گروه حماسه و جهاد دفاعپرس ـ سیده فاطمه سادات کیایی؛ این حرف غلط است که عاشورا یک روز در سال ۶۱ هجری رقم خورد و تمام شد، آن ساعات حساس که تاریخ را به واقعهای ابدی پیوند زد اگرچه در یک روز حادث شد، اما در یک روز باقی نماند. پس از آن لحظاتی که اباعبدالله بر زمین افتاد و خون پاکش بر زمین ریخته شد نه زمین آن زمین شد و نه آسمانی که به آن چشم دوخته بود آن آسمان همیشگی، خون سرخ اباعبدالله زمین و آسمان را بهم دوخت و او جاودانه تاریخ بشریت از ازل تا به ابد شد.
برای ازل و ابدیتی که نام حسین بر آن نقش بسته واقعه عاشورا هم به چند ساعت و یک روز ختم نمیشود، خون او در رگهای تاریخ جریان دارد و عاشورا را میتوان در معرکههای گوناگونی نظاره کرد.
مگر نه آن روز که حسین فهمیده خود را به زیر تانک انداخت لحظهای از عاشورا تکرار شد؟ همانجا که عبدالله وقتی عمو را افتاده بر روزی زمین دید، دستش را از میان دست عمهجان زینب (س) بیرون کشید و به سوی بدن غرق به خون عمو شروع به دویدن کرد، و ۱۴۰۰ سال بعد در صحنه دفاع مقدس حسین ۱۳ ساله با شهادتش تداعی کننده یک قطره از دریای عاشورا شد.
یا آن روزی که فیلمهای آرمان علی وردی در خیابانهای تهران وقتی چند نفر از نامردان بر سر و سینهاش میزدند پخش شد، دلمان را کربلایی نکرد؟! مگر میشد آرمان و صورت خونی و تن زخمیاش را دید و یاد کربلا نکرد؟ تصور اینکه او زیر دست و پا چطور جان داده رگبار غمی است که نخش به کربلا و شهادت حسین بن علی (ع) وصل میشود.
از جانبازی آن رزمندهای که در جوانی ۲ دست و چشمش را از دست داده هم نباید غافل بود که کار ابالفضلی کرد. ما اگر در تاریخ یک حسین و یک ابالفضل داریم، اما تا دلمان بخواهد هرجای این جهان و زمان را که نگاه کنیم کار حسینی و ابالفضلی میبینیم. برای همین است که میگویند کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا، همه زمینها کربلا و همه روزها عاشوراست.
انتهای پیام/ ۱۴۱