گروه استانها دفاعپرس - فاطمه علیپور؛ روی صندلی مترو نشسته ام و در حال خواندن کتاب «فرنگیس» هستم، کتاب درباره «فرنگیس حیدرپور» شیر زن کرد ایرانی است که در دوران دفاع مقدس برای دفاع از خود با دو سرباز عراقی مسلح درگیر شده و ضمن کشتن یکی از آنها با تبر، دومی را اسیر کرده و به نیروهای خودی تحویل داده است.
مطالعه من، اما به جهت صدای غرغر کردن دخترکی که در کنار من نشسته و از طریق تبلت مشغول تماشای کارتونی به نام دختر کفشدوزکی است و مدام به مادرش میگوید باید لباس دختر کفشدوزکی را برای او بخرد، قطع میشود...
به فکر فرو میروم، با خود میگویم چرا این دختر بچه نباید کارتونی درباره مرحوم فرنگیس حیدرپور ببیند، اما اصلا مگر ما کارتونی در این باره داریم که به او عرضه کنیم.
درباره قهرمان دیگر چطور، پاسخ تقریبا به جز معدود انیمیشنهای تولید شده منفی است. کارتون دخترک بالاخره تمام شد و تازه طوفان غرغرهای مستمر او شروع شد و از لابلای دیالوگ او و مادرش به خوبی میشد فهمید که او تا چه حد مجذوب انیمیشن دختر کفشدوزکی شده که میخواهد سبک پوشش و کردار او را تقلید کند و مدام مادرش را با جملات تاکیدی مبنی بر خرید لباس کارکتر اصلی این انیمیشن تحت فشار میگذارد.
برخورد با آن دختر هرچند باعث قطع شدن ادامه مطالعه من شده بود، اما یک نکته را به درستی به من یادآوری کرده بود وقتی ما قهرمانان واقعی را در اختیار کودکان و نوجوانان قرار نمیدهیم، دیگران قهرمانان پوشالی و مجعول خود را در اختیار او قرار میدهند و ذهن و روح او را از همان کودکی درگیر خود میکنند و همه اینها در شرایطی است که کشور ما از هزاران شهید، ایثارگر و قهرمانی بهره میبرد که هر یک میتوانند الگویی برای کودکان، نوجوانان و جوانان ما باشند.
اما معرفی این قهرمانان در عصری که گوشیهای هوشمند فراگیر شده نیازمند تولید محتوا است، محتوایی که امروز همانند آب و غذا جزو نیازهای اولیه کودک امروزی است، کودکی که از لحظه بیدار شدن از خواب پای تماشای کارتون مینشیند و تا موقع خواب مسخ محتوایی میشود که احتمالا ما در اختیار او نگذاشتهایم و این چنین میشود که کودکی که تحت تاثیر این محتوا رشد کرده روز به روز با معیارها و ارزشهای ما فاصله میگیرد.
اما در چنین شرایطی آیا حماسه دیروز دفاع مقدس که سراسر از اسطوره و قهرمان است به نسل جوان و نسلهای بعدی منتقل خواهد شد، آیا آنها با فرهنگ ارزشمند جان فشانی و فداکاری برای مردم، برای آرمانها، دین، میهن و اعتقادات آشنا میشوند، رزمندگان دیروز تا پای جان جنگیدند و با خون خود حماسه دفاع مقدس را خلق کردند.
ما از دفاع مقدس میگوییم، اما گویی در سنگر دفاع از دفاع مقدس باید بیشتر تلاش کنیم تا حکایت دفاع مقدس در فرداهای این دیار کهن نیز شنیدنی باشد و این زنجیره به هم پیوستهای است که ما امروز در میانه آن قرار داریم و به جهت پیوند گذشته و آینده، دیروز و فردا ما باید امروز را بسازیم. ما در برابر آیندگان و گذشتگان مسئول هستیم و باید امروز روایتگر شایسته برای دیروز و فردا باشیم.
هنوز به ایستگاه پایانی نرسیده ام که پسر و مادری سوار قطار میشوند، پسرک لباس پسر گربهای را بر تن کرده و دختر تبلت به دست دوباره با غرغر به مادرش خرید لباس دختر کفش دورکی را یادآوری میکند... باید پیاده میشدم، اما یادآوری و البته تاکید دختر تبلت به دست به مادرش به من یادآوری کرد که کودکان و نوجوانان اسطوره میخواهند، قهرمان، قهرمانانی که ما از معرفی شان دریغ کرده ایم و تا امروز امانت دار خوبی برای میراث شهدا نبوده ایم، باشد که با تغییر این رویکرد، شرمنده شهدا و آیندگان نباشیم.
انتهای پیام/