تبهکاری با نقاب دموکراسی

پایگاه خبری گلوبال تایمز در گزارشی می‌نویسد: «در فاصله زمانی میان پایان جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۰۱ میلادی، چیزی در حدود ۲۴۸ مورد درگیری نظامی در ۱۵۳ منطقه مختلف جهان رخ داده است. از این میزان، ۲۰۱ مورد درگیری نظامی توسط آمریکا ایجاد و تحریک شده است. بر اساس این گزارش آمریکا آغازکننده تعداد قابل ملاحظه‌ای از درگیری‌ها در اقصی‌نقاط جهان در طی دهه‌های اخیر بوده است».
کد خبر: ۵۹۴۸۴۲
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۸:۳۰ - 07June 2023

تبهکاری با نقاب دموکراسیبه گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پایگاه خبری «گلوبال تایمز» در گزارشی با مروری کوتاه بر رویه‌های مجرمانه و توأم با جنایت دولت آمریکا در اقصی نقاط جهان، به این نکته اشاره می‌کند که واشنگتن برخلاف شعار‌های دور و دراز خود مبنی بر تعهدش به دموکراسی و آزادی و حقوق بشر، آغاز کننده شمار قابل توجهی از جنگ‌های خونین در اقصی نقاط جهان بوده و همواره سعی داشته تا با استفاده از اهرم زور و قدرت نظامی، اراده خود را به ملت‌های گوناگون تحمیل کند. مساله‌ای که عملا سبب شده تا این کشور یک سیاست خارجی تبهکارانه را در عرصه روابط بین الملل در نقاب شعار‌های زیبا و عوام فریبانه اش نمایندگی کند.

پایگاه خبری گلوبال تایمز در گزارش خود می‌نویسد:

«ایالات متحده آمریکا در لوای شعار‌های مختلف نظیر حمایت از دموکراسی، حقوق بشر و یا مبارزه با تروریسم، جنگ‌های زیادی را به راه انداخته و موجب صدور هرج و مرج و همچنین مداخله در امور داخلی کشور‌های فراوانی شده است. این مساله به ویژه در مورد کشور‌هایی که آمریکا در آن‌ها حضور نظامی داشته و یا دارد، ماهیت جدی تری را نیز به خود می‌گیرد. به بیان ساده تر، آمریکا صرفا برای این دسته از کشورها، ویرانی و تباهی را به ارمغان آورده است.

در فاصله زمانی میان پایان جنگ جهانی دوم تا سال ۲۰۰۱ میلادی، چیزی در حدود ۲۴۸ مورد درگیری نظامی در ۱۵۳ منطقه مختلف جهان رخ داده است. از این میزان، ۲۰۱ مورد درگیری نظامی توسط آمریکا ایجاد و تحریک شده است. این بدان معناست که آمریکا آغاز کننده شمار قابل ملاحظه‌ای از درگیری‌ها در اقصی نقاط جهان در طی دهه‌های اخیر بوده است. این مساله حقیقتا واقعیتی قابل توجه است و نشان می‌دهد که نفوذ واشنگتن در اقصی نقاط جهان تا چه اندازه ماهیتی شرورانه و سیاه دارد.

در این میان لازم است که به تاثیرات مخرب فعالیت‌های اشغالگرانه آمریکا در خاک دیگر کشورها، حتی زمانی که واشنگتن در مقام پیروز ظاهر نمی‌شود نیز توجه داشته باشیم. شاید عینی‌ترین نمونه در این رابطه، کشور افغانستان باشد. جایی که طی بیش از دو دهه اشغال آن توسط آمریکا، واشنگتن نوع خاصی از اقتصاد را در این کشور ایجاد کرد که کاملا به اقدامات و تلاش‌های جنگی وابسته بود. جالب اینکه آمریکا مدام مدعی این بود که توانسته در افغانستان یک نظام سیاسی و اقتصادی مناسب و کارآمد را روی کار آورد.

با این همه، در سال ۲۰۲۰، بانک توسعه آسیایی در گزارشی اعلام کرد که ۴۹.۴ درصد از جمعیت افغانستان زیر خط فقر در این کشور زندگی می‌کنند. البته که این مساله نیز روشن شد که آمریکا سال‌ها صرفا از کشور افغانستان به ویژه از حیث اقتصادی سواستفاده کرده است و شاهد بودیم که اندکی پس از خروج آن از این کشور، کل ساختار‌های سیاسی افغانستان به دست طالبان در مدت زمان کوتاهی سقوط کرد.

آمریکا قبل از عقب نشینی از افغانستان، به افغانستان کمک نکرد تا این کشور نیز اقتصاد مستقل مختص به خود را بسازد و عملا یک شوک منفی قابل توجه را به این کشور وارد کرد. برنامه توسعه سازمان ملل متحد به درستی پیش بینی کرد که پس از عقب نشینی آمریکا از افغانستان در آگوست سال ۲۰۲۱، چیزی در حدود ۹۷ درصد از جمعیت افغانستان در فقر خواهند بود و البته که تنها یک سال پس از خروج آمریکا از افغانستان، بیش از ۹۱ درصد از میانگین درآمد‌های خانوار‌های افغانستانی جهت تامین غذا هزینه شده است. مساله‌ای که عملا بسیاری از خانوار‌های افغانستان را به سمت اتخاذ سیاست‌های ریاضتی در حوزه اقتصادی سوق داده است.

