به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، ناخدا گلبازگیر اظهار داشت: سناریو درگیری احتمالی در مسیر ناوگروه ۸۶ را تمرین و برای آن برنامهریزی کرده بودند. او تأکید میکند، هیچ دزد دریایی در دنیا به هیچ وجه حریف این ناوگروه ما نخواهد شد. محمد گلبازگیر که خود در مأموریتهای متعددی در دوران خدمت خود در نیروی دریایی ارتش شرکت داشته است، بر برنامه ریزی دقیق برای هر اتفاقی در مأموریت ناوگروه ۳۶۰ تاکید زیادی دارد و میگوید، در خصوص کشورهای دیگر هم که میخواستند با ما مقابله کنند فکر کرده بودیم که در چه جاهایی ممکن است چه اتفاقاتی رخ بدهد. دستورالعملهای متعددی نیز برای این کار تهیه و به فرماندهان ناوگروه داده شده بود، ولی خوشبختانه کسی دست از پا خطا نکرد که ما هم بخواهیم از آن دستورالعملها و تسلیحاتی که در طول ناوگروه نصب شده بود استفاده کنیم.
گلبازگیر همچنین ادامه میدهد: بیش از چهل سال است که کشور ما تحریم شده و با این وجود این ناوگروه به مأموریت اعزام شد. با وجود تحریمها ناوگروه آماده شد حرکت کرد رفت در چند بندر مثل بمبئی و جاکارتا پهلو گرفت و ما هیچ تحریمی ندیدیم. ما از جاکارتا چهار ماه دریانوردی یکپارچه داشتیم که بعید میدانم کشورهای منطقه چنین کاری انجام داده باشند. بیش از ۱۲۰ روز دریانوردی پیوسته از جاکارتا به سمت ریودوژانیرو، عبور از اقیانوس آرام، مجمع الجزایر پولینزی، میکرونزی، عبور از کانال ماژلان و ورود به اقیانوس اطلس، شما وقتی از کانال ماژلان عبور میکنید، از اقیانوس آرام وارد اقیانوس اطلس میشوید. به محض اینکه کشتیهای ما پایشان به اقیانوس اطلس رسید آمریکا به طور ویژه دنا و مکران را تحریم کرد و در تمام خبرگزاریها هم اعلام کرد که مردم دنیا این دو کشتی به طور ویژه تحریم هستند.
وی خاطرنشان میکند؛ بعد از آن ناوگروه ما هفت روز در ریودوژانیرو پهلو گرفت و اصلاً مسئولین برزیل این تحریم را نشنیده بودند. پس از آن هم پنج روز در کیپ تاون آفریقای جنوبی پهلو گرفتیم که بهترین پذیرایی و بهترین استقبال از ناوگروه ما انجام شد. بعد از آن ناوگروه ما به صلاله در کشور عمان رفت و باز هم استقبال صورت گرفت و مرتباً به این گلدان ترک خورده تحریم آمریکا، چکشهای مختلف خورد و ناوگروه ما با موفقیت به وطن بازگشت.
او تاکید دارد؛ ما یک تحریم بلند مدت و یک تحریم کوتاه مدت، ویژه و دفعی برای این ناوگروه داشتیم که هیچکدام جواب نداد و ناوگروه در حال بازگشت است.
گفتوگوی ما با ناخدا یکم محمد گلبازگیر مدیر طرحهای عملیاتی نیروی دریایی ارتش است، او در این گفتوگو صحبتهای مهمی نیز درباره اهمیت نظامی این مأموریت میگوید و تأکید دارد؛ به هر حال وقتی شما ناو گروهی را که خودتان ساختید و تجهیز کردید، به این مسیر بلند اعزام میکنید، کشورهای دیگر آن را میبینند. در کشورهای دیگر از من میپرسیدند ناو شما ساخت کجاست؟ موشک، رادار و سونار آن ساخت کجاست؟ و من در پاسخ به آنها میگفتم همه این تجهیزات ساخت کشور خودمان است. مراکز و استانهای مختلف در کشور ما پای کار آمدهاند و واقعاً هر کدام از استانهای ما تکهای از این ناو را ساختند و درنهایت سرهم بندی و مونتاژ شده و این ناو قوی را برای ما تدارک دیده است. ساخت این ناو برای کشورهای دیگر پیامهای زیادی دارد، ایران وقتی چنین ناوی میسازد و به دریا میفرستد که موشک، رادار، مقر فرماندهی، اتاق عملیات، آرایه بندیهای آن همگی ساخت خودش است طبعاً از چه پیشینه علمی، صنعتی، دانشگاهی و کارگاهی برخوردار هست که توانسته چنین کار مهمی را انجام دهد.
