گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس _ رسول حسنی؛ از آن روزی که آدم از بهشت رانده شد و با ترک اولی از مقام خویش هبوط کرد تا هنگامی که هابیل و قابیل در مصاف هم قرار گرفتند و قابیل دست به خون برادر آلود، جنگ خیر و شر آغاز شد.
ائمه کفر همواره سربرآوردند تا جهان را کدخدایی کنند و ائمه خیر همواره کوشیده تا این نظم ناموزون را بر هم زند.
تداوم نبرد خیر و شر نبردی همیشگی است چرا که فرزندان آدم در این تردید به سر میبرد که حقیقت چیست؟ در این میان معاشر شر، حقیقت را شناختهاند، اما حقد و حسد این طایفه نگذاشت تا آن را دریابند. همچنان که ابولهب به راستی پیام برادرزادهاش «محمد امین (ص)» آگاه بود، اما حسادت عربیاش نمیخواست سیادت عالم برای فرزندان عبدالله و ابوطالب علیهماالسلام باشد.
هر چند غدیر آمد تا امام خیر را به عیان معرفی کند، اما جماعتی که هنوز دلخوش به هبل و لات و عزی بودند و از مکنت خود فاصله گرفته بودند عملا به جنگ رویاروی با این امام مبین برخاستند.
این جنگ در اوج خود به عاشورای حسینی رسید. جایی که سلسله اهل خیر از هابیل تا نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (ص) در قامت حسین بن علی (ع) و اهل شر از قابیل و نمرد و فرعون و ابوسفیان در شمایل یزید در مقابل هم ایستادند. این خواستن البته اراده امام خیر بود اگر نه امام شر دراوج استبداد خود بر اریکه جابریت خویش نشسته بود.
حسین بن علی علیهالسلام با دمیدن در صور «هیهات من الذله» رستاخیزی پدید آورد که تا ابد دوام و قوام دارد و لحظهای آرامش نخواهد داشت و کمترین مزد این نفخه مقام قربی است که کمتر کسی به آن رسیده است.
محرم یادآور این حماسه بشکوه است که با دریغ و درد به عزا و سیاهپوشان و دسته گردانی محدود شده است. هر چند محفل عزای حسین خود نمازی دیگر است، اما این نماز بدون جهاد در همه شئون آن نمازی از سر عادت و تکرار است و در پس خود بیداری و آگاهی ندارد.
به قول حسین منزوی:
ای خون اصلیت به شتکها ز غدیران
افشانده شرفها به بلندای دلیران
خرگاه تو میسوخت در اندیشه تاریخ
هر بار که آتش زده شد بیشه شیران
تا اندکی از حق سخن را بگزارند
باید که ز خونت بنگارند دبیران
حد تو رثا نیست، عزای تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معرکه گیران...
انتهای پیام/ 161