به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، آیتالله محمد صدوقی در خانوادهای مذهبی (در یزد) به دنیا آمد. پدرش مرحوم آقا میرزا ابوطالب، از روحانیون معروف شهر در مسجد روضه محمدیه (حظیره) امام جماعت بود.
ایشان همچنین موقعیت مرجعیت تامه برای مردم آن منطقه را داشتند و مردم برای کارهای خود به میرزا ابوطالب مراجعه میکردند.
او پدر را در هفتسالگی و مادر را در نهسالگی از دست داد؛ به همین علت تحت سرپرستی پسرعموی خود که فردی عالم بود، به تحصیل علم پرداخت.
وی در سال ۱۳۵۰ عازم شهر مقدس قم شد تا در حوزه علمیه قم که بهتازگی توسط آیتالله عبدالکریم حائری تأسیسشده بود، مشغول تحصیل شود.
آیتالله صدوقی در این دوران به تدریس دروس سطح حوزه مشغول شد و به جهت برخورداری از بیان شیوا و حافظه قوی، تدریس وی مورد استقبال طلاب جوان قرار گرفت.
آیتالله صدوقی که از همان بدو ورود به حوزه قم، به دوستی و همصحبتی با امام خمینی (ره) دلبسته بود، در بیشتر جلسات انس ایشان شرکت میکرد.
مبارزات سیاسی
برای تشریح مبارزات و فعالیتهای سیاسی آیتالله شهید صدوقی، بدون تردید باید دوستی و همراهی او با امام خمینی (ره) در ایام تحصیل در قم را مدنظر قرار داد. بههرحال به نظر میرسد، همراهی شهید با امام (ره)، نقش مهمی در شکلگیری شخصیت سیاسی وی داشته است.
مبارزات سیاسی آیتالله صدوقی قبل از انقلاب
حرکت اعتراضآمیز امام به قانون جدید انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی سبب اعتراضهای مشابه از جانب دیگر علما و روحانیون و مراجع مختلف کشور شد. شهید صدوقی نیز که بعد از مهاجرت به یزد تماس خود را با امام حفظ کرده بود، در این غائله نیز با امام خمینی تماس مستقیم داشت. از همین رو علما در یزد، در اعتراض به لایحه مذکور در خانه شهید صدوقی گرد آمدند و ماجرا در منبر مسجد حظیره مطرح شد.
خود شهید بزرگوار میگوید: در همان زمان که ما نیز با امام در ارتباط بودیم و سعی میکردیم؛ هماهنگ و همگام با دیگر علما در مخالفت با شاه پیش برویم، شخصی از ساواک نزد من آمد و گفت: من مأمور مراقبت از شما هستم. شما چه نقشی دارید؟
ما هم علناً نقش خود را گفتیم و کارهایی را که انجام داده بودیم و همه اطلاعیهها و تلگرافات را نشانش دادیم و گفتیم در این راه تا آخر هستیم. هر اقدامی که قرار است از طرف ساواک نسبت به ما بشود، زودتر انجام بدهید.
مخالفت امام با پذیرفتن قانون کاپیتولاسیون و واگذاری مصونیت ویژه به اتباع آمریکایی، باعث تبعید امام شد؛ اما شهید صدوقی که ارتباط مستمر خود را با امام خمینی حفظ کرده بود، قبل از تبعید امام به دستورات ایشان عمل میکرد و بعد از تبعید، تبادل مراسلات و تلگرافها ادامه داشت و کمک مالی بهطور مستمر صورت میگرفت و اعلامیه ایشان از طریق تلفن برای شهید صدوقی که مورد وثوق امام خمینی بود، خوانده میشد.
او نقش هدایت مردم را در یزد بر عهده داشت، مردم یزد هم از او تبعیت میکردند، در جشنهای ۲۵۰۰ ساله هم آیتالله صدوقی موضع اعتراضی خود را نسبت به اقدامات رژیم پهلوی ادامه داد.
مبارزات سیاسی بعد از انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آیتالله صدوقی بهعنوان نماینده امام و امامجمعه یزد، به فعالیت خود در یزد ادامه داد و همواره تلاش میکرد تا راهنمای مردم در پیشبرد اهداف انقلاب باشد.
از اولین ساعتهای پیروزی انقلاب اسلامی، اعلامیهها و اطلاعیههای آیتالله صدوقی، نشان از تلاش وی در برقراری امنیت در جامعه و حفظ وحدت و یکرنگی داشت.
از دیگر اقدامات آیتالله صدوقی، علاوه بر زعامت نماز جمعه یزد و حضور در اولین مجلس خبرگان جهت تدوین قانون اساسی، میتوان به کمکهایی که به زلزلهزدگان خراسان در آبان ماه ۱۳۵۸ صورت گرفت، اشاره کرد.
شهادت
حضور پررنگ و حساس وی در طول تاریخ انقلاب باعث شد که منافقان بارها دست به ترور شهید بزنند که در بسیاری از موارد نافرجام بود، اما بالاخره توانستند ایشان را در ۱۱ تیرماه ۱۳۶۱ بعد از اقامه نماز جمعه و عصر به درجه رفیع شهادت برسانند؛ چیزی که واقعاً لایق این شهید بزرگوار بود.
دفاع مقدس در اندیشههای شهید صدوقی
سخنان پرشور و بصیرت بخش آیتالله صدوقی در امتداد افکار و اندیشه سیاسی امام باعث شده بود که ایشان شهر یزد را بهعنوان یکی از مهمترین شهرهای پشتیبان دفاع مقدس چه ازنظر اعزام نیرو و چه ازنظر کمکهای مردمی معرفی کنند.