البته میگوید؛ در ابتدای سفر، مسیرهای دیگری مدنظرمان بود و با مطالعه دقیقتر متوجه شدیم که مسیری که طی کردیم از نظر وضعیت جوی مناسبتر است. به هر حال در دور کره زمین سفر کردن و برای اولین بار از اقیانوسها رد شدن، یک سری ناشناختهها وجود داشت که نیاز به مطالعه عمقی بیشتری داشت. بر این اساس از کتابها و نرم افزارهای مختلف استفاده کردیم و پنجاه سال گذشته مسیری که طی کردیم و مسیرهای دیگر بررسی شد.
مدیر طرحهای عملیاتی نیروی دریایی ارتش مطالبی هم درباره طراحی یک سوپر کامپیوتر برای مأموریت ناوگروه ۸۶ ارتش میگوید و ادامه میدهد: یک سوپر کامپیوتر طراحی و این اطلاعات به آن داده شد تا مسائل را حل کند. مثلاً به ما پیشنهاد میداد مسیری که انتخاب کردهاید در طول پنجاه سال گذشته، بیست درصد این احتمال را داشته که باد بالای سی گره را داشته باشد و این مسیر جانبی، وضعیت جوی بهتری در طول پنجاه سال گذشته داشته است و قبل از حرکت مسیر را برای ما ترسیم میکرد.
برای آشنایی بیشتر با مأموریتها ناوگروه ۳۶۰ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و همچنین دلایل انجام این سفر تاریخی و بی سابقه و همچنین اقتدار دفاعی کشور در عرصه دریا با ناخدا یکم محمد گلبازگیر مدیر طرحهای عملیاتی نیروی دریایی ارتش، به گفتگو نشستیم.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است:
ایده انجام مأموریت دور دنیا از کجا آمد؟
از سال ۱۳۸۸ که پدیده دزدی دریایی در خلیج عدن اتفاق افتاد و اتفاقاً طی یک هماهنگی مبارک، مقام معظم رهبری لقب نیروی دریایی راهبردی را به نیروی دریایی ارتش دادند، توأم شدن این مسائل باعث شد ما مقابله بیشتری را در خصوص پدیده شوم دزدی دریایی مدنظر داشته باشیم. به همین دلیل از همان سال ۱۳۸۸ اولین ناو گروه ما به خلیج عدن اعزام شد. امروز که در خدمت شما هستم، ناوگروه نود در دریاست؛ یعنی ظرف این سالها نود ناوگروه با سه فروند یگان به این مأموریت اعزام شدهاند. برخی از ناوگروهها با بقیه متفاوت بودند؛ مثل ناوگروه ۷۵ که در سن پترزبورگ بود. مثل ناوگروه ۸۶ که مأموریت خیلی بزرگی برایش تعریف شده است.
قدرت دریایی هر کشوری یک مثلث است که یک ضلع آن دانشگاهها و مراکز علمی دریایی، ضلع دیگر صنایع دریایی و ضلع آخر نیروی دریایی که بهره بردار است و از علوم و فناوریها باید در امورات دریایی استفاده کند.
نیروی دریایی یک سری نیروی انسانی دارد که باید با تولیدات بومی کاملاً هماهنگ شوند. یک مثال ورزشی میزنم. فکر کنید تیم فوتبال کشور خودمان با تیم مثلاً چین و هند مسابقه دارد. خب دو میلیارد انسان در کشور چین و هند هستند، ولی شاید این دو کشور نتوانند ۱۱ نفر را بیاورند تا در مقابل تیم ما بایستند چرا که پیشینه این کار نداشتند، باشگاه نداشتند، آماده سازیهای لازم را ندارند.
ما ۲۶۰۰ سال است که نیروی دریایی داریم و به گفته غربیها اولین نیروی دریایی دنیا هستیم، ۲۶۰۰ سال پیش در نبرد سالامیس شرکت کردیم و رسماً اولین فرمانده نیروی دریایی دنیا را داشتیم. ما یک پیشینه قوی داریم و دوست داریم خودمان را به دنیا ثابت کنیم؛ بنابراین نیاز است که اقتدارمان را به نمایش بگذاریم. به دلیل تحریمهایی که وجود دارد هیچگاه نمیتوانیم از سایر کشورها ناو خریداری کنیم و در دریانوردیها از آن استفاده کنیم. این مسأله برای ما بهتر هم شده است؛ چرا که با همکاری سه ضلع مثلثی که عرض کردم، مراکز دانشگاهی، صنایع و نیروی دریایی ناوی مثل دنا را ساختهایم. پس حالا باید به همه بگوییم که این تکنولوژی و این فناوری بومی قادر است هر کاری انجام دهد.
