گروه بینالملل دفاعپرس- سیروس فتحاله؛ غربیها و آمریکاییها مدعی هستند که در حوزه «حقوق بشر» حرفهایی برای گفتن دارند و مدام در موضوع حقوق بشر انگشت اتهام خود را بهسمت ایران میگیرند؛ این در حالی است که غربیها بویژه آمریکاییها باعث و بانی رنج و صدمات متعدد و گستردهای به مردم ایران بودهاند و با همین ادعاهای حقوق بشری کشور ما را تحریم میکنند.
بر همین اساس، همهساله با هدف مرور جنایات آمریکا و ایادی آن، هفتهای تحت عنوان «هفته حقوق بشر آمریکایی!» علاوه بر دلها و یادها در تارک تقویم نیز ثبت شده است که در همین راستا به بهرهبرداری آمریکاییها از این کلیدواژه به نفع خود میپردازیم که در ادامه میخوانید؛
غربیها و آمریکاییها از یک طرف مدعی حقوق بشر هستند و از سوی دیگر از حقوق بشر بهعنوان اهرمی برای نقض حقوق بشری مردم سایر کشورها استفاده میکنند. هرچند با افزایش سطح آگاهی مردم جهان، غربیها و آمریکاییها مثل گذشته نمیتوانند از فقر آگاهی مردم به نفع خود بهرهبردرای کنند، اما همچنان به تلاش خود برای فریب افکار عمومی ادامه میدهند.
البته با استناد به پژوهشهایی در این زمینه صورت گرفته شده است، شاهد روند کاهش قدرت آمریکا در سطح جهان هستیم؛ یعنی آمریکا دیگر نمیتواند طبق روال گذشته کشورها را با خود همراه کند؛ اگرچه هنوز قدرت آمریکا به پایان نرسیده است، ولی با تسریع روند افول آمریکا بهتدریج کشورهای دیگر اعتماد به نفس پیدا کرده و احساس میکنند، میتوانند در مقابل این زیاده خواهیها بایستند، به همین جهت ایران اسلامی برای این کشورها یک الگو محسوب میشود و حوادث داخل ایران را پیگیری میکنند و میبینند که جمهوری اسلامی ایران چگونه مقابل زیادهخواهی آمریکاییها در طول چهار دهه گذشته ایستاده است و بر همین اساس است که غرب و آمریکا به هر بهانهای در امور داخلی ایران دخالت میکنند.
اغتشاشات سال گذشته در ایران که اغتشاشگران همهجانبه از سوی غرب و آمریکا حمایت میشدند، نمونه بارز اقدامات خصمانه غربیها و آمریکاییها علیه ایران اسلامی بود، شعلهور کردن اغتشاشات از سوی آنها در واقع انتقام گرفتن از کشورمان بود، چون جمهوری اسلامی ایران مانع اجرای برنامهی آمریکاییها در منطقه میشود.
مثلا در پاییز سال گذشته، کشور ما درگیر یک اتفاق ناگواری شد؛ همه مردم ایران بابت این اتفاق ناراحت شدند که ای کاش این حادثه اتقاق نمیافتاد؛ اما عدهای معلومالحال در داخل کشور که همیشه در ریل دشمن حرکت میکنند، از این اتفاق به نفع دشمن سوء استفاده کردند؛ هرچند این اتفاق طبیعی بود و ممکن بود مشابه آن در سایر کشورها نیز رخ دهد، اما ماجرا خوشبختانه با وجود اینکه خسارت جانی و مالی زیادی برای کشور به بار آورد، با همراهی خود مردم و با تدابیر هوشمندانه حاکمیت حل و فصل شد و توطئه دشمن خنثی شد؛ تا جایی که خودشان درگیر آشوب شدند.
غربیها و آمریکاییها از آشوبهایی که در پی همان حادثه ناگوار صورت گرفته بود، چنان از اغتشاشگران حمایت میکردند که انگار همه چیز تمام است و نظام امروز یا فردا سقوط میکند!