در دفاع مقدس در همه اتفاقات و وقایع، پشتیبان امام خمینی (ره) بود. به همین خاطر بود که شهادت ایشان برای امام بزرگوار، بسیار ناراحتکننده و ناگوار بود.
در این بخش با برخی از اندیشهها و افکار ایشان راجع به دفاع مقدس آشنا میشویم:
رفتن به جبهه باعث ایمان تازه انسان میشود
شهید آیتالله صدوقی با توجه به اینکه جنگ را جنگ ایمان و کفر میدانستند، در یکی از خطبههای نماز جمعه بابیان روایتی عنوان کردند: که هیچچیز پیش خدای متعال بدتر از این دو جهت نیست؛ یکی اینکه شخص بخیل باشد و دیگر اینکه دارای سوء خلق باشد. خود پیامبر میفرماید: سوءخلق و بداخلاقی عمل را فاسد میکند؛ همانگونه که سرکه عسل را فاسد میکند و خوشبختانه در این مسافرت و رفتن به جبهه دیدم جوانانی را دارای اخلاق کریمه و صفات پسندیده، روزشماری میکردند برای اینکه فرمان حمله صادر شود و با دشمن بجنگند و به فیض شهادت نائل آیند.
آیا کسی را دیدهاید که وقتی به او بشارت مرگ میدهند؛ بخندد و به نشاط درآید. همه از مرگ گریزانند، همه از مرگ بیم و هراس دارند، برو به جبههها، خدا را به چشم سر ببین! با جوانانی که در آنجا خود را آماده برای مبارزه و شهادت کردهاند، مصاحبت کن! امام فرمود: از جبههها چه خبر؟ عرض کردم آقا، رفتن ما برای جبهه هیچ اثری نداشت جز اینکه خود ادب شویم و خود ایمان تازهای پیدا کنیم و خودمان از اخلاق حسنه و شهامت جوانان بهرهای ببریم.
تحمل سختیها و مصائب در جنگ، مصداق تحمل سختی و مصائب برای ائمه معصومین (ع)
آیتالله صدوقی بابیان اینکه امام صادق (ع) میفرمایند: حقوق شیعیان ما بر ما واجبتر از حقوق ما بر شیعیان است؛ تصریح کردند که این سخن امام (ع) در حقیقت تمجیدی است که این امام بزرگوار از شیعیان خود کرده است.
او با این سخن که حق شیعیان را برای خودشان واجبتر و مهمتر عنوان میکند، قصد تقدیر از شیعیان خود را دارد؛ این در حالی است که هرچه ما داریم از ائمه معصومین (ع) و اولاد رسول اکرم (ص) است.
بعدازاین وقتی شخصی از حضرت در مورد چگونگی این مطلب سؤال کردند، امام فرمود: چراکه آنان در رعایت حق ما گرفتار سختی میشوند، ولی ما در رعایت حق آنها دچار مشکلات نمیشویم.
بهعبارتدیگر حضرت میفرمایند برای اینکه شیعیان ما در مورد ما برخورد میکنند، به یک نقایص و دشواریها و سختیها؛ جان میدهند، مال میدهند، زندان میروند، شکنجه میشوند و در راه خدا و راه ما یک کلمه احساس انزجار نکرده و نمیکنند.
در حقیقت آنها یساقون فیها ما لا یساقوا فیهم؛ یعنی آنها درراه رسیدن به ما به مصائبی دچار میشوند که ما به این مصیبتها دچار نمیشویم.
اگر در تاریخ اسلام ملاحظهای کنید؛ خواهید دید که از اوایل اسلام تابهحال شیعیان به چه مصائبی و چه سختیهایی دچار شدهاند و هرچه این سختیها بیشتر میشد، علاقه شیعیان به معصومین (ع) بیشتر میشد.
بعد از نهضت و بعد از قیام علیه دولت طاغوت که تمام ابرقدرتها پشتیبان او بودند و میخواستند او را ثابت بگذارند و نگذارند حکومت طاغوتی به حکومت جمهوری اسلامی تبدیل شود؛ ملت ایران باجان و دل با طاغوتیان جنگید، شکنجه شد، شهید داد و در همه صحنههای انقلاب حضور داشت و بالاخره اینهمه فداکاری کرد تا اسلام و مذهب باقی بماند تا سخن اهلبیت (ع) و یاد و معارف آنها حفظ شود.
این نوع فداکاری درراه اسلام بود که بعد از انقلاب و در جنگ تحمیلی توانست جلوی دشمن را بگیرد.ای ملت مسلمان و شیعه ایران، شما به برکت نام مقدس حضرت فاطمه زهرا (س) بر دشمن در جنگ تحمیلی حمله میکنید بهطوریکه باعث شگفتی همه شدهاید. هرکس میخواهد این پرچم لا اله الا الله همواره در اهتزاز باشد و دولتهای ابرقدرت و متجاوز، مرعوب اسلام و مسلمین شوند، باید بعد از استراحت کوتاهی دوباره سریع به جبههها برگردد و همقرین دیگر رزمندگان از اسلام و مسلمین دفاع کند.
منبع:
بهرامی، مهدی، شهدای محراب و دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ دوم ۱۳۹۷، صفحات ۲۰۱، ۲۰۲، ۲۰۳، ۲۰۶، ۲۰۸، ۲۰۹، ۲۱۰، ۲۱۱، ۲۱۲، ۲۱۳، ۲۱۶، ۲۲۱، ۲۲۲، ۲۲۴، ۲۲۵، ۲۲۶، ۲۲۷
انتهای پیام/ 141