گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ حامد افروغ؛ پیروزی انقلاب اسلامی در دورهای که کارشناسان داخلی و خارجی به سبب روحیه نظامیگری شاه، تقویت روزافزون ساواک و نزدیکی هر چه بیشتر آن رژیم به آمریکا تصوری از سقوط رژیم پهلوی نداشتند، همچنان یکی از معجزات تاریخ مینماید؛ اما همین بهت و تحیر ضرورت بازنمایی به این مقوله زا از جهات مختلف ضروری میسازد.
همانطور که رهبر معطم انقلاب اسلامی فرمودند «انقلاب اسلامی در هیچ جای جهان بدون نام امام خمینی (ره) شناخته شده نیست»، این کلام یکی از کلیدیترین گزارهها برای شناخت عُمق انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی در برههای کلید خورد که کسی توقع پیروزی از قیام یا نهضتها علیه رژیم پهلوی را نداشت و شاید همین ناامیدی از آینده نهضتها، بسیاری را به سکوت و تحمل وضع موجود کشانده بود.
پیروزی انقلاب اسلامی، اما یک واقعیت مهم را به همه نشان داد و آن اینکه قدرت رهبری دینی مهمترین عاملی است که، چون ریسمان الهی میتواند اولا ملت ایران را گرد هم جمع کرده و از قطرات پراکنده این مردم، اقیانوسی بیکران بسازد، ثانیا اطاعتپذیری مردم از ولایت میتواند از قدرت مهیبترین بمبها و جنگافزارها برای دنیای پوشالی استکبار مخربتر باشد، از اینرو شایسته است یادی کنیم از میرزای شیرازی که پس از تحریم تنباکو گریست، وقتی علت گریهاش را جویا شدند، گفت دشمن در قضیه تحریم تنباکو دانست که از این پس از کدام نقطه باید به ملت ایران و جهان تشیع حمله کند و امروز نیز ثمرات آن حملهها به جایی رسیده که اصلات روحانیت در نظر مردم مخدوش شده و این نه از بابت عملکرد ضعیف مسئولان بلکه از باب القای رسانههایی است که در ایران ضعف مسئولان را پای اصل انقلاب و روحانیت میگذارند و در غرب ضعفها را به پای دشمنان غرب.
در ادامه بحث اول رهبری امام خمینی (ره)، فضای حماسی اوایل انقلاب اسلامی و دفاع مقدس توامان سبب شد تا یکپارچگی مردم و مسئولان با ولایت در اوج باشد، اما پس از آتش بس و فروکش کردن دوره حماسی و آغاز تقلای مسئولان و مردم برای رفاه بیشتر و زیست امروزیتر و باز شدن پای رسانهها به متن جامعه با فراغ بال افزونتر، کمکم دور به دست ثروتمندان ریشدار، مسئولان اتوکشیده یقه دیپلماتیک، اما لیبرال مسلک و دلالان ریشهدار در بازار و حکومت رسید.
اوضاعی که از پس آن هر روز جامعه و مسیر حرکت انقلاب بیشتر به سمت توسعه ـ به معنای مذموم و غربی آن ـ پیش رفت و دیگر گفتمان امام و امت با کمک رسانهها و عملکرد مسئولان که درصد زیادی از آن ناشی از خیانت بود، به محاق رفت و در عمل، رابطه مسئولان با امام امت کمرنگ شد، از این رو هر ده سال یکبار فتنهای برپا میشد تا مگر رشته محبت مردم و امام نیز بریده شود، اما نشد.
هربار مردم بیش از قبل محکمتر به این ریسمان چنگ زدند هر چند ریزشهای زیادی نیز در این میانه رخ داد. امروز اگر تاریخ بعد از ارتحال امام را ورق بزنیم، درمییابیم که خط مشی رهبری به عنوان نماینده کامل انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی، همواره تولید و توزیع همزمان ثروت و رفاه در میان جامعه بوده است در حالیکه اغلب مسئولان از آنجا که دیگر رفاهزده و دنیاطلب شدهاند، جامعه را به صورت کاریکاتوری از نعمات انقلاب بهرهمند ساختند، یعنی یک عده بیشتر امکانات و رانتها را به چنگ آوردند و عده بسیاری در حسرت برآوردن بدیهیات زندگی سوختند.
