به گزارش گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، حوزه هنری در آستانه سالگرد ارتحال امام (ره) با برگزاری همایش «امام خمینی (ره) حقیقت ماندگار» میزبان 230 فعال فرهنگی از کشورهای مختلف بود؛ فعالانی که با اعتقاد و باوری مشترک برای تجدید پیمان با امام راحل به ایران آمدهاند.
پیش از برگزاری همایش، شرکتکنندگان در محوطه بیرونی سالن سوره حوزه هنری درباره چگونگی آشناییشان با نهضت امام سخن میگفتند؛ از آنچه که به واسطه کتابها و اتفافات از این شخصیت بزرگ درک کرده بودند.
لباسهایشان گویای ملیتشان بود و اگرچه در نگاه اول تفاوتهای ظاهری و ملی با هم داشتند اما یک نقطه مشترک همه آنها را گرد هم جمع کرده بود و آن هم تجدید بیعت با راهنمایی معتقد بود.
تلاوت قرآن آغاز شد، سکوت تمام سالن را فراگرفت و کم کم صندلیها پرشدند. روی سن پرچم 18 کشور به چشم میخورد که نشانهای از حضور گسترده علاقمندان به نهضت خمینی در آستانه سالگرد ارتحال ایشان در ایران بود.
پس از پخش سرود ملی کشورمان، نماهنگی درباره سردار دلها حاج قاسم سلیمانی پخش شد و در ادامه بخشهایی از سخنرانی امام خمینی (ره) در 18 مرداد 1359 نمایش داده شد. در این جلسه رهبر انقلاب در جمع اعضای کنگره آزادی قدس از منشا مشکلات مسلمانان، بازگشت به اسلام واقعی و جایگاه مردم سخن گفته بودند. امام در بخشی از این سخنرانی فرموده بودند: «مشکل مسلمین، حکومتهای مسلمین است. این حکومتها هستند که مسلمین را به این روز رساندهاند. ملتها مشکل مسلمین نیستند. ملتها با آن فطرت ذاتی که دارند، میتوانند مسائل را حل کنند، لکن مشکل، دولتها هستند. شما سرتاسر ممالک اسلامی را وقتی که ملاحظه کنید کم جایی را میتوانید پیدا بکنید که مشکلاتشان به واسطه حکومتهایشان ایجاد نشده. این حکومتها هستند که به واسطه روابطشان با ابر قدرتها و سر سپردگیشان با ابرقدرتهای چپ و راست، مشکلات را برای ما و همه مسلمین ایجاد کردهاند. اگر این مشکل از پیش پای مسلمین برداشته بشود، مسلمین به آمال خودشان خواهند رسید و راه حلّش با دست ملتهاست......»
انقلاب در خداشناسی و هستی شنانی و انسان شناسی
همین سخنان امام (ره) محور و موضوع صحبتهای حسن رحیمپور ازغدی سخنران همایش «امام خمینی (ره) حقیقت ماندگار» شد. وی در نتیجهگیری از بیانات امام به چند نکته اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی، انقلاب در خداشناسی و هستیشناسی و انسانشناسی رخ داد. امام ما را به دوران انبیا برگرداند، مثل انبیا حرف زد و سخنانی به زبان آورد که حرف انبیا بود و تمام چارچوبهای رسمی و کلیشههای کهنه و نو، سنتی و مدرن، شرق و غرب، چپ و راست، مذهبی و غبرمذهبی را در هم شکست.
وی با بیان اینکه در آن زمان کسی این حرفها را نمیزد و همچون امام سخن نمیگفت یادآور شد: سیاست جهانی، فرهنگ جهانی، دین جهانی، ادبیات و گفتمان جهان نسبت به 50 سال گذشته تغییر کرده است. در آن دوره دین در حواشی تاریخ بشر غرق شده بود و دینداری شرمندگی داشت اما امروز دین در سطح جهان به متن آمده و ایدئولوژیهایی که سالها پیش وجود داشت امروز به حاشیه رفتهاند. آن زمان مذهب مسخره بود، خداشوخی بود، خدا بود ولی حی نبود، خدای مرده بود، خدای مردگان بود، به گفته فریدریش نیچه (فیلسوف آلمانی) خود خدا هم مرده بود چراکه خدا در دل بشر مرده بود و خداوند در هیچ افق دیگری نبود، مذهبی بودن به عنوان یک شغل و سرگرمی و در شناسنامهها بود و مذهب اعتباری بود و نه حقیقی.
وی افزود: در 50 سال گذشته، خدایی که پرستیده میشد حی نبود لذا در همه دنیا از خدا حرف میزدند اما هیچ کجا خدا مرکز نبود، خانه قبله بود اما خود خدا قبله نبود، بدنها نماز میخواند اما روحها نماز نمیخواندند. در چنین شرایطی سخنی که امام با بشریت در میان گذاشت هم نو بود و هم کهنه، بدیع بود و بدعت نبود، حرفی بود که از دعوای هابیل و قابیل شروع شده بود اما همچنان وجود دارد.
رحیم پور ازغدی با بیان اینکه برخی فکر میکنند در دوره مدرنیته و پست مدرن قانون خداوند و بشر عوض شده گفت: وقتی بشر را به قدیم و جدید تقسیم میکنیم انبیا جزو دسته بشر قدیم قرار میگیرند، بنابراین کل بشر دینی، بشر قدیم هستند و بشر جدید مخاطب انبیا نیست.
وی در اشاره به تعابیری که در پس تبعیت مردم از امام خمینی مطرح شده به کاریزما بودن وی پرداخت. وی کاریزماودن را از جنس جادو دانست که به این معنی است که شخصی میآید و با قطع نظر از عادل بودن یا فاسد بودن عدهای را مسحور و شیفته خود میکند.
ما یک اسلام داریم
سخنران همایش «امام خمینی (ره) حقیقت ماندگار، به تعبیر اسلام سیاسی و مثله کردن دین اشاره و در ادامه تاکید کرد: اینکه میگویند اسلام سیاست، اسلام عرب، اسلام عجم و... همه تحریف اسلام است. ما یک اسلام داریم که آگاهی و معرفی و عقلانیت در حق دارد و تمام ابعاد از جمله فلسفی، عرفانی، معنوی در آن وجود دارد و هم دارای سیاست است و هم احکام خانواده، هم احکام نماز و روزه و هم روابط بینالملل و... . امام با منحرفین دین که بخشی از اسلام را انتخاب میکردند و قبول داشتند، مبارزه کرد. برخی معتقد بودند امام خمینی (ره) نماینده اسلام سیاسی است در حالیکه آثار فقهی و فلسفی وی صدها برابر بحثهای سیاسیاش بود.
رحیم پور ازغدی درباره این صحبت امام که بدون مردم نه میشود کاری انجام داد و نه باید کاری انجام داد گفت: هدف از مبارزه و انقلاب و تعلیم و تربیت، مردم هستند و این مردم هستند که باید آگاه شوند. دشمن بر روی مردم تمرکز کرد و به آنها باوراند که شما نمیتوانید تمدن بسازید و فقط غرب و شرق میتوانند و اداره امور را دست بگیرند و آنها به روحانیون گفتند که شما باید فقط مراقب دین خدا باشید و با بقیه مسائل کاری نداشته باشید بنابراین هرچقدر یک آخوند احمقتر و ترسوتر بود او را مقدستر و باتقواتر میدانستند در حالیکه امام وقتی از دعوای شیعه و سنی هشدار داد به او گفتند وهابی است، وقتی بحث عدالت را مطرح کرد به او گفتند، کمونیست. دشمن ملت ما را ترساند و گفت اسلام تمام شده و مرده، دین را آلوده نکنید و درس حکومت، زندگی و تعلیم و تربیت از دین نگیرید، آنها از دین انحرافی سخن گفتند. همان زمان عدهای گفتند مردم شعور ندارند و بهتر است احزاب سیاسی با هم معامله کنند بنابراین در نهایت ته ملیگرایی شد نژادپرستی و جنگ قومیتها.
امام قائل به جهاد مسلحانه بود
وی درباره دعوای مذهبی که هم قبل از اسلام وجود داشته و بعدها با پرچم اسلام ادامه پیدا کرده به قضایای تکفیریها اشاره کرد و در ادامه موضوع جهاد مسلحانه را مطرح کرد و یادآور شد: امام قائل به جهاد مسلحانه بود و وی اولین کسی بود که با اسم اسلام گفت باید با جهاد مسلحانه، اسرائیل را از بین ببریم اگرچه معتقد بود اگر میخواهیم ملتی از حکومت فاسد نجات پیدا کند راهش آگاه کردن مردم است وگرنه حتی اگر با کودتا هم پیروز شویم باز در نهایت پیروزی منجر به شکست خواهد بود. اینکه امام میگفت هدف رشد، تربیت و رهایی مردم و حقوق مادی و معنوی مردم است حرف انبیا بود.
با نظامیگری نمیتوانیم ملتها را به رهایی رسانیم
این سخنران تاکید کرد: اگر به لحاظ نظامی هم مستکبرین را شکست دهیم ولی با نظامیگری نمیتوانیم ملتها را از حکومتهای فاسد رها کنیم. مردم عقل دارند، فطرت دارند و مردم باید با استدلال عقلی و شرطی صداقت ما را باور کنند و بدانند ما هدفمان نجات آنهاست و ما خادم آنها هستیم.
پیروزی از جایی شروع شد که از خدا گفتیم
وی در بازگویی خاطرهای از صحبتهای امام راحل گفت: در جایی مردم شعار میدادند «ما همه سرباز توییم خمینی ....امام در همان لحظه گفت نه من سرباز توام و نه تو سرباز منی بلکه ما همه سرباز اوییم» یا در جایی دیگر که افراد خطاب به امام گفتند شما ملت را از 2500 سال سلطنت و استبداد نجات دادید امام فرمودند «من برای خود نقشی قائل نیستم» وی رو کرد به مردم و در ادامه فرمود «برای شما هم هیچ نقش مستقلی قائل نیستم» چون هم شما قبلا بودید و هم من. ما از زمانی پیروز شدیم که گفتیم، خدا.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: از نظر امام پیروزی از جایی شروع شد که از خدا گفتیم و از مرگ نترسیدیم. امام میگفت تا ملتها از مرگ بترسند نمیتوانند خود را نجات دهند و تا موحد نشوند از مرگ میترسند. تا وقتیکه خدا را باور نکنند و حب لقا پیدا نکنند شهادت را باور نمیکنند و همین نشان میدهد که توحید ندارند. امام میگفت کسانی که از آمریکا و قدرت هامیترسند توحیدشان مشکل دارد و تهذیب نفس نکردهاند. وی تاکید داشتند که طلسم ما نمیتوانیم و ما میترسیم را بشکنید و این طلسم فقط به یک روش شکسته میشود و آن هم این است که «واقعا مسلمان باشید».
ما ماموریم به تکلیف و نه نتیجه
سخنران همایش «امام خمینی (ره) حقیقت ماندگار» اظهار کرد: امام میگفت اگر مردم اطمینان کردند و شما صادق بودید و مردم دانستند که نمیخواهید مراد آنها شوید و آنها را مرید خود کنید به شما ایمان خواهند آورد. وقتی هدف معنوی است شکست هم نوعی پیروزی میشود اما اگر هدف مادی باشد پیروزی هم به شکست منتهی خواهد شد و این حرف بوی سخنان انبیا را دارد. امام میفرمود ما ماموریم به تکلیف و نه نتیجه بنابراین باید برنامهریزی و تلاش کرد تا در یک کار موفق شد اما نتیجه دست ما نیست و نباید توجهمان به نتیجه باشد.
منطقی که تاریخ را تغییر داد
وی هدف از آمدن به این عالم را زیبا زندگی کردن و عملکرد خوب دانست و افزود: خداوند در قرآن خطاب به انسان میفرماید شما را خلق کردیم نه برای راحتی بلکه در دنیا قرار است تو در سلوک رنج آلود به سوی پروردگارت قرار گیری، تو ملاقاتی با خداوند داری و همه چیز مقدمهای برای ملاقات با خداست و وجه جمالی خداوند و نه فقط وجه جلالی او. امام با این منطق، تاریخ را عوض کرد و چون مردم صدای انبیا را از امام شنیدند، او را همراهی کردند.
بدون کینه جنگیدن را بیاموزید
ازغدی در ادامه سخنانش خاطرهای از دوره جنگ را بازگو کرد که به 72 ساعت بمباران شیمیایی رزمندگان ایرانی از سوی عراقیها اشاره داشت. وی اظهار کرد: در بیمارستان پشت خط بودم و غمگین از اینکه بسیاری از شهدا در خط مقدم مانده بودند که پیامی از امام آمد که گفته بودند بر شما پیروزشدن واجب نبود چون موفقیت در اختیار ما نیست و چیزی بر افراد واجب میشود که در اختیار ما باشد. ما دنبال پیروزی حق بر باطل هستیم و با آدمهای جبهه مقابل هم دشمنی نداریم و حتی میخواهیم آنها را هم نجات دهیم. امام در آن پیام گفته بود یاد بگیرید بدون کینه جنگیدن را. ما باید برای پیروزی برنامهریزی میکردیم اما هدف نهایی پیروزی ما نبود.
وی در پایان سخنانش با بیان اینکه حکم جهاد و مجازات در اسلام هم نوعی رحمت است و مثل انگشتی که سیاه میشود و آن را قطع میکنند تا به دیگر نقاط بدن سرایت نکند میماند گفت: امام خمینی (ره) هدف را اقامه حق میدانست و کارش این بود که صدای انبیا را به گوش بشر رساند و چون سخنش کلام انبیا بود مردم نیز با او همراه شدند.