زمان آن رسیده است که به سایر کشورها بگوییم با وجود اینکه تحریم بودیم، با وجود اینکه نفرات را برای آموزش به خارج از کشور نفرستادیم، با وجود اینکه کاملاً به بخشهای داخلی متکی بودیم، ولی توانستیم ناو بسازیم، افسر تربیت کنیم، درجه دار تربیت کنیم، نیروی انسانی جمع آوری کنیم و ناوی که ساخت خودمان بوده به مأموریت اعزام کنیم. بزرگترین وزنه ممکن را زدیم و یک دور هم دور کره زمین گشتیم و این نشان میدهد که ما از چه قدرت دریایی برخوردار هستیم.
شاید برای کسانی که با دریا و چالشهای دریانوردی آشنا نباشند، اهمیت این مأموریت و دور زدن کره زمین ملموس نباشد. از مقدمات این مأموریت بگویید، چقدر برای آن برنامه ریزی کردید و چه کارهایی انجام شد؟
برای اینکه شما یک سفر کوچک انجام دهید طبعاً خیلی موارد هست که به آن فکر میکنید. مثل انتخاب مقصد، انتخاب مسیر، انتخاب وسیله نقلیه و یا افرادی که میخواهید با آنها سفر کنید. در نیروی دریایی باید خیلی بیشتر به این قضایا فکر میشد. ما شش ماه قبل از اینکه این ناوگروه به دریا اعزام شود روی موارد مختلف کار کردیم و یکی از اهدافی که میخواستیم در ادامه مسیر به آن برسیم، کار علمی و جمعی بود. از افرادی که هر کدام در رشته خود استاد و نخبه بودند دعوت شد تا در معاونت عملیات دور هم جمع شوند. کمیته راهبری اقیانوس شناسی، کمیته راهبری هواشناسی، کمیته مسیریابی و معاونتهای دیگر همه گرد هم آمدند. در معاونت آماد و پشت کمیتهای تشکیل شد که چطور این ناوگروه از نظر غذا، قطعات یدکی، از نظر تعمیراتی و تعمیرکاران و همچنین لوازم و ابزار مورد نیاز تجهیز شود. همه اینها دست به دست هم دادند تا این ناوگروه بتواند این سفر را انجام دهد.
در ابتدای سفر، مسیرهای دیگری مدنظرمان بود و با مطالعه دقیقتر متوجه شدیم که مسیری که طی کردیم از نظر وضعیت جوی مناسبتر است. به هر حال در دور کره زمین سفر کردن و برای اولین بار از اقیانوسها رد شدن، یک سری ناشناختهها وجود داشت که نیاز به مطالعه عمقی بیشتری داشت. بر این اساس از کتابها و نرم افزارهای مختلف استفاده کردیم و پنجاه سال گذشته مسیری که طی کردیم و مسیرهای دیگر بررسی شد.
یک سوپر کامپیوتر طراحی و این اطلاعات به آن داده شد تا مسائل را حل کند. مثلاً به ما پیشنهاد میداد مسیری که انتخاب کردهاید در طول پنجاه سال گذشته، بیست درصد این احتمال را داشته که باد بالای سی گره را داشته باشد و این مسیر جانبی، وضعیت جوی بهتری در طول پنجاه سال گذشته داشته است و قبل از حرکت مسیر را برای ما ترسیم میکرد.
یکی از مواردی که کار جمعی تأثیر گذاری بیشتری در آن داشت دیپلماسی بود. در ستادهای بالاتر، هیئت دولت و به ویژه وزارت امور خارجه و دوایر مختلف، ملاقاتهایی صورت گرفت و بر اساس این ملاقاتها پیشنهاد شد که بهتر است از چه کشورهایی بازدید کنیم و ناوگروه آنجا پهلو بگیرد.
بر اساس این خرد جمعی که صورت گرفت، مسیری که ناوگروه قرار بود بپیماید ترسیم شد و مهر ماه سال گذشته ناوگروه به سفر عزیمت کرد.
در صحبتهایتان به مأموریت ناوگروه ۵۷ به سن پترزبورگ اشاره کردید، ما قبلاً هم این سفر را انجام داده بودیم و طولانیترین دریانوردی نظامی ایران بود. چرا آن سفر را با ناوشکن سهند و این مأموریت را با ناوشکن دنا انجام دادید؟
در همان مطالعات اولیه یکی از مواردی که باید انتخاب میکردیم یگانهای شرکت کننده، نیروی انسانی و موارد دیگر بود. ما یگانهای مختلف را بررسی کردیم و دیدیم کدام مسیر را به چه یگانی بدهیم برایمان بهتر است. علاوه بر این میخواستیم یگانهای مختلف را آزمایش کنیم. سهند آن مأموریت را رفته بود و اگر دوباره میرفت اتفاق خاصی نمیافتاد. ولی دنا را انتخاب کردیم. در طول سالهای قبل جماران را هم انتخاب کرده بودیم. امروز میتوانیم بگوییم یگانهای مختلف ما ترکیب اصلی ما هستند. پیش از این ناوهای مختلف مسیرهایی را رفته بودند فقط دنا چنین کاری نکرده بود و به همین دلیل دنا را انتخاب کردیم.
