گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس، در سالهای اخیر، بحث برسر قهرمانسازی در فیلمهای سینمای ایران بهصورت مکرر در محافل و رویدادهای مختلف مطرح شده است. در این میان اما همان معدود تجربههای موفقی هم که در زمینه قهرمانپردازی به سرانجام رسیده است، سهم قهرمانان مرد بوده و هر چه به حافظهمان فشار میآوریم، کمتر شمایلی از یک «زن قهرمان» در فیلمهای ایرانی در خاطرمان زنده میشود. چرا سینمای ایران کمتر فرصت بروز و ظهور به زنان قهرمان را داده است. همزمان با جشنواره بینالمللی فیلم «حوا» این موضوع را با برخی از سینماگران مطرح کرده و نظرات آنها را جویا شدهایم.
سینمای ایران را «مردانه» نبینیم
هوشنگ توکلی کارگردان و بازیگر باسابقه سینما و تلویزیون، درباره بازنمایی تصویر زن در سینمای ایران هم گفت: در بعضی از آثار در بازنمایی تصویر زن موفق عمل کردهایم اما در کلیت، تصویر مرتبط با حضور زن در اجتماع، در فیلمهای ما کمرنگ شده است. در سینمای ایران حتی خیلی از آثار فضای مردانه دارند و هیچ زنی در آنها حضور ندارد. اگر هم زنی در داستان هست در حد یک مادر زحمتکش و یا یک همسر وفادار است. به همین دلیل سهم بازنمایی تواناییهای زنان در فیلمهای ما کمرنگ شده است. هر چقدر که به حافظهام فشار میآورم، نقش تأثیرگذاری مرتبط با حضور فعال زنان در فضای اجتماع را در فیلمهای ایرانی به یاد نمیآورم.
وی افزود: تولیدکنندگان محصولات هنری و نمایشی ما باید توجه داشته باشند که زن هم مانند مرد، عنصری فعال و تأثیرگذار در جامعه هستند. از نظر آماری هم اگر توجه کنیم، 50 درصد جامعه ما زنان هستند. اگر اینها به هر دلیلی از فیلمها حذف شوند، سینمای ما تبدیل به یک سینمای مردانه میشود. حتی میتوانم بگویم در سالهای دفاع مقدس هم زنان ما بیش از مردان حضور موثر در میدان داشتند و ارزشهای بسیاری خلق کردند اما در سینمای دفاع مقدس ما هم حضور زنان حداقلی بوده است.
توکلی تأکید کرد: در مجموع میتوان گفت در فیلمهای ایرانی توجه لازم به جایگاه زنان نشده است. همه 85 میلیون جمعیت ایران باید در ویترین سینمای ایران سهم داشته باشند و اگر این اتفاق رخ بدهد و زنان به اندازه مردان مورد توجه قرار بگیرند، میتوان به مسائل دیگر هم عمیقتر فکر کرد. امیدوارم این نگاه در مدیریت بالادستی و کلان فعالیتهای فرهنگی هم وجود داشته باشد. همه باید بدانیم که وقتش رسیده بیشتر به بانوان بها بدهیم. اگر این اتفاق در بالادست رخ دهد، در پاییندست شاهد خلق آثار درخشانی خواهیم بود.
از این فیلمها عصبانی میشوم!
محسن محسنینسب از فیلمسازان مهم دهه 70 سینمای ایران است که با آثار شاخصی همچون «یاسهای وحشی» طیف گستردهای از جوانان را به سینماها میکشاند. این فیلمساز با گلایه از تصویر مادر در برخی فیلمهای سینمایی میگوید: من از دیدن برخی فیلمها عصبانی میشوم. دو سال پیش خاطرم هست فیلمی را دیدم که در آن شخصیت مادر یک کاراکتر غرغرو، بددهن و از خودراضی بود. واقعا آن شخصیت ربطی به جایگاه والای مادر نداشت و حتی میتوان بگویم به اندازه زنبابا هم نبود. کاراکتر مادر در آن فیلم آنقدر بد و منفی بود که فکر میکنم در دنیای واقعی چنین مادری اساسا وجود نداشته باشد. مادر همواره با ازخودگذشتی شناخته میشود.
این کارگردان درباره اینکه آیا تاکنون توانستهایم در فیلمها و سریالهای ایرانی تصویری درخور از زن ایرانی ارائه کنیم هم توضیح داد: خیلی وقتها برخی فیلمسازان برای آنکه بهزعم خودشان درام قصهشان را بیشتر کنند، سراغ شخصیتهای استثنایی از یک زن یا مادر میروند در حالی که در واقعیت این شخصیتهای منفی غالب نیستند. اینکه یک کاراکتر مادرانگی خود را به بهانهای خیلی پیش پا افتاده زیرپا بگذارد، با واقعیت همخوان نیست. به همین دلیل با تصویری که تا به امروز از زن و مادر در سینمای ما ارائه شده، چندان موافق نیستم.
وی افزود: در هر فیلمی ما یک قهرمان داریم که الزاما شخصیت برنده نیست. گاهی هم او میتواند بازنده باشد. کمااینکه شخصیتی مانند حضرت عباس(ع) در معادلات دنیای واقعی میتواند یک فرد بازنده قلمداد شود که نتوانسته است هدفش که رساندن آب به بچهها بوده است را محقق کند، اما چه میشود که این شخصیت بزرگترین قهرمان همه ما میشود؟ به دلیل ایثار و از خودگذشتگی است که ایشان الگوی ما میشود. قهرمان باید چنین ویژگیای داشته باشد و مادر هم در دنیای واقعی همینگونه است. مصداق یک ایثارگری که هیچ چشمداشتی ندارد.
