به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، شهید «محمدرضا حقیقی» روز دوازدهم بهمن سال ۱۳۴۵ در تهران متولد شد. وی بهعنوان بسیجی در جبهههای حق علیه باطل حضور یافت و سرانجام روز دوازدهم اسفند سال ۱۳۶۵، بر اثر اصابت ترکش در «شلمچه» به شهادت رسید و در بهشت زهرای تهران (س) به خاک سپرده شد.
مادر شهید حقیقی خاطرهای نقل کرده است که بیان کننده این است که شهید در قبر خندید. خاطره مادر شهید را در زیر مشاهده کنید.
«باور نکردم. خنده؟ گفتم شاید احساساتی شدهاند. آخر مگر میشد جسدی که پنج روز در سردخانه بود و گردنش به حدی خشک شده بود که برای درآوردن پلاک مجبور شدیم زنجیرش را پاره کنیم، بخندد؟! خودم صورتش را دیدم. یخ زده بود. نه، امکان نداشت این اتفاق بیافتد.
اولش نمیدانستم چه اتفاقی افتاده. فشار جمعیت زیاد شده بود. کشانکشان جلو رفتم و بالای لحد نشستم. سر محمدرضایم را به سختی چرخاندند. آنقدر قشنگ خندیده بود که هیچوقت از یادم نمیرود. گونههایش مثل یک آدم زنده گل انداخته بود و از لبخندش هفت تا از دندانهایش مشخص بود.
من نمیدانستم محمدرضا چه دید که در قبر خندید. هیچکس نمیدانست، اما هر چه نشانش دادند، خیلی زیبا بود. آنقدر زیبا که هنوز خندهاش یادم نرفته و مطمئنم که به آرزویش رسیده بود، چون بعدها توی دفترچه یادداشتش دیدم شعر حافظ را که میگفته «وانگهم تا به لحد خرم و آزاد ببر» تغییر داده و نوشته است: «وانگهم تا به لحد خرم و دلشاد ببر.»
انتهای پیام/ 118