قبل از مأموریت ناو را به تریالهای مختلف بردیم در تریال انواع آزمایشات میدانی بر روی سامانههای مختلف یگان انجام شد، حالات مختلف اضطراری برایش ایجاد شد و از همه این آزمایشات سربلند بیرون آمد. ضمن اینکه دنا آخرین دستاورد ما در نیروی دریایی بود و این آزمایش برای ما بسیار مهم بود.
در رابطه با انتخاب کادر و نیروی انسانی برای کادر ناوگروه ۳۶۰ در حوزههای مختلف و با تخصصهای مختلف بفرمائید، این افراد چند نفر بودند؟ چطور انتخاب شدند و چه مراحلی را طی کردند؟
دو یگان ناوشکن تمام ایرانی دنا و ناو بندر مکران برای این مأموریت انتخاب شده بود و برای چنین مأموریتی چند صد نفر پرسنل مورد نیاز بود. نفراتی که میخواهیم برای چنین مأموریتی بفرستیم بایست ویژگیهای خیلی خاصی داشته باشند. اول اینکه استقامت خیلی خوبی داشته باشند. ممکن است یک نفر در دوی صد متر خیلی خوب باشد، ولی برای چهل کیلومتر مشکل داشته باشد و برعکس آن هم ممکن است. واقعیت این است که نفراتی که برای این مأموریت انتخاب شدند در حالات مختلف تصمیم گیری، استفاده از دستور العمل ها، دستور پذیری، روحیه برای مأموریت بلند مدت، آموزشهایی که دیدند، پیشینهای که داشتند و… مورد آزمایش قرار گرفتند و در نهایت تصمیم ستادی بر این شد که این نفرات انتخاب شوند.
نفرات بسیار زیادی مطرح میشدند که شاید آنها هم خیلی خوب بودند و میشد در ترکیب اصلی ما قرار بگیرند، ولی به هر حال چیزی از ارزشهای آنها کم نمیشود. ناوگروههایی هم که قبلاً به مأموریت اعزام شدند شاید چنین فرماندهانی نداشتند، ولی به خوبی ماموریتشان را انجام دادند. این ناوگروه با نفرات کنونی انتخاب شدند و خوشحال هستیم که خیلی خوب کارشان را انجام دادند.
ما تاکنون مأموریتی به این شکل و با این ویژگیها انجام نداده بودیم و در این زمینه تجربهای نداشتیم و با وجود تحریمها هر کشوری تجارب خود را در اختیار ما قرار نمیدهد. آیا توانستید از تجارب سایر کشورها استفاده کنید و چه کردید که این خلأهای اطلاعاتی را در ابعاد مختلف شناسایی کنید؟
از نظر حقوق بینالملل، ناو همانند خاک یک کشور است که با یک کشتی تجاری قابل مقایسه نیست و به همین دلیل پهلو گیری ناو در یک کشور دیگر از نظر حقوقی، نظامی، سیاسی در امور بین الملل یک معنای دیگری دارد؛ بنابراین اجرا شدن این سفر با ناو کاملاً معنای متفاوتی دارد. از نظر حقوقی، ناوهای نظامی میتوانند به یک کشتی تجاری دستور ایست بدهند و با بهانههای مختلف آنها را بازرسی کنند، ولی هیچوقت نمیشود با ناو این کار را انجام داد. کسی در دریا به یک ناو دیگر از یک کشور دیگر ایست نمیدهد و آن را بازدید نمیکند، چون این ناو پلیس دریاست. در حقیقت این ناو که قطعهای از خاک جمهوری اسلامی ایران است، کره زمین را دور زده است.
ما در کشورمان دریانوردان زیادی داریم که آنها را در جلسات مختلف میبینیم و با یکدیگر تبادل اطلاعات داریم. همانطور که در ابتدا گفتم این کار یک کار جمعی بود. ما با این افراد مذاکره کردیم و آنها دانستهها و تجربیاتشان را در اختیار ما قرار دادند.
علاوه براین از طریق نرم افزارهای موجود از آخرین وضعیت جوی اقیانوسی مطلع میشدیم. همچنین افرادی نیز بودند که کتابهای اقیانوس شناسی را میخواندند و برای این مسیرها از آن استفاده میکردند.
از همه اینها گذشته وقتی ناوگروه با کادر و تیم فرماندهی حرکت کرد و از کشور جدا شد، در ستاد نیرو نیز یک کارگروه راهبری تشکیل شد که مرتباً با آنها در تماس بودند و اگر قرار بود اتفاقی بیفتد و تغییراتی از منظر جوی، سیاسی، اقیانوسی و… داشته باشیم از اینجا به ناوگروه در دریا اطلاع داده میشد؛ بنابراین این یک کار جمعی بود که الحمدلله مورد خاصی هم پیش نیامد.
من چند روز پیش یک گزارش در رابطه با مأموریت این ناوگروه نوشتم و مخاطبین یک سری پیام گذاشته بودند که این مأموریت چه اهمیتی دارد و مطرح کرده بودند خوب که چی؟، شما به عنوان شخصی که از نزدیک در جریان این مأموریت بودید چه پاسخی برای این نوع تفکر دارید؟
اگر واقعاً بخواهیم به این تفکرات نگاه کنیم باید هیچ کاری انجام ندهیم. یعنی هرکسی که بخواهد در عرصههای مختلف ورزشی، صنعتی، اقتصادی، نظامی و …کاری انجام دهد میشود گفت خب که چه. ولی شغل ما ایجاد امنیت در دریاست که مفاهیم گستردهای دارد. شرکت ملی نفتکش جمهوری اسلامی ایران یکی از ابر قدرتهای نفتکش در دنیاست، کشتیرانی جمهوری اسلامی باز در نوع خود یکی از بزرگترینها در دنیاست، کشور ما صادرات و واردات بسیار زیادی انجام میدهد و این صادرات و واردات نیاز به امنیت دارد. اگر لحظهای امنیت آنها برقرار نشود بحرانهای جبران ناپذیری روی میدهد که پیش بینی تبعات آن کار بسیار سختی است.
بر این اساس نیروی دریایی باید خود را تقویت کند و توجهی به صحبتهای دلسرد کننده نکند. تصور کنید که صادرات نفت ما به مشکل بر بخورد و بحران مالی بزرگی در کشور ایجاد شود؛ طبیعتاً تأمین امنیت این کشتیها وظیفه نیروی دریایی است و نیروی دریایی نیاز به ساختار، تمرین و خیلی موارد دارد تا بتواند این خطوط مواصلاتی را ایمن نگه دارد.
یکی از کارهایی که باید انجام دهد اعزام ناوگروه هاست و اینکه خودمان را آزمایش کنیم تا ببینیم در چه حد و اندازهای هستیم. زمانی که مأموریت با موفقیت تمام میشود برای ما و مردم عزیز خودباوری ایجاد میکند. چنین کار بزرگی فقط با اتکا به درون کشور انجام شده، پس مردم هم میتوانند به دانشگاهها، مراکز صنعتی و به برنامه ریزیهای درست اعتماد کنند و به نتیجه مطلوب برسند.
آیا انتخاب مهر ماه برای آغاز این مأموریت دلیل خاصی داشت؟
یکی از این کارهای ما در طول برنامه ریزیها این بود که خطرات مسیر را شناسایی کنیم. به طور مثال یک کوهنورد اگر بخواهد یک قله مثل دماوند را فتح کند برنامه ریزی میکند که چه زمانی شروع به حرکت کند مثلاً نباید در دی ماه حرکت کند و برای قلهای مثل اورست باید پیش بینی گستردهتری داشته باشد.
دریانوردی در دور کره زمین نیز به همین شکل است. برخی نقاط نیاز به توجه ویژهای دارد و به آنها مناطق پرخطر گفته میشود. یکی از این نقاط جنوب آمریکای جنوبی است و در علم دریانوردی به دماغه هورن و جایی که جریانات اقیانوس آرام و اطلس به یکدیگر میرسد، اورست دریانوردی گفته میشود. ما قبل از حرکت این منطقه را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مهر ماه و با سرعت مناسب باید شروع به حرکت کنیم تا در زمانی که وضعیت جوی مناسب است به آن نقطه برسیم و واقعاً این برنامه ریزی جواب داد.
مقداری از لحظات تلخ و شیرین این سفر برای ما بگویید؟
الحمدلله برنامه ریزیها به خوبی انجام شد و کارها به خوبی پیش رفت. واقعاً خدا به ما کمک کرد و اصلاً خاطره تلخی در این مسیر اتفاق نیفتاد. ناوگروه کشورهای دیگر وقتی در یک نقطه پهلو میگیرند حواشی زیادی اتفاق میافتد. این ناوگروه که از افراد جوان تشکیل شده بود وارد کشورهای زیادی شد و کوچکترین حاشیهای اتفاق نیفتاد. شک نکنید اگر کوچکترین اتفاقی رخ میداد خبرگزاریهای معاند آن را اعلام میکردند. این افراد رفتند و آمدند و به لطف خدا هیچ تلخی در کار نبود.
