گروه اجتماعی دفاعپرس ـ رحیم محمدی؛ اوایل پاییز سال گذشته بود که خبری منتشر شد مبنی بر اینکه خانمی در یکی از مقرهای فراجا بیهوش میشود و بعد از انتقال به یکی از مراکز درمانی پایتخت فوت میکند؛ انتشار این خبر از سوی رسانههای بیگانه و کم کاری در راستای شفافیتسازی واقعه آن هم در ساعات اولیه حادثه، منجر به این شد تا رسانههای بیگانه یک صدا و همسو با هم، با انتشار اخبار هدایت شده، جریان رسانهای حادثه را در دست بگیرند و هم زمان تلاش سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی به منظور اجیر کردن افرادی برای نا امن ساختن جامعه، ساز ناکوک زدن برخی رسانههای دارای مجوز فعالیت از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران و تقیه کردن عدهای از مسئولان کشورمان و همچنین عدم اتخاذ درست رسانههای همسو در قبال آنچه در جامعه درحال شکل گیری بود، باعث شد تا عدهای سست ایمان که تعدادشان هم زیاد نیست، اما پر سر و صدا هستند از فرصت پیش آمده