علاوه بر مقامات آمریکایی و غربی، رسانههای آنها نیز در کنار رسانههای معاند فارسیزبان، روزانه گزارشهای دروغین بهمخاطب ارائه میکردند، صحنهسازی و سناریوسازی میکردند، مردم را دعوت به خشونت میکردند، جوانان را با استفاده از پلتفرمهای فضای مجازی تحریک به خشونت میکردند و خیلی موضوعات دیگر که اینجا مجال گفتن همه آنها میسر نیست، تا تمرکز نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را در حل مشکلات معیشتی که این مشکلات هم در سایه تحریم همین دولتها بوجود آمده است، به هم بزنند.
دوگانگی آمریکاییها و غربیها در برخورد با اتفاقات و رویدادهایی که در هر کشور یا حکومتی ممکن است، روی بدهد و طبیعی هم هست، مورد بحث بود؛ مثلا در سرزمینهای اشغالی تقریبا ۲۶ هفته است که شاهد اعتراضات گسترده به اقداماتی که بنیامین نتانیاهو قصد انجام آن را دارد، هستیم؛ اما آیا تا به حال مقامات غربی یا آمریکایی به این اعتراضات واکنش نشان دادهاند؟ آیا رسانههای غربی و آمریکایی مردم، جوانان، سلبریتیهای این رژیم را تحریک به خشونت میکنند که به ماموران امنیتی حمله کنند و اموال عمومی را آتش بزنند؟
یا برخورد آنها تحولات اخیر فرانسه چگونه است؟ فرانسهای که ادعای دموکراسی میکنند و میگویند که ما مهد دموکراسی هستیم! آیا واکنش مقامات غربی و آمریکایی به اعتراضاتی که در پی فوت یک جوان 17 ساله به دست پلیس فرانسه، دقیقا همانند برخوردی است که با اغتشاشات ایران داشتند؟ قطعا جواب این سوال منفی است!
میبینیم که «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه در اظهاراتی مدعی میشود که شبکههای اجتماعی و بازیهای ویدئویی ذهن نوجوانان را مسموم کرده و باعث شده جوانان شورش کنند؛ حالا اگر این مساله توسط مقامات کشور ما مطرح میشد، همین غربیها، آمریکاییها و غربگرایان داد و بیداد میکردند که ایرانیها مانع آزادی بیان میشوند! این درحالی است که در همین فضای مجازی در اتفاقات سال گذشته ضمن دعوت از جوانان برای حضور در خیابانها و آتش زدن اموال عمومی، نحوهی ساخت سلاح سرد و گرم توسط مزدوران غربی به اغتشاشگران نیز آموزش داده میشد.
این در حالی است که «اریک دوپوند مورتی» وزیر دادگستری فرانسه در واکنش به اعتراضات فرانسویها گفت: «والدینی که اجازه میدهند فرزندانشان شب بیرون بیایند، ممکن است با ۲ سال زندان و ۳۰ هزار یورو جریمه مواجه شوند!»
البته یادآوری اظهارات نژادپرستانه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مورد اروپا، اینجا خالی از لطف نیست؛ بورل میگفت: اروپا مانند باغ میماند و الباقی کشورهای دنیا مانند جنگل است و جنگلیهای وحشی به باغهای زیبا حمله میکنند! خیلی جالب است، ولی این روزها تصویر دیگری از فرانسه به جهان مخابره میشود.
این موضوعات را جسته و گریخته مطرح کردیم تا به این نکته پایانی برسیم؛ شواهد و ادلههای زیادی وجود دارد که نشان میدهد ماهیت استکباری غرب و آمریکا برای همه نمایان شده است؛ جهان دیگر فریب دروغهای پر زرق و برق غربیها را نمیخورد و تا میتواند، تلاش میکند از زیر سلطه غربیها و آمریکاییها بیرون بیاید. دیگر کلید واژههایی همچون «حقوق بشر»، «دموکراسی»، «حقوق زنان»، «آزادیهای مدنی» و ... که مدام از زبان غربیها و آمریکاییها خارج میشود، برای جوامع بشری بویژه آزادی خواهان جهان اهمیتی ندارد؛ چون همه فهمیدهاند غربیها و آمریکاییها فقط بهنبال منافع خود هستند و دلشان برای سایر ملل نمیسوزد و اگر یک ذره به فکر سایر ملل بودند از تعبیر باغ و جنگل بههیچ برای ملتهای دیگر استفاده نمیکردند.
انتهای پیام/ ۱۳۴