به گزارش خبرنگار بینالملل دفاع پرس، واژه انتفاضه از سال 1987 میلادی وارد دایره واژگان انقلابی و سیاسی شد. انتفاضه از نظر لغوی یعنی جنبش، لرزش و حرکتی که همراه با نیرو و سرعت باشد و از نظر سیاسی و اجتماعی نیز عبارت است از رفتار و عملکرد معترضانه و شجاعانه مستمر مردم غیر مسلح فلسطینی در برابر رژیم غاصب صهیونیستی که دارای دو ویژگی اسلامی ومردمی بودن است.
ملت فلسطین بیش از 80 سال است که با رژیم صهیونیستی رو در رو هستند؛ از روزی که پیمان بالفور(ایجاد خانه ملی برای یهودیان در سرزمین فلسطین) صادر شد تا به امروز که انتفاضه در تداوم و شکوه خود، حضور ملت مسلمان فلسطین را به اثبات رسانده، فلسطینیان دست به انقلاب در پی انقلاب زدهاند.
بررسی مبارزات وقفه ناپذیر مردمی در مقابله با رژیم صهیونیستی از آغاز تا زمان شکل گیری انتفاضه، نشانگر مقاومت خستگی ناپذیر ملت مظلوم فلسطین است. بی تردید وقوع انقلاب اسلامی ایران و صدور موجی از بیداری اسلامی که از مبدأ انقلاب، کشورهای مسلمان و بویژه جهان عرب را فرا گرفت، نقش اساسی و ریشهای در بیداری اسلامی و ظهور جنبشهای مذهبی در منطقه بویژه در داخل سرزمینهای اشغالی داشته است.
گرایش رژیمهای عرب به سوی صلح با رژیم صهیونیستی و مشکلات گروههای مختلف مقاومت فلسطین و ضعف آنها برای نیل به اهداف خود، از جمله علل مهم برانگیزنده فلسطینیها در داخل سرزمینهای اشغالی برای آغاز انتفاضه بوده است.
با آغاز دهه 80 میلادی گرایشهای اسلامی در فلسطین به طور کاملا محسوس رو به رشد قرار گرفت و از گرایشهای مارکسیستی و ملی گرایی و پان عربیستی کاسته شد. جنبش اسلامی فلسطین معتقد است که سازمان آزادیبخش فلسطین(ساف) نیروی محرکه خود را برای مبارزه با صهیونیسم و آزادی تمام فلسطین از دست داده و سرخوردگی مردم بویژه قشر جوان فلسطینی از جنبشهای ناسیونالیستی و چپگرا، فشارهای غیر قابل تحمل از جانب رژیم صهیونیستی و همچنین اطمینان نداشتن آنها به رژیمهای عربی در حمایت از قضیه فلسطین، باعث گرایش شدید مردم فلسطین به سوی جنبش انقلابی و اسلامی در فلسطین شده است.
** انتفاضه اول
انتفاضه اول در 8 دسامبر1987 میلادی با به شهادت رسیدن 4 کارگر فلسطینی در نوار غزه شروع شد. این مسأله منجر به تظاهراتی در اردوگاههای آوارگان در نوار غزه شد و از آنجا به کرانه باختری سرایت پیدا کرد. انتفاضه اول پس از کنفرانس «مادرید» در سال 1991 تضعیف شد و با توافق سازمان آزادیبخش فلسطین و رژیم صهیونیستی در سال 1993 که به استقرار تشکیلات خودگردان فلسطین و عقب نشینی صهیونیستها از شهرهای مهم نوار غزه و کرانه باختری انجامید، به طور کلی متوقف شد.
** انتفاضه دوم
جرقه انتفاضه دوم یا انتفاضه الاقصی نیز در 28 سپتامبر 2000 میلادی با دیدار «آریل شارون» از مجموعه حرم شریف (مسجد الاقصی) زده شد. این دیدار در زمان نخست وزیری ایهود باراک انجام شد. در این دیدار شارون به همراه یک هزار پلیس از مکانهای مقدس مسلمانان دیدار کرد. شارون به دلیل سابقهای پر از شقاوت خویش که به سال 1953 و 1982 بازمیگردد، سمبل ملموس تجاوز و وحشت علیه فلسطینی هاست. هدف شارون از بازدید مذکور اعلام ضمنی حاکمیت یهود بر مسجد الاقصی بود. دیدار شارون و متعاقب آن تهاجم گسترده نظامیان صهیونیستی و به شهادت رسیدن 7 فلسطینی و مجروح شدن 200 تن شد.
** انتفاضه سوم
انتفاضه سوم و یا انتفاضه قدس نیز از اوایل اکتبر سالجاری با اجرای عملیات شهادتطلبانه یک نوجوان فلسطینی به نام «مهند شفیق حلبی» (19 ساله) در شهر قدس اشغالی که به هلاکت دو صهیونیست و شهادت این جوان فلسطینی منجر شد، آغاز گردید. از زمان شروع این انتفاضه تاکنون 105 نفر به شهادت رسیده و صدها نفر دیگر نیز مجروح شدهاند، این انتفاضه تاکنون ادامه دارد .
