گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ علی ترابی؛ بانوان نقش محوری در جامعه دارند، چه در روزگار سختی مثل روزهای دفاع مقدس و چه در شرایط عادی. در دورانی این زنان بودند که با تربیت شایسته خود نیکو فرزندانی را رهسپار میدانهای نبرد و جنگ تحمیلی کردند و یا با گذشت و ایثار شرایط ذهنی همسر خود را با گونه ای مهیا کردند که بتواند با آسودگی خاطر در میدان پیکار حاضر شود.
در روزهای دیگر هم این بانوان بودند که با ایفای یک نقش محوری و بی بدیل کانون خانواده را گرم نگه داشتند و توسعه و سازندگی کشور را موجب شدند.
از سوی دیگر بسیاری از بانوان ایرانی خود در کسوت یک دانشمند، نخبه، هنرمند و امثالهم خودشان مستقیما یک عنصر پیشرفت شدند تا ایران را به قلههای افتخار برسانند.
اما سهم این جامعه بزرگ و ارزشمند در عرصه هنر چقدر بوده است؟ هنر ایرانی چقدر توانسته این نیکنامی و نیکومرامی را روایتگر باشد؟ سینمای ما چقدر شیار ۱۴۳ دیده و چقدر هیس زنها فریاد نمیزنند؟ کتاب و رمانها ما چطور؟ وضعیت هنرهای تجسمی و گالریهای رنگارنگ نقاشی چطور است؟ در اوضاع نمایش و تئاتر سهم زنان در حوزه محتوایی چطور تعریف میشود؟
پاسخ این سوالها برای هر مخاطب آگاه و آشنا به فضای هنری پرواضح و روشن است و کم کاریها بیش از تصور عیان است.
آن بانویی که بدون چشمداشت شبانه روز و بدون تعطیلی مشغول سرشار کردن خانه از عشق است یا آن خانمی که در کارش نمونه است و در مادری زبانزد چه زمانی محور داستانهای روایت شده در هنر ایران بوده است؟
وقتی هنر در معرفی صحیح از زندگی عموم بانوان ایرانی وامانده، آیا میشود توقع کرد این هنر معرف بانوان الگو و سرمشق برای جامعه باشد؟
در این وضعیت نا به سامان اما جهان بانو توانسته کورسوی امید برای معرفی زنان تاثیرگذار را روشن نگه دارد، نمایشی که این روزها فصل دوم آن در بوستان ولایت در حال اجرا است و توانسته به قدر بضاعت و با زبان شیوای هنر نمایش میدانی شماری از بانوان تاثیرگذار و نمونه را از دل تاریخ بیرون بکشد و روی صحنه بیاورد و بدین ترتیب شاید سرآغازی باشد برای جبران یک غفلت تاریخی در معرفی درست «زن».
سازمان اوج که پیشتر نشان داده بود میتواند با حفظ کیفیت فرمی و دوری از درشتگویی حرف حساب و دغدغه درست را پیش چشم مخاطب بیاورد و در لفافه آنچه لازم است را به او بگوید حالا و با ورود به عرصهای تازه در ایران، به خوبی توانسته ظرفیت مغفول مانده نمایش میدانی و تئاتر بزرگ را دریابد و با نمایش آثاری چون تنهاتر از مسیح و شب شیدایی مخاطب فراوانی جذب کند، هرچند که نمایش فاخر اسفندیار نیز روی صحنه تئاتر شهر نخستین تجربه این سازمان در تیاتر صحنهای نیز شاید فراتر از انتظار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. امید که دیگر فعالان عرصه هنر در ایران و خاصه دستگاههایی که سالها از بودجههای دولتی ارتزاق کرده اند هم بتوانند با عبور از حرکت در دایره کلیشه و با فاصله گرفتن از رویکرد گزارش محوری، نقشی اثرگذار در معرفی زن موفق ایفا کنند.
انتهای پیام/ 121