زنانی که در سینما غایبند
علی روئینتن که دو فیلم «دلشکسته» و «زمهریر» را در کارنامه سینمایی خود دارد و این روزها مشغول کارگردانی مستندی درباره شهید ابراهیم هادی است، درباره موفقیت سینمای ایران در بازنمایی تصویر درست از زن ایرانی معتقد است: حتما آثاری داشتهایم که در این زمینه موفق بودهاند و فیلمهایی هم موفق نبودهاند. اگر بخواهیم معدل را مدنظر بگیریم باید بگوییم سینمای ایران در این زمینه موفق نبوده است. هنوز بخش عمدهای از زنانی که در اجتماع ما حضور دارند در سینمای غایب هستند و زنانی که در فیلمها میبینیم در جامعه حضور ندارند. اگر بخواهیم صادق باشیم و دروغ نگوییم نباید گرفتار تندرویها از هر طرف بشویم. واقعا نگاه ابزاری به زن قابل قبول نیست و درست این است که یک زن را بهعنوان یک زن تصویر کنیم.
زنهایی که در فیلمهای خود تصویر میکنیم باید شبیه مادران، همسران و دختران خودمان باشند، اما باید اعتراف کنیم گاهی اینگونه نیست. وی ادامه داد: در فیلمهای سینمایی هم میتوان به محسنات یک زن پرداخت و هم به آسیبهایی که میتواند بر شخصیت او مترتب باشد. سرکار خانم بنیاعتماد فیلم «بانوی اردیبهشت» و یا «روسری آبی» را در کارنامه خود دارد که واقعا فیلمهای خوبی هستند. و یا فیلم «دو زن» از خانم تهمینه میلانی که فیلم خوبی بوده است. شکر خدا فیلمسازان زن ما در سینما عملکرد خوبی تا به امروز داشتهاند اما وقتی قرار است درباره نقش زن در سینما صحبت کنیم، دیگر مهم نیست که فیلمسازی که میخواهد آن را تصویر کند، زن است یا مرد.
جای امثال «فرنگیس» و «بیبی» خالی است
سیاوش حقیقی تهیهکننده سینمای ایران هم با اشاره به اینکه دو فیلم «مادر» از زندهیاد علی حاتمی و «میم مثل مادر» از زندهیاد رسول ملاقلیپور را ماندگارترین تصویر یک زن در سینمای ایران میداند، درباره این انتخابها توضیح داد: به شخصه با هر دو فیلم هر بار احساساتی میشوم و گریه میکنم، حتی اگر صدبار آنها را دیده باشم. دست خودم هم نیست و مربوط به جایگاه والای مادر در ذهن همه ما میشود. جایگاهی که مادر و مهربانی مادر در زندگی برای من داشته باعث میشود که این دو فیلم را همواره در ذهن خودم داشته باشم و از تماشای آنها لذت ببرم.
این تهیهکننده در پاسخ به این پرسش که اگر قرار باشد فیلمی درباره یکی از زنان نامدار ایرانی بسازد، سراغ کدام شخصیت میرود هم گفت: داستان بسیار جذابی درباره یک زن کرد ایرانی وجود دارد که اتفاقا فیلمنامه آن هم موجود است. خانم فرنگیس که دربارهاش کتاب هم نوشته شده است، آدم عجیبی در تاریخ ماست. در دو نقطه استان، مجسمه این زن را نصب کردهاند و واقعا زندگی عجیب و غریبی داشتهاند. بیبی مریم بختیاری هم همین جایگاه را دارد و میتوان درباره هر یک از این زنان ایرانی، کارهای عظیمی را تولید کرد.
وی افزود: من برخاسته از خطه خراسانم اما این دو قهرمان زنی که معرفی کردم یکی کرد و دیگری بختیاری بود. معتقدم در چارچوب فرهنگ و تاریخ ایران، این دو شخصیت بسیار جایگاه ویژهای دارند و ای کاش واقعا فیلمهای درستی بتوانیم درباره آنها بسازیم. فیلمنامهای الان از خانم فرنگیس وجود دارد و خانم نصرتی آن را نوشته است، آنقدر تصویری و درست است که وقتی آن را میخوانید، با لحظههای اشک میریزید.
حقیقی درباره اینکه آیا سینمای ایران در طول چهاردهه گذشته توانسته است تصویر درستی از «زن ایرانی» ارائه دهد هم گفت: واقعیت این است که ما هرچقدر هم درباره خانمها و زنان ایرانی کار کنیم، باز هم کم است. خیلی کارهای دیگری میتوانیم انجام دهیم و هر بار پیش برویم اما ازآن طرف هم اینگونه نیست که بگوییم کاری نکردهایم. اصل این است که بدانیم میتوانیم بسیار بیشتر از اینها درباره زنان ایرانی کار کنیم و باید هم این کار را انجام دهیم. نه فقط درباره «زن» که من معتقدم ما اساسا «سینمای خانواده» نداریم، پایه و اساس هر خانوادهای هم «زن» است. باید به این سمت حرکت کنیم تا بتوانیم تولیدات مناسبی درباره زنان ایرانی چه در تاریخ قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بسازیم.
انتهای پیام/ 121