** بررسی وجوه افتراق انتفاضه اول، دوم و سوم
تفاوتهای چشمگیری در مجریان و ابزارهای انتفاضههای مذکور قابل مشاهده است. یکی از وجوه افتراق انتفاضه اول و دوم به مجریان آن باز میگردد. در جریان انتفاضه اول قیام به صورت مردمی، ساماندهی شده و بیشتر در منطقه غزه بود. درحالی که در انتفاضه الاقصی اگر چه مردم فلسطین به مناسبتهای خاصی تظاهرات گستردهای به راه میانداختند، اما شیوه مقابله با اشغالگران به طور عمده از سوی افرادی انجام میشد که چندین گروه خاص آموزش میدیدند و پس از انجام هر عملیاتی، یک گروه خاص مسئولیت آنرا به عهده میگرفت.
اما در انتفاضه الاقصی، گردانهای عزالدین قسام شاخه نظامی حماس، شهدای الاقصی وابسته به جنبش فتح، گردانهای ابوعلی مصطفی وابسته به جبهه خلق برای آزادی فلسطین و جهاد اسلامی عمدهترین مجریان اقدامات استشهادی هستند به گونهای که در هشت عملیات از ماه می تا ژوئیه 2002 که در اثر آن 62 صهیونیست کشته و 296 نفر زخمی شدند، حماس با 37 شهید، جنبش خلق با 6 شهید، فتح با دو شهید و جنبش اسلامی یا 20 شهید از مهمترین مجریان عملیات استشهادی بودهاند.
انتفاضه اول که با تظاهرات مردم فلسطین آغاز شد، استفاده از سنگ شاخصه اصلی آن شد. به همین دلیل آن را «انقلاب سنگ» مینامند. در جریان این انتفاضه فلسطینیها بویژه در غزه با پرتاب سنگ مظلومیت خود را در مقابل تجهیزات بسیار پیشرفته صهیونیستی نشان میدادند.
انتفاضه دوم اگر چه با تظاهرات فلسطینیها و درگیری فیزیکی با صهیونیست آغاز شد، اما متوسل به عملیات استشهادی وجه ممیزه آن شد به گونهای اصطلاح عملیات استشهادی با انتفاضه الاقصی مترادف شده است. عملیات استشهادی با انفجار اتومبیلهای بمبگذاری شده به همراه سرنشین در میان نظامیان صهیونیست آغاز و با استفاده از کمربندهای انفجاری در اماکن تجمع صهیونیستها تکمیل شد.
سه ویژگی بارز انتفاضه سوم را با انتفاضههای اول و دوم متفاوتتر میکند؛ نخست اینکه فعالیتهای این انتفاضه همه فلسطینیان را شامل میشود. دوم اینکه انتفاضه سوم را سازمان آزادیبخش و تشکیلات خودگردان در رام الله و گروههایی که بر سر صدارت و نفوذ با هم رقابت میکنند، هدایت نمیکنند بلکه خود ملت فلسطین رهبری و هدایت میکنند. دختران و پسران جوان ملت فلسطین با تصمیم شخصی و به شکل خودجوش در همه جا به پا خاسته و به پا میخیزند.
سومین فرق انتفاضه سوم با اول و دوم هم این است که مقاومت مدنی منحصر به فرد با سلاحهای ابتدایی و خود ساخت است که پسران و دختران جوان و نوجوان با چاقو، پرتاب سنگ و یا زیر گرفتن با خودرو عملیات استشهادی را انجام میدهند.
انتفاضه سوم همه صهیونیستها و دولت بنیامین را سردرگم کرده است. برخی از صهیونیستها از بیم جان خود و وحشتی که به آنها دست داده از خانههای خود بیرون نمی آیند. صهیونیستها به سر کار نمی روند، کودکان خود را به کودکستانها و مدرسه نمی برند و با خود در خانه نگه میدارند. برخی از آنها نیز به مکانهایی که گمان میکنند امن تر است مهاجرت میکنند.
این انتفاضه بزرگترین زیان را نصیب اقتصاد رژیم صهیونیستی کرده است؛ ساخت و سازها متوقف شده است زیرا کارگران حاضر به رفتن به محل کار خود نیستند و بازارها مختل شده و بورس نیز شاهد سقوط و خسارت های قابل ملاحظه است.
چاقو زدن، زیر گرفتن و پرتاب سنگ و تظاهرات به شکل روزافزونی در همه جغرافیای سرزمین اشغالی منتشر شده و دولت بنیامین نتانیاهو را وادار به اجرای تدابیر بی سابقهای کرده است؛ دولت از نیروهای احتیاط ارتش برای کمک به نیروهای پلیس در محاصره مناطقی در قدس و دیگر شهرها و جدا کردن آنها از محیط شان دعوت کردهاند، ایستهای بازرسی پلیس در جادهها و ورودیهای شهرها و مناطق را افزایش دادهاند و گردانهای ارتش در امتداد خط حایل مستقر کردهاند.
و مقاومت ادامه دارد ....