ما در طول مأموریت مسیر را مورد پایش و ارزیابی قرار میدادیم و وقتی مثلاً متوجه میشدیم یک سیستم کم فشار دارد به مسیر ما نزدیک میشود، برای اینکه ناوگروه در این سامانه گرفتار نشود به او اطلاع میدادیم که چطور مسیر خود را تغییر دهد تا بهترین وضعیت جوی را داشته باشد و به پرسنل و یگانها کمترین فشار وارد شود.
شاید مهمترین بعد این سفر حضور ناوشکن تمام ایرانی دنا بود. در مورد اهمیت این موضوع بفرمائید؟
من در خاورمیانه کشوری را سراغ ندارم که خودش به تنهایی ناوی ساخته و چنین مأموریتی را انجام داده باشد؛ و واقعاً بعید به نظر میرسد که بتوانند در آینده هم چنین کاری را انجام دهند. من به واسطه شغلی که دارم به کشورهای مختلف سفر کردهام و میبینیم اگر یک کشتی ساخته میشود، مستشاران خارجی قطعاتی را از سایر کشورها مونتاژ میکنند. واقعیت این است که ما امروز به خاطر تحریمهایی که مبارک هم بوده به تنهایی میتوانیم کشتیهای موردنیازمان را بسازیم.
این کار یک رویکرد درون کشوری دارد و آن این است که همه ببینند اگر همه متحد شویم این اتحاد و همدلی به چه چیزی منتهی میشود. یک پیام خارجی هم دارد آن هم این است که با وجود تحریمها ما امروز در اوج اقتدار و بالندگی هستیم و مسیر پیشرفت را طی میکنیم.
در صحبتهایتان به تحریمها و محدودیتها اشاره کردید. طبیعتاً این ناوگروه نمیتوانست به هر کشوری برود و یا از هر کشوری کمک بخواهد. چطور لوازم و تجهیزات مورد نیاز را تأمین میکردید؟ این بعد مأموریت را چطور مدیریت کردید؟
بیش از چهل سال است که کشور ما تحریم شده و با این وجود این ناوگروه به مأموریت اعزام شد. با وجود تحریمها ناوگروه آماده شد حرکت کرد رفت در چند بندر مثل بمبئی و جاکارتا پهلو گرفت و ما هیچ تحریمی ندیدیم. ما از جاکارتا چهار ماه دریانوردی یکپارچه داشتیم که بعید میدانم کشورهای منطقه چنین کاری انجام داده باشند. بیش از ۱۲۰ روز دریانوردی پیوسته از جاکارتا به سمت ریودوژانیرو، عبور از اقیانوس آرام، مجمع الجزایر پولینزی، میکرونزی، عبور از کانال ماژلان و ورود به اقیانوس اطلس، شما وقتی از کانال ماژلان عبور میکنید، از اقیانوس آرام وارد اقیانوس اطلس میشوید. به محض اینکه کشتیهای ما پایشان به اقیانوس اطلس رسید آمریکا به طور ویژه دنا و مکران را تحریم کرد و در تمام خبرگزاریها هم اعلام کرد که مردم دنیا این دو کشتی به طور ویژه تحریم هستند.
ولی بعد از آن ناوگروه ما هفت روز در ریودوژانیرو پهلو گرفت و اصلاً مسئولین برزیل این تحریم را نشنیده بودند. پس از آن هم پنج روز در کیپ تاون آفریقای جنوبی پهلو گرفتیم که بهترین پذیرایی و بهترین استقبال از ناوگروه ما انجام شد. بعد از آن ناوگروه ما به صلاله در کشور عمان رفت و باز هم استقبال صورت گرفت و مرتباً به این گلدان ترک خورده تحریم آمریکا، چکشهای مختلف خورد و ناوگروه ما با موفقیت به وطن بازگشت.
ما یک تحریم بلند مدت و یک تحریم کوتاه مدت، ویژه و دفعی برای این ناوگروه داشتیم که هیچکدام جواب نداد و ناوگروه با موفقیت بازگشت است.
چند خدمه در این ناوگروه حضور داشتند و چندین ساعت کار مستمر این مأموریت ادامه داشت؟
ناوگروه با بیش از ۳۵۰ نفر کار خود را آغاز کرد. ما مجهزترین بیمارستان دریایی را در این ناوگروه قرار داده بودیم که اتفاقاً مورد نیاز هم شد. با وجود اینکه پایش سلامت کلیه پرسنل انجام شده بود و انواع آزمایشات پزشکی را انجام داده بودیم، یکی از پرسنل در اقیانوس آرام مشکل آپاندیس داشت که همان جا مورد عمل جراحی قرار گرفت. ما یک سیستم رایانهای و اینترنتی بلند برد داریم که از سیستم مخابراتی استفاده میکند و به آن تله مدیسن میگوئیم و در این سیستم پزشکان میتوانند در اتاق جراحی با پزشکان دیگر در تماس باشند و اگر شکی هست برطرف شود.
