به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، سال ۶۰ در تاریخ جمهوری اسلامی را باید یکی از پرالتهابترینِ سالها دانست که در آن فضای سیاسی و اجتماعی کشور به شدت تحت تأثیر اقدامات خرابکارانه منافقین و ضدانقلاب قرار گرفته بود. حادثه هفتم تیر و شهادت آیتالله بهشتی و اعضای حزب جمهوری اسلامی از مهمترین اتفاقات در سال ۶۰ بود که موجب شد ضربه تقریباً جبرانناپذیری به نظام مقدس جمهوری اسلامی وارد آید. در ادامه سخنان رهبر معظم انقلاب در این باره را میخوانید.
شهادت آیتالله بهشتی درسی برای مردم انقلابی است
شهید عزیز ما، مرحوم بهشتی هم بزرگترین امتحانش این بود. آن مقداری که در آن دوره به این سیّد بزرگوارِ نورانیِ ارزنده برجسته، دستهای تبلیغاتی دشمن تهمت زدند، به کمتر کسی از عناصر انقلاب در طول زمان این همه اهانتهای خصمانه و بغضآلود کردند. گفتند انحصارطلب است، متکبّر است، قدرتطلب است، دنبال دیکتاتوری است؛ اما او راه خود را با قدرت و قوّت طی کرد. البته جان خودش را گذاشت؛ اما در واقع با استقامت در این راه، جان و حقیقت و هویّت خودش را به عرش اعلی رساند. همه اینها برای ما درس است. ۱۳۸۲/۰۴/۰۷
امام فرمودند شهید بهشتی مظلوم بود
در رأس قضاء کشور، یک شخصیت فاضل، روشنفکر، آگاه، مدیر، باتدبیر و از عمق جان معتقد به احکام و قضای اسلام قرار داشت. این چیزی بود که بسیاری از مخالفتها را علیه شهید بهشتی و قوّه قضاییّه در آن روز سازماندهی میکرد. امام فرمودند شهید بهشتی مظلوم بود. ما هم یادمان هست که او چقدر مظلوم بود؛ اما این مظلومیت از سوی چه کسانی بر او تحمیل میشد؟ از جمله کسانی که باید پاسخ مظلومیت این شهید عزیز را بدهند، اینهایی هستند که حاضر نبودند قضای اسلامی را در جامعه ایران اسلامی تحمّل کنند. اینها مایل بودند که قضاوت کشور، همچنان با الگوهای ناقص، نارسا، کاملاً کهنه شده و منسوخِ غربی ادامه پیدا کند؛ آن هم با همان فسادهایی که قبل از انقلاب چنان در دستگاه قضاء رسوخ کرده بود که شبیه آن را در کمتر جایی میشد پیدا کرد. این که بنای قضای اسلامی به دست یک معمار توانا و شجاع و بااراده، آن هم درست بر پایههای اسلامی تشکیل و بنیانگذاری شود، برای آنها غیر قابل تحمّل بود. میخواستند مسؤولان قضای اسلامی را با هو و جنجال و تهمت زدن از میدان خارج کنند. کسانی که آن زمانها را به یاد دارند، جزئیات را میدانند. ۱۳۸۰/۰۴/۰۷
این جمهوری و این انقلاب، چه دشمنان بدکینه به دور از انسانیتِ جسورِ بیرحمی داشته، که حاضر بودند ناگهان در یک حادثه، هفتاد، هشتاد و یا صد نفر را دفن کنند، که در بین این شهدا، شخصیتهایی مثل شهید بهشتی حضور دارند. حالا این آقایان هم بحمداللّه نجات پیدا کردند، و الّا هفتاد و دو نفر نمیشد؛ بیش از این تعداد میشد. این، واقعاً چیز خیلی عجیبی است. یعنی دشمنی که اینطور حَقود باشد، خیلی تماشایی است. چه کسی باور میکند که معارض سیاسی در یک کشور، تا آنجا حاضر باشد پیش برود که تروریزم را در خدمت نابود کردن شخصیتهای برجسته و معتبر آن هم با این حرکت کلان قرار بدهد؟! نباید یادمان برود و مردم هم نباید یادشان برود که این، چه عقبهی حقیقتاً دشواری بود که انقلاب از آن گذشت. این، یک بُعد قضیه است که در حادثهی هفتم تیر، فوراً به ذهن میآید. ۱۳۶۹/۰۳/۲۹
صداقت انقلاب با شهادت امثال بهشتی ثابت شد
شهادت شخصیتهایی مثل شهید بهشتی، صداقت و حقانیت انقلاب و طرفدارانش را نشان میدهد. البته در آن روز، بنا نبود که فقط شهید بهشتی به شهادت برسد؛ بلکه بنا بود همه کشته بشوند. یعنی آنها طرح را فقط برای شهید بهشتی که نریختند. آقای هاشمی و من و آقای باهنر و دیگران هم قرار بود در آن حادثه کشته بشویم. در انقلاب، تمام این چهرههای معروف و همهکاره انقلاب، در معرض شهادت قرار داشتند و از این قضیه، روگردانی نداشتند. بعد از شهادت شهید مطهری، معلوم شد که این پا در انقلاب هست و عافیت نیست. همه فهمیدند که خطر مرگ، خیلی جدی و روبهرو، این مسئولان را تهدید میکند. درعینحال، اینها اینطور قرص و محکم ایستادند. وقتی انسان کسی را مثل آقای بهشتی و یا آن وزرا را که مسئولان کشور بودند میدهد، احساس سرافرازی میکند. این شهادتها، صداقت و حقانیت انقلاب و طرفدارانش را نشان میدهد. ۱۳۶۹/۰۳/۲۹
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