به مناسبت سالروز رحلت علامه طباطبایی؛

علامه‌ای که تام‌العلوم بود و با "حق" تکلم می‌کرد

سید عبدالباقی طباطبایی می‌‌گوید: پدرم زندگی ساده ای داشت، چه در نجف و چه در قم و همیشه برای یادگیری علم و دانش تلاش فراوان می‌کرد. بی جهت نیست که به او لقب علامه داده‌اند.
کد خبر: ۵۹۶۷
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۲ - ۱۶:۲۴ - 15November 2013

علامه‌ای که تام‌العلوم بود و با

خبرگزاری دفاع مقدس؛ در جریان سیر عقل گرایی و تفکر در ایران، ما ایرانیان اندیشمندانی در طول تاریخ داشتیم؛ "چه قبل از اسلام و چه بعد از ورود اسلام" و اکنون هم داریم. در مورد تاریخ قبل از اسلام در ایران در جای دیگر باید پرداخت و در این مختصر نمی گنجد. با ظهور اسلام در ایران، دوره جدیدی در تاریخ ایران آغاز شد که مورخان از آن با نام دوره ی میانه ایران یاد می کنند دوره ای که اوج فرهنگ و تمدن ایرانی در لوای پرچم اسلام است که بعد از جنگ های اولیه ی اعراب و تثبیت اسلام به وجود آمد.

بحث ما قسمتی از این جریان تمدنی و معروف به جریان عقلی در جهان اسلام است که با ترجمه کتاب های ملل مختلف به خصوص، یونانی به زبان عربی آغاز شد؛ البته این جریان از زمان قبل ازاسلام در ایران شروع شده بود و اوج آن در زمان خسرو انوشیروان بود که عده ای از متفکران یونانی وارد دانشگاه جندی شاپور شدند، ولی به قطع یقین گستردگی آن در دوران اسلامی رخ داد. کسانی مانند الکندی "مترجم و شارح" فارابی و ابن سینا "شارح و واضع حکمت مشاء" شهاب الدین سهروردی "واضع حکمت اشراق" و ملاصدرای شیرازی که سر آمد حکمای مسلمان بود "واضع حکمت متعالیه" در رشد و شکوفایی این جریان فلسفی و کلامی تلاش های فراوان کردند تا این جریان را به دست حکمای معاصر رساندند؛ جریانی که با ترجمه ی کتاب های ارسطو، افلاطون و فلوطین شروع شد به شرح آنها توسط حکمای مسلمان انجامید و بعد به دست خود مسلمانان افتاد. گاهی بیشتر، عقل را در مقولات فلسفی به کار برده گاهی قلب را و گاهی در بحث های حکمت مانند ملا صدرا این دو عنصر را به همراه آیات و روایات به کار می بردند، گاهی از استدلالات فلسفی به نفع اثبات دین و گاهی برای رد دین استفاده می کردند؛ اما از زمان ملا صدرا به بعد تقریبا این جریان با رشد کمتری رو به رو بود تا در زمان ما یعنی پس از 400 سال شخصی پا به عرصه ی این جریان گذاشت که الحق و الانصاف سر آمد این حکما بود و هست.

او تمام این جریانات را تقریبا در دو کتاب بدایة الحکمة و نهایة الحکمة با نظریات جدید ارائه داد که هم اکنون کتاب درسی طالبان و عاشقان این رشته است و الحق نهایة الحکما است، زیرا بعد از او حکیمی به مانند او فرزانه نیامده است.

"سید محمدحسین طباطبایی"، (علامه) در سال 1280 ه.ش در آخرین روزهای ذی الحجة سال 1321 ه.ق در تبریز به دنیا آمد. جد او در کنار محمد حسن نجفی (جواهر الکلام) فقیه معروف بوده و محضر درس او را درک کرده و خود عالمی فرزانه بوده است گفته اند جد پدری او به امام حسن (ع) و جد مادری او به امام حسین (ع) می رسد علامه تحصیلات ابتدایی خود را در همان تبریز انجام داد و آنچه مرسوم آن زمان بود از قرآن و خواندن ادبیات فارسی "مثلاً گلستان و بوستان سعدی ....." فرا گرفت. او خطاطی را نزد علی نقی خطاط آموخت و در ادامه ی تحصیلات به یاد گیری ادبیات عرب، فقه و اصول پرداخت تا خود را برای تکمیل کردن تحصیلات در نجف آماده کند.

او در نجف در طول سالهایی که بود از محضر استادان برجسته ای فیض برد. ابوالقاسم خوانساری در ریاضیات، آقا حسین بادکوبه ای در فلسفه و حکمت الهی، آقا سید علی قاضی طباطبایی در اخلاق و معارف الهی و عرفان، آیت الله اصفهانی و آیت الله حسین نایینی در فقه، اصول و علم رجال از جمله ی استادان وی بودند. به نقل از تمام کسانی که علامه را دیده بودند او چه در نجف و چه در قم زندگی ساده ای داشت، لباس ساده می پوشید و زندگی عارفانه ای داشت و به خاطر فراگیری علم و دانش و حل مسائل گاهی شب ها نمیخوابید.