در بمبئی هم یک مورد حمله قلبی داشتیم که این فرد نیز همان جا مورد مداوا قرار گرفت و پزشکان در لحظه او را احیا کردند و وقتی بهبود پیدا کرد به کشور هندوستان منتقل شد و از آنجا با هواپیما به ایران بازگشت. به این دلیل دو نفر از پرسنل در طول مسیر از گروه جدا شدند، ولی طبق پیش بینیهایی که انجام داده بودیم به سرعت نفراتی را جایگزین کردیم که کار آنها را انجام دهد.
آیا برخوردی با ناوگروههای آمریکایی پیش آمد؟
بالاخره وقتی چنین مسیر طولانی برای این مأموریت انتخاب شد طبیعی بود که چنین اتفاقی بیفتد به ویژه در اقیانوس آرام که هواپیمای آمریکایی و فرانسوی از بالای ناوگروه ما عبور کردند و از ناوگروه عکس گرفتند و آن را در جراید و خبرگزاریهای خود منتشر کردند. اتفاقاً زمانی که من در رزمایش عمان ۲۰۲۳ پاکستان حضور داشتم، کشورهای مختلف احوالات ناوگروه ما را میپرسیدند و متوجه شدم که حرکت ناوگروه ما را رصد میکنند. زمانی که به ایران بازگشتم دیدم که خبر عبور ناوگروه ایرانی در صفحات اول خبرگزاریهای کشورهای حاشیه اقیانوس آرام منتشر شده است. طبعاً عکسهایی که در خبرگزاریها چاپ شده بود توسط یگانهای شناور و پروازی گرفته و به خبرگزاریها ارسال شده بود.
اهمیت سیاسی این مأموریت چیست؟
یکی از نقشهای نیروهای دریایی نقش دیپلماسی نام دارد. در تمام کتابهایی که مربوط به امور دریایی هست عنوان میشود که در یک کشور همانطور که وزارت امور خارجه به نوعی بازوی دیپلماسی بینالملل هست، نیروی دریایی به خاطر نوع حرکتی که میکند و از مرزها فراتر میرود، با سایر نیروها تفاوت دارد و تعاملات بین المللی و یک دیپلماسی بینالمللی دارد. به همین دلیل در دنیا رسم هست که ناوگان نظامی یک کشور از کشور دیگر بازدید میکند، این بازدید معانی زیادی دارد که یکی از آنها به معنی وجود روابط حسنه و دوستی میان دو کشور است. همچنین نشان دهنده اقتدار یک کشور، هماهنگیهای بینالمللی، دسته بندههای بینالمللی و… است. در مورد کشور ما نیز نشان دهنده بی تأثیر بودن تحریمها است. به لطف خدا ناوگروه ما از عهده این کار مهم برآمد.
از نظر شما اهمیت نظامی این مأموریت چیست؟
به هر حال وقتی شما ناو گروهی را که خودتان ساختید و تجهیز کردید، به این مسیر بلند اعزام میکنید، کشورهای دیگر آن را میبینند. در کشورهای دیگر از من میپرسیدند ناو شما ساخت کجاست؟ موشک، رادار و سونار آن ساخت کجاست؟ و من در پاسخ به آنها میگفتم همه این تجهیزات ساخت کشور خودمان است. مراکز و استانهای مختلف در کشور ما پای کار آمدهاند و واقعاً هر کدام از استانهای ما تکهای از این ناو را ساختند و درنهایت سرهم بندی و مونتاژ شده و این ناو قوی را برای ما تدارک دیده است. ساخت این ناو برای کشورهای دیگر پیامهای زیادی دارد، ایران وقتی چنین ناوی میسازد و به دریا میفرستد که موشک، رادار، مقر فرماندهی، اتاق عملیات، آرایه بندیهای آن همگی ساخت خودش است طبعاً از چه پیشینه علمی، صنعتی، دانشگاهی و کارگاهی برخوردار هست که توانسته چنین کار مهمی را انجام دهد.
آیا به جز این دو شناور تجهیزات دیگری مثل بالگرد به همراه داشتید؟
بله این ناوگروه پهپادی داشت که آن هم ساخت خود ما است و از یک بالگرد هم استفاده کردیم. برای ما خیلی جالب بود که برای اولین بار در تاریخ در هنگام رزمایش ذوالفقار که در شمال اقیانوس هند و پهنه اقیانوسی مثل همین که داشت انجام میشد، برنامهی رزمایش برای این ناوگروه هم تدارک دیده بودیم که آن موقع در اقیانوس آرام بودند. با توجه به همین تجهیزات و تسلیحاتی که داشتند آن رزمایش را کامل انجام دادند و نتیجه آن را برای ما ارسال کردند و ستاد فرماندهی متوجه شد در اقیانوس آرام و اقیانوس هند به طور همزمان توانست یک رزمایش انجام دهد.