در عین حال، واشنگتن جدای از افغانستان، در منطقه جنوب شرق آسیا نیز به ویژه در اواسط و اواخر قرن بیستم، کارنامه سیاهی را از خود برجا گذاشته است. در آن زمان، آمریکا جنگی خونین را بر پایه بهانه‌های واهی و غیرواقعی در ویتنام رقم زد. اگرچه کشور ویتنام اکنون شاهد رشد قابل توجه اقتصادی است با این حال، در سال ۱۹۹۵، این کشور تخمین‌ها و آمار‌هایی را منتشر کرد که بر اساس آن‌ها به این نکته اشاره می‌شد که در جریان جنگ ویتنام، دو میلیون غیرنظامی و ۱ میلیون سرباز ویتنام شمالی جان خود را از دست داده اند. البته که بر اساس آمارها، چیزی در حدود ۶۰ هزار نظامی آمریکایی و ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نظامی ویتنام جنوبی نیز در جریان این جنگ کشته شده اند.

با این حال، نکته مهم این است که دیگر کشور‌های همجوار با ویتنام نیز گرفتار آتش افروزی‌های آمریکا شده‌اند. به عنوان مثال کشور لائوس در فاصله میان سال‌های ۱۹۶۴ تا ۱۹۷۳، شاهد سقوط بیش از ۲.۵ میلیون تُن بمب و موشک از سوی توپخانه و جنگنده‌های آمریکایی به خاک خود بوده است. جالب است که لائوس از جمله کشور‌هایی بوده که شاهد بیشترین بمباران از جانب دولت آمریکا در طول تاریخ بوده است و هنوز هم بسیاری از مهمات عمل نکرده آمریکایی‌ها در این کشور، جان غیرنظامیان را می‌گیرد.

قبل از جنگ ویتنام نیز آمریکا به جنگ افروزی در قالب جنگ کره اقدام کرد. در چهارچوب این جنگ نیز، آمریکا از تسلیحات متعارف نظیر موارد منفجره، بمب‌های آتش زا و دیگر بمب‌های مخرب استفاده کرد. مساله‌ای که سبب شد تا جای جای کره هدفِ بمباران‌های مخرب دولت آمریکا قرار گیرد و آسیب‌های جدی به این کشور وارد شود. جالب است که تخمین زده می‌شود که ۸۵ درصد از کل ساختمان‌ها از جمله ساختمان‌های دو طبقه و بیشتر در کره در نتیجه جنگ افروزی‌های دولت آمریکا، نابود شده اند. عجیب آنکه ژنرال‌های آمریکایی حتی به فکر استفاده از سلاح‌های اتمی در نزدیکی مرز‌های شوروی سابق و چین نیز بودند.

تخمین زده می‌شود که تلفات ناشی از درگیری‌های جنگ کره، چیزی در حدود ۴ میلیون نفر بوده است. البته که هنوز هم آمریکا با حضور مخرب خود در منطقه شرق آسیا، آتش جنگ و تنش در این منطقه را گرم نگه می‌دارد و سعی در اعمال نفوذ خود در این منطقه و در سطحی کلی‌تر در شرق آسیا دارد.

اکنون نیز آمریکا عملا بخش‌هایی از خاک سوریه را در شرایطی که نتوانسته دولت قانونی این کشور به ریاست جمهوری بشار اسد را سرنگون سازد، در اشغال خودش دارد. واشنگتن اقدام به سرقت نفت سوریه در مناطق شمال شرقی این کشور می‌کند و در عین حال، تحریم‌های گسترده‌ای را نیز علیه مردم سوریه اعمال می‌کند. مردمی که در نتیجه چندین سال جنگ داخلی، با آسیب‌ها و مشکلات جدی در زمینه تامین نیاز‌های اصلی و بنیادین اقتصادی خود رو به رو بوده و هستند. بر اساس برخی ارزیابی ها، چیزی در حدود ۹۰ درصد از مردم سوریه زیر خط فقر قرار دارند. مساله‌ای که تا حد زیادی ناشی از جنگ افروزی و البته تحریم‌های آمریکا علیه کشور سوریه است.

توجه داشته باشیم که موارد متعدد زیادی در طول تاریخ بوده که آمریکایی‌ها و متحدان‌شان به زورِ سرنیزه در جریان جنگ علیه ملت‌های مختلف پیروز شده اند و آنچه مطلوب خود بوده را بر آن‌ها تحمیل کرده و از عواقب جنایات خود نیز فرار کرده اند. مسائلی از این دست که البته در طول تاریخ به فراوانی از سوی سیاست خارجی دولت آمریکا ثبت شده اند، در حقیقت مؤید یک واقعیت هستند و آن این است که سیاست خارجی واشنگتن به معنای واقعی کلمه یک سیاست خارجی شرورانه و تبهکارانه است.»

منبع: سایت الف

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار