از پیروزی انقلاب به عنوان «رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی» منصوب میشوند؛ یعنی ایشان مؤسس تمدن جدید ماست و از سوی دیگر جزء هیأت مؤسس اصلی نظام و انقلاب است. در حقیقت ایشان مردی برای صحنههای بزرگ و تعیینکننده است.
دغدغه جدی شهید مطهری درباره حوزه روحانیت
دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اهمیت مسئله حوزه و روحانیت در اندیشه شهید مطهری گفت: شهید مطهری بیانات بسیاری دربارۀ روحانیت دارد. ایشان از سال ۱۳۳۹ وارد بحثهای مربوط به روحانیت میشود و کتاب «بحثی دربارۀ مرجعیت و روحانیت» که سال ۱۳۴۱ انتشار یافته را در این زمینه منتشر میکنند. این کتاب دربرگیرندۀ مجموعه مقالاتی است که علامه طباطبایی، شهید بهشتی، آیتالله طالقانی، سیدابوالفضل موسوی زنجانی، آقای بازرگان مقالات آن را نگاشتهاند و شهید مطهری نیز سه مقاله از این کتاب را به نگارش درآوردهاند.
حجتالاسلام پورمحمدی افزود: البته قبل از این نیز شهید مطهری سخنانی دربارۀ روحانیت داشتهاند که اسناد و دستنوشتههایی باقی مانده است و بعد از این دربارۀ روحانیت بسیار سخن گفتهاند که عمدۀ آنها چاپ و انتشار یافته است؛ البته بخشی از آنها انتشار نیافته است که کوشیدهایم آنها را جمعآوری کنیم و دستهبندی کردهایم که در آیندۀ نزدیک منتشر خواهد شد.
وی با اشاره به دغدغهمندی شهید مطهری درباره روحانیت خاطرنشان کرد: در کتاب پیشگفته تعبیرات تندی علیه روحانیت آمده است؛ با این وجود شهید مطهری تعلق خاطر، توجه، عشق، علاقه و باور فوقالعاده و عمیقی به روحانیت، جایگاه روحانیت، آثار و برکات روحانیت دارند؛ اما در کنار این جنبۀ مثبت و ایجابی، آن جنبۀ سلبی و منفی هم وجود دارد و ناچار باید هر دو طرف را گفت و نمیشود یک طرف را سانسور کرد.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: شهید مطهری در بحث «وظایف و مسئولیتهای روحانیت» میفرماید: «عمده وظایفی که در دورۀ کودکی بشر، اجباراً وحی انجام میداده است، در دورۀ رشد و بلوغ عقل و علم، نیروی علمی و عقلی انجام میدهد و علما وارث انبیاءاند». مرادش این است که بشر در کودکی به وحی متکی است؛ اما در دورۀ بلوغ عقلی و علمی بشر، بشر میتواند راه خودش را با تعقل و علم پیدا کند و هدایت شود؛ به همین دلیل علما وارث انبیاء هستند.
وی با اشاره به اهمیت مسأله تبلیغ در اندیشه شهید مطهری اظهار کرد: دعوت، تبلیغ و ارشاد اصلیترین مسؤولیتهای روحانیت هستند.
تلازم ایمان و عمل در نظام تربیتی استاد شهید
دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز، نظام اخلاقی و تربیتی شهید مطهری را برای روحانیت بااهمیت دانست و عنوان کرد: عمل روحانی بیش از عمل و ایمان دیگران دین را تقویت میکند؛ یعنی اگر میخواهیم دین را تقویت کنیم، باید با ایمان و عملمان باشد. آنچه جامعۀ اسلامی را در طول چهارده قرن بهپا داشته است، اعمال اسلاف بوده است، نه گفتار آنها؛ پیشینیان ما با عملشان دین را حفظ کردهاند و به اینجا رساندهاند. اسلام هم چیزی که از علما خواسته است، در درجۀ اول تقوا، صفا، معنویت و مبارزه با نفس است.
وی افزود: استاد مطهری از آنجایی که مزین به ویژگی اخلاص است، دربارۀ اخلاص هم صحبت میکند و میگوید: «عالم دین باید مخلص برای اسلام باشد؛ نه اینکه دلال شخصیتها باشد؛ خواه شخصیتهای سیاسی یا بازاری یا روحانی. کسی که میخواهد پیام مردم را به خدا برساند، باید در مقابل مردم در نهایت درجۀ خضوع و فروتنی باشد؛ یعنی پرمدعایی و اظهار انانیت و منیت نکند، مردم را تحقیر نکند».
همترازی تبلیغ و مرجعیت
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به همترازی تبلیغ و مرجعیت در هندسه فکری شهید مطهری گفت: شهید مطهری میفرماید: «در گذشته میان علمای اسلام مقام تبلیغ همپایۀ مرجعیت تقلید بود؛ ولی امروز در جامعۀ ما خیلی کوچک گرفته میشود»؛ بعد ایشان ادامه میدهد: «بدبختانۀ کلمۀ تبلیغ در عرف امروز سرنوشت شوم و منحوسی پیدا کرده است»؛ یعنی واژه بد معنا شده است و در جامعه به کسی که مبلغ است، میگویند آدمی کمسواد است یا روضهخوان و منبری است. ایشان در ادامه میگوید: «خطبا حلقۀ وصل مرکزیت روحانیت با مردم هستند و به نوعی سخنگوی دین و بزرگان حوزه قلمداد میشوند. از این نظر جایگاه خطیری را که در اختیار دارند، نباید از لوازم آن غفلت کنند».
نیاز جوانان امروز به اندیشه و آثار شهید مطهری
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی بیان کرد: شهید مطهری در باب تبلیغ مطالب عملیاتی بسیاری دارد و ایشان واقعاً کاربردی و راهبردی حرف میزند؛ از جمله دربارۀ روش تبلیغ میگوید: «روش و اسلوب صحیح تبلیغ به روش بلاغ مبین باشد؛ به طوری که در عقل و دل نفوذ کند. هیچ انگیزهای جز خیر و مصلحت مردم نداشته باشد. به صورت توأمان از تبشیر انذار بهره گیرد. نفرتانگیز نباشد. دینداری را سخت و مشکل جلوه ندهد و از تکلف بهدور باشد»؛ یعنی همانطور که قرآن به بلاغ مبین اشاره کرده است یا پیامبران بلاغ مبین دارند. این روش شهید مطهری زندهترین مدلی است که امروزه هم در جامعه بهویژه با مخاطب جوان بدان نیاز داریم.
حجتالاسلام پورمحمدی در ادامه با تأکید بر دغدغه شهید مطهری درباره نسل جوان گفت: دربارۀ مسألۀ «جوان» شهید مطهری نکات بسیار خواندنی دارد. ایشان میگوید: «نسل جوان هم درد و احساس دارد، هم بیماری و انحراف؛ اما آن انحرافها معلول رسیدگینکردن به دردها و احساسهای آنهاست». این جمله از نظر جامعهشناسی جوانان بسیار تعیینکننده و مهم است.
وی افزود: در حقیقت شهید مطهری معتقد است باید به دنبال درد و احساس جوان بود، نه به دنبال انحرافهای او؛ چراکه انحراف معلول چیزهای دیگر است. شهید مطهری با نسل جوان حشر و نشر جدی ذهنی دارد؛ آن دوره با مارکسیستها، کمونیستها، بیدینها، لاابالیها و نحلههای مختلف فکری درگیری داشته است و درگیری ایشان با جریانهای مختلف از امروز قویتر است؛ بنابراین این راهکار توسط استادی خبره و اهل فن ارائه شده است، نه اینکه بیان سادۀ عادی باشد. این نکته بسیار قابل توجه و مهمی است که باید بدان توجه کنیم.
لزوم اجتهاد در تمام دین
حجتالاسلام پورمحمدی درباره اندیشه شهید مطهری درباره اجتهاد عنوان کرد: شهید مطهری وارد مسئلۀ مرجعیت و اجتهاد میشود و نقدهای جدی وارد میکند که این مسئله فقط دربارۀ فقه و فروعات آن نیست؛ مگر اسلام فقط فقه و فروعات آن است، بلکه بخش عظیمی از اسلام عقاید، اخلاق، سبک زندگی و مسائل اجتماعی است و اینها نیز نیاز به اجتهاد دارد؛ چرا در این مسائل اجتهاد و دقت نمیکنیم؟ به این مسائل مردم بیشتر گرفتار هستند و زندگی مردم بیشتر با این مسائل عجین است.
وی افزود: به عقیدۀ شهید مطهری ما هنوز اخباری هستیم. بله، مرحوم بهبهانی انقلاب اصولی را در برابر اخباریان برافراشت؛ ولی به اعتقاد شهید مطهری هنوز در دایرۀ اخباریگری زندگی میکنیم و بسیاری از ما مقلد هستیم و به اجتهاد نرسیدهایم. خطاب شهید مطهری در این جمله علما هستند، نه مردم عادی و حتی ما طلبهها.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی دغدغۀ بزرگ شهید مطهری در اینباره را بسیار مهم دانست و گفت: شهید مطهری میفرماید: «ایبسا مجتهدین که با مغز اخباری اجتهاد میکنند. بسیاری از مسائل و مطالب که گاهی دیده میشود به نام معارف اهل بیت (ع) به بازار میآید، از پشت به اهل بیت پیغمبر خنجر میزند، چیزی جز از بقایای افکار امین استرآبادی نیست». این حرفها را کسی جرئت ابراز ندارد؛ اما شهید مطهری میتواند با این جسارت این حرفها را میزند.
وی افزود: در ادامه شهید مطهری میگوید: «الان در فتواها به دستوراتی برمیخوریم که مردم را در زندگی به بنبست میرساند و دین اسلام را یک دین غیرعملی و قبیلهای که یک بعد مکانی و زمانی محدود را در نظر گرفته، جلوه میدهد؛ حال آنکه اسلام نه عرضاً و نه طولاً محدودیتی ندارد. مجتهدین باید موجودیت دولت عقل و قانونیبودن دولت عقل را در وجود خود به رسمیت بشناسند و از تعقل وحشت نکنند و به روح تعلیمات اسلامی توجه داشته باشند».
رئیس مرکز اسناد انقلاب با اشاره به نظر شهید مطهری دربارۀ فتاوا ابراز داشت: شهید مطهری میگوید: «فتوای مجتهدی که تکلیف دنیا را به عقببرگشتن بداند، فرق میکند با فتوای مجتهدی که به ناموس تکامل، ایمان و اعتقاد دارد و پیکر اجتماع را در حال رشد و نمو و تکامل میبیند ...»؛ منظور شهید مطهری تکامل داروین نیست، بلکه نظام هستی و اعتلای عقلانیت مراد است که میگوییم در زمان حضور حضرت امام زمان (عج) عقول تکمیل و کامل میشود؛ یعنی سیر تکامل و کمال انسانی و عقلانیت است که در زندگی انسان تا ظهور حضرت باید اتفاق بیفتد؛ یعنی عقل بشر و انسانها مهیای پذیرش آن رسالت جهانی شوند.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
انتهای پیام/ ۱۳۴