قبل از انجام این مأموریت بسیاری از افراد معتقد بودند که قطعاً آمریکا برخورد خواهد کرد و شاید نیروی دریایی اش بخواهد از ورود ناوهای ایرانی ممانعت کند، در رابطه با این گونه تهدیدات چه برنامهای داشتید؟
طبیعتاً در گامهای مختلف ستادی و در طول شش ماهی که برنامه ریزی میکردیم، تمام مواردی که ممکن بود در طول مسیر اتفاق بیفتد را بررسی کردیم. یک مدلی از بررسی مسیر وجود دارد که به آن بازی جنگ میگویند که به یک دستورالعمل منتهی میشود که هشت گام دارد، گامهای عملیاتی گامهای آماد و پشت و… همه این موارد بررسی شد که در صورت هر کدام از این اتفاقات ناوگروه ما باید چه برخوردی داشته باشد.
در خصوص دزدان دریایی، ناوگروه ما اعزام شده بود که این پدیده را از بین ببرد. هیچ دزد دریایی در دنیا به هیچ وجه حریف این ناوگروه ما نخواهد شد.
در خصوص کشورهای دیگر هم که میخواستند با ما مقابله کنند فکر کرده بودیم که در چه جاهایی ممکن است چه اتفاقاتی رخ بدهد. دستورالعملهای متعددی نیز برای این کار تهیه و به فرماندهان ناوگروه داده شده بود، ولی خوشبختانه کسی دست از پا خطا نکرد که ما هم بخواهیم از آن دستورالعملها و تسلیحاتی که در طول ناوگروه نصب شده بود استفاده کنیم.
واکنش کشورهای دوست و دشمن به این ناوگروه چه بود؟
ناوگروه ما با شعار صلح و دوستی به دریا رفته بود و طبعاً کشورهای دوست از این بابت خیلی خوشحال شدند. برای خیلیها این سوال پیش میآید که چرا باید با ناو شعار صلح را ببرید، جواب ما این است ناو جمهوری اسلامی از هر جایی که عبور کند دیگر هیچ اتفاقی در آنجا نمیافتد، ما نه تنها ضامن صلح و ثبات برای خودمان هستیم بلکه برای بین الملل هم همینطور هستیم. در طول سالیان گذشته هم این را نشان دادهایم. در سالهای اخیر بسیار پیش آمده که ما کشتیها تجاری که اسیر دزدان دریایی شده بودند را آزاد کردیم و آنها را به کشورهای خودشان تحویل دادیم؛ بنابراین کشورهایی که با ما دوست هستند و از نیات واقعی ما آگاه هستند، میدانند وقتی ناوگروه جمهوری اسلامی ایران از آبهای آنها عبور میکند چیزی به جز صلح و دوستی به همراه نمیآورد. ما هیچگونه مطامع استعماری و هیچ گونه چشمداشتی به جایی نداریم و اگر به کشوری سفر میکنیم فقط قصد خیر داریم.
کشورهای دشمن هم طبعاً همین عملکرد ما را میبینند و اذعان میکنند که این ناوگروه در شرایط کاملاً حرفهای و با رعایت کامل قوانین بینالمللی و با رعایت صلح و دوستی کره زمین را دور زده است و به هر جایی هم که رسیده همین شعار را داشته است.
این مأموریت به قدری بزرگ است که در غالب یک گفتگوی یک ساعته نمیگنجد، اگر نکته مهمی مدنظر شما است که پرسیده نشده بفرمائید؟
ناوگروه ما به سلامتی به میهن عزیزمان باز گشت. به خاطر برخی ملاحظات ما از روز اول نبایست این مأموریت را اعلام میکردیم و این تصمیم از سوی ستادهای بالاتر گرفته شده بود. امیدوارم در کشوری که به فرموده مقام معظم رهبری یک کشور دریایی ست، واقعاً یک شعفی را در دل مردم ایجاد کرده باشد.
ما سواحل وسیعی در شمال و جنوب این کشور داریم و من جوانان این مرز و بوم را دعوت میکنم که به کار دریایی بپیوندند. نه فقط نیروی دریایی ارتش بلکه نیروی دریایی سپاه، نفتکشها، کشتی رانی، صنایع مختلف و دانشگاههایی که در امور دریایی هستند نیز وجود دارند. من از همه جوانان دعوت میکنم به ما بپیوندند که ما بتوانیم این کار را توسعه دهیم و قشر زیادی از مملکت خودمان را در شمال، جنوب و بخشهای مختلف با کار دریایی ارتزاق کنیم.
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۱۳۴