آثار این مسیر غلط مسئولان را در بسیاری اتفاقات میشود دید. امروز در حالیکه آمارها و نظرسنجیها از علاقه زوجهای جوان به داشتن حداقل ۳ فرزند گواهی میدهند، اما با وضعیتی که رسانههای از جمله سینما و تلویزیون و شبکههای اجتماعی برای فضای عمومی افکار و عقاید مردم ساختهاند و از سوی دیگر فشار حداکثری که اغلب مسئولان با ندانمکاریها و خیانتهایشان برای مردم رقم زدهاند دیگر زوجهای جوان یا تمایل ندارند با این فشارها بچهدار شوند یا به یک فرزند بسنده کردهاند.
تضعیف سفره مردم در تهیه مایحتاج ضروری خورد و خوراک و سختی داشتن آنها در تامین کالریهای ضروری، حاکی از کاهش قد نسلهای آتی ایرانی و مشکلات عدیده تغذیهای ایرانیان دارد. سرطان صنعت خودرو و دارو و نظام مسموم بانکداری که زالوصفتانه بیشتر منابع قرضالحسنه را میان خود و کارمندانشان لوتیخور کردهاند نیز یک مثنوی هفتادمن کاغذ است.
همه این مسائل را بگذارید کنار، ذکر این نکته خالی از لطف نیست که رهبر معطم انقلاب تقریبا آنطور که ذهن نگارنده یاری میکند، از سال ۱۳۸۴ فرمودند وابستگی اقتصاد کشور به دلار را قطع کنید، این فرمان اگر چه از همان سالها توسط برخی کشورها اجرایی شد، اما در ایران معطل ماند تا نوبت به این دولت رسید و تازه از همت این دولت با همه نقصهایش درحال وقوع است و از پس آن دیگر کشورها نیز با شیب بیشتری تشویق شدند تا دلار را از اقتصاد جهان بیرون کنند.
از سالها قبل، ولی جامعه فرمودند که اقتصاد را مقاومتی کنید، اما اغلب مسئولان و رسانههای با تمسخر این ایده، آن را به اقتصاد ریاضتی! تعبیر کرده و افکار عمومی را که در جهل محض به سر برده و از کمترین تحلیلی در اغلب موارد عاجز است، همراه کردند و تقریبا آن ایده را عقیم ساختند که البته امروز نتایج آن اقتصاد مقاومتی را در همت بلند سربازان کشور در حوزه نظامی دیدهایم که با وجود تحریمها و فشارها بهترین و بومیترین تسلیحات را برای دفاع از کشور ساختهاند. هر چند این افتخار هم به مدد! خائنین و رسانهها با ارتباط بی ربط دادنش به اقتصاد فلج امروزی که دست لیبرالها و غرب زدهها بوده، شیرینیاش به کام ملت زهر شده است.
الغرض، آنچه امروز گمشده ملت است، اتصال دوباره مردم و مسئولان به ولایت است. همواره در شبکههای اجتماعی برخی روشنفکران با بالا آوردن جملات درست و غلط دالایی لاما و برخی متفکران غربی سعی در این دارند که مسیرسازی کنند برای افکار ملت، بی توجه به اینکه ملت سالهاست تحت زعامت کسی است که رهین تفکرات و هوشمندی اش امروز ایران مسیر اقتدار را با تمام سنگاندازیها میپیماید. البته اقتصاد هم به لطف الهی سامان خواهد یافت، اما آن روز روسیاهی برای کسانی خواهد ماند که در این دوران با سورنای وارونه زدن، به جای حمایت از ولایت بر تخطئه او همت گماشته اند و قدمی در راه عمل به آن منویات نورانی برنداشتهاند.
انتهای پیام/ 112