به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، با توجه به اینکه سریالهای چند فصلی چند سالی است که در کشور ما مد شده است و سریال هایی، چون پایتخت، نون خ، زیرخاکی و ... با استقبال مخاطبان به فصلهایی کشیده است تصمیم داریم تا در گزارشی بررسی کنیم که چه عواملی میتواند در کشیده شدن یک سریال به فصلهای آینده دخیل باشد، قصه، رنگ آمیزی شخصیتها و ... را با کارشناسان این حوزه بررسی میکنیم.
علیرضا سبط احمدی، تهیه کننده سینما و تلویزیون در این باره معتقد است:
ما شاید در میان کشورهای حرفهای در عرصه سریال سازی و سینما، تنها کشوری هستیم که از جنس فرهنگ خودمان سریالی را در نهایت ۵۰ قسمت میسازیم و آن را قطع میکنیم. مسلما من موافق هستم تا سریال فصلهای مختلف داشته باشد، چرا که ما میتوانیم در فصلهای مختلف سلیقه مخاطب را بسنجیم و حجم مخاطبان را بررسی کنیم و اگر یک اثری موفق بود به ساخت آن ادامه دهیم. در تمام دنیا حتی در هالیوود که حرفه ایترین ساختار فیلمسازی را در دنیا دارد فیلمهای چند فصلی میسازند. برعکس ما هستند و در یک فصل ۱۰ الی ۱۲ قسمت را از نظر جذب سرمایه، اسپانسر و آگهیهایی که میتواند مخاطب را جذب کند مورد ارزیابی قرار میدهند. حتما موافق این هستتم که تولید فصلهای مختلف یک سریال میتواند در مخاطب سازی آن کمک کند.
تهیه کننده سریال «همسایه ها» گفت: ما در یک فصل ۱۰ الی ۱۲ قسمتی کاملا میتوانیم متوجه شویم که یک سریال مخاطب خودش را دارد یاخیر، مسلما جذب اسپانسر، جذب آگهیهای تبلیغاتی و بازرگانی، جذب درصد مخاطبی که میخواهد داشته باشد مشخص خواهد شد. ما دو بخش داریم بخش اول در کشور ما بسیار قویتر است و آن بخش فرهنگ سازی و محتوایی است که سفارش دهنده به ما میدهد. هدف اول تلویزیون محتوا و سیاست و فرهنگی است که میخواهد توسط سریال به جامعه تزریق کند طبیعتا در این بخش نگاه میکند که آیا به هدف مورد نظر رسیده است یا خیر.
این تهیه کننده بیان کرد: زمانی که ما در بحث محتوایی و فرهنگی موفق بوده باشیم به بحث درآمدزایی، بازرگانی و تبلیغات میرسیم، مانند کاری که پایتخت انجام داد. ما دو سریال را میتوانیم مثال بزنیم یک سریال بچه مهندس که صرفا بحث فرهنگی و محتوایی بود و بازرگانی و جذب مخاطب نداشتیم، اما سریال پایتخت صرفاً بحث فرهنگ سازی نبود، مخاطب محور و محتوا محور بود، اما بیشتر نگاهش به بازرگانی، تبلیغات و جذب سرمایه بود. هر دو کار در مورد این بود که ببینیم ما به هدف رسیده ایم یا نه.
علیرضا سبط احمدی ادامه داد: دنیا و هالیوود هم همین نگاه را دارد یک سریال باید جذب مخاطب، سیاستگذاری اقتصادی، جذب اسپانسر، تبلیغات و آگهی جذب کند و داشته باشد، هرجایی که این مباحث وجود نداشته باشد قطع خواهد شد. بحث تبلیغات و بازرگانی کم اهمیتتر از بحث محتوا است اگر ما این سه مورد را داشته باشیم میتوانیم سریال هایمان را در فصلهای مختلف بسازیم تا با مناسبات روح سریال هایمان نقش خودشان را با اتفاقات اجتماعی و فرهنگی ایفا کنند.
تهیهکننده سریال «خوب، بد، زشت» گفت: ما سریالهایی داریم که ۲۵ سال مداوم روی آنتن بودهاند، زیرا به آن هدفی که میخواستند رسیده بودند. اگر در یک فصل از سریال بحث محتوایی، فرهنگسازی، اقتصادی و بازرگانی را ایجاد کنیم میتوانیم فصلهای بعد آن سریال را بسازیم وگرنه به نفع مان هست که ادامه ندهیم.
سبط احمدی با بیان اینکه ما چند محدودیت در سریال و فیلمسازی داریم توضیح داد: ما در سریال سازی چند محدودیت داریم، اولین محدودیت ما محدودیت محتوایی است. در دنیای بیرون از ما با توجه به فرهنگ و تفکرات خودشان میتوانند از تمام المانهای کار تصویری برای جذب مخاطب شان استفاده بکنند و میتوانند از تمام اسپانسرهای موجود استفاده کند تا مخاطبان خود را جذب کنند، اما ما به دلیل یکسری از ملاحظات اخلاقی، اجتماعی و شرعی نمیتوانیم این کار را انجام دهیم و از تمام بضاعت موجود در سریال و فیلمسازی نمیتوانیم استفاده کنیم و در یک جایی به بن بست میرسیم حتی ما نمیتوانیم از خیلی از مسائل محتوایی روز استفاده کنیم و به آنها بپردازیم.
سبط احمدی افزود: در سایر کشورها حتی با رئیسجمهو، پارلمان و ... شوخی میکنند، نقد میکنند و حتی در سریالها از شخصیتهای طراز اولشان استفاده میکنند و آنها را نقد میکنند، اما ما حتی نمیتوانیم آنها را در یک کار نمایشی و تلویزیونی نقد کنیم. پس ما مقداری محدودیت داریم و به بسته شدن موضوعات و سیاستهای فرهنگی در ساخت فیلم و سریالها میرسیم.
او گفت: بنابراین طبیعتا نمیتوانیم به هدف مدنظرمان برسیم حتی در سریالهای پرمخاطبی مانند نون خ، پایتخت و ... به جاهایی میرسیم که حس میکنیم گویا موضوع و بچه قصه ندارد، زیرا دست نویسنده و کارگردان بسته میشود و موضوعاتشان محدود خواهد شد و مجبور به کوتاه کردن قصه خواهند شد.
سبط احمدی با اشاره به اینکه فیلمها و سریال هایمان نشان داده است که قصه و سوژه برای مخاطب مهمتر است، توضیح داد: سوژه و قصه خیلی مهمتر از شخصیتها و سلبریتیها است چرا در واقع مخاطبان با قصههایی که مسائل روز و ناگفتههایی که در دلشان مانده است را مطرح کند بیشتر ارتباط برقرار و همزاد پنداری میکنند پس طبیعتاً شخصیت ها، سلبریتیها و بازیگرها در درجه دوم قرار دارند؛ اما کارهای بسیاری را داشتیم که قصه خوب داشته، اما بازیگر چهره نداشته و مخاطبان بسیاری را جذب کرده است مانند سریال «گاندو» که بازیگران چهره زیادی نداشته است، اما توانسته مخاطبان را به خود جذب کند، پس ارتباطی که سوژه با مخاطب برقرار میکند در درجه اول قرار دارد.
علیرضا سبط احمدی گفت: ما اکنون در موقعیتی هستیم که صدها و هزاران شبکههای تلویزیونی بالای سر ما و همه با هدف هستند نه تنها در ایران بلکه در تمام کشورهای دنیا اینگونه است. اکنون در موقعیتی قرار داریم که در بحث تهاجم فرهنگی، اندیشهای و تفکری رسانههای بسیاری به وفور بالای سر ما چرخ میزنند و ما را رصد میکنند.
این تهیه کننده با بیان اینکه کودک و نوجوان ما اسیر این تهاجم فرهنگی شدهاند، ادامه داد: اکنون در یک مقطعی هستیم که باید بین رسانه ملی و هنرهای نمایشی و مخاطبین ارتباطی عمیق برقرار کنیم، رابطهای که متاسفانه مقداری از هم گسسته شده و گویی این ارتباط قطع شده است و متاسفانه فاصله مخاطبان و رسانهها با یکدیگر در حال قطع شدن است. گاهی به اشتباه شبکه نمایش خانگی در مقابل رسانه ملی قرار میگیرد، اما ما سه بازوی قدرتمند در کشورمان به نام تلویزیون، سینما و شبکه نمایش خانگی داریم که این بازویهای قدرتمند باید در یک اندیشه جمع شوند و بازوی محکمی برای مقابله با تهاجم اندیشهای که در ما رواج پیدا میکند باشند و باید فرهنگ کودک و نوجوان مان را که دستخوش تهاجم فرهنگی میشود سر و سامان دهیم.
علیرضا سبط احمدی در پایان گفت: گاهی اوقات به یک دعوای داخلی میرسیم، اما همه باید متحد شویم برای اینکه با تهاجم فرهنگی مقابله کنیم پس ما نیازمند آثار جذاب و مخاطب پسند هستیم که مخاطبان بتوانند به آن جذب شوند و نیازشان را برطرف کنند، اما متاسفانه هیچ گونه ارتباطی میان آثاری که اکنون وجود دارد و مخاطبان برقرار نمیشود و ما به جای اینکه در مقابل دشمن بایستیم و مبارزه کنیم خم شده ایم، دست هایمان را بالا برده و تسلیم شده ایم.
منبع: برنا
انتهای پیام/ ۱۳۴