فرزندش مهندس سید عبد الباقی طباطبایی می گوید: پدرم زندگی ساده ای داشت چه در نجف و چه در قم و همیشه برای یادگیری علم و دانش تلاش فراوان می کرد. بی جهت نیست که به او لقب علامه داده اند، زیرا او حکیم و تام العلوم بود او فلسفه و منطق تفسیر ادبیات عربی و فارسی فقه و اصول علم حدیث و رجال عرفان ریاضی و نجوم و حتی معماری و کشاورزی می دانست. به گفته ی او شاهد این قضایا زمانی است که علامه به علت سختی معیشت و نرسیدن مقرری نجف را به قصد تبریز ترک کرد تا در زادگاهش به سر و سامان دادن خود بپردازد. او خانه خود را بازسازی کرد و با کشاورزی زندگی خود را می گذراند.

مشهور است که طرح معماری مسجد حجت در قم از علامه بوده است. علامه، در طول عمر با شکوه خود شاگردان زیادی را به جامعه ی علمی و انقلابی ایران تحویل داده اند که معروفترین آنها عبارتند از: آقایان شهید مرتضی مطهری، آیت الله شهید سید محمد حسین بهشتی، حجت الاسلام والمسلمین، شهید دکتر محمد جواد باهنر، آیت الله امجد، آیت الله حسن حسن زاده ی آملی، آیت الله عبدالله جوادی آملی، مرحوم آیت الله حسین علی منتظری، رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله سید علی خامنهای، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، آیت الله ناصر مکارم شیرازی، جاویدالاثر امام موسی صدر، سید جلال الدین آشتیانی، آیت الله شهید دکتر محمد مفتح، دکتر غلام حسین ابراهیم دینانی، دکتر سید حسین نصر، داریوش شایگان، سید یحیی یثربی و... که یا مستقیما شاگرد او بودند یا در جلسات او حضور داشتند و از بیانات علامه استفاده می کردند.

علامه، آثار گرانبهایی را در زمینههای مختلف از جمله ادبیات، حکمت و فلسفه، عرفان و علوم قرآنی از خود به یادگار گذاشت که امروزه در دانشگاه و حوزه تدریس شده و هنوز هم جزء مراجع علمی محسوب می شود. المیزان که بهترین کتاب تفسیر قرآن به زبان عربی است و در مدت 20 سال در 20 مجلد نوشته شده است نمونه تفسیری خوبی برای قرآن پژوهان می باشد. رساله توحید، رساله انسان، رساله ولایت، رساله النبوة و الإمامة، رساله وسائط و بدایة الحکمة و نهایة الحکمة "که این دو کتاب اخیر کتاب درسی فلسفی حوزه و دانشگاه است" به زبان عربی و در زبان فارسی شیعه در اسلام قرآن در اسلام حکومت در اسلام اصول فلسفه و روش رئالیسم..... و بسیاری از کتاب های دیگر که شاگردان او از سخنان وی جمع آوری کرده اند.

اتفاق جالب در زمان زندگی علامه، آمدن هانری کوربن مستشرق، اسلام شناس و محقق فرانسوی به ایران است. او در قم و تهران حلقه های فلسفی و عرفانی با حضور علامه و شاگردان ایشان تشکیل می داد و یا در جلسات بحث او شرکت می کرد. وی نیز مثل علامه به این مطلب معتقد بود که تأویل مبنای تمام حقایق دین می باشد و این اعتقاد افق گسترده ای را پیش روی او باز کرده بود که مبنای برخی از دست نوشته ها و کتابهای او شد. علامه هم مکررً می فرمود: تا کنون اسلام شناسان اسلام را از طریق اهل سنت شناخته اند، با آمدن کوربن اسلام از منظر شیعیان شناخته می شود.

این حکیم بزرگوار در یکشنبه 24 آبان 1360 ه.ش "18 محرم سال 1402 ه.ق" جامعه ی علمی و فلسفی ایران را تنها گذاشت و به تاریخ این مرز و بوم پیوست و او را در صحن مطهر حضرت معصومه(س) در قم به خاک سپردند. مشهور است در اواخر عمر سائلی از ایشان پرسید شما در چه مقامی هستید؟ فرمود: تکلم. سائل پرسید با چه کسی؟ فرمود: با حق؛ و همیشه این بیت را از حافظ به مانند استادش آیت الله آقا سید علی قاضی زمزمه می کرد "کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش, کی روی؟ ره ز که پرسی؟ چه کنی؟ چون باشی؟" مخلص کلام اینکه این حکیم فرزانه در علوم اسلامی به واقع سر آمد حمه حکمای اسلامی بود و هست کسی که برای گسترش فهم دینی بیشتر تلاش کرد و هزار سال اندیشه حکمای مسلمان را در خود گرد آورد و به دست آیندگان سپرد تا آنها در گسترش آن تلاش کنند و چه بسا علامه ای دیگر را به جامعه علمی ایران تحویل دهند.

اسماعیل ترکی دستگردی

نظر شما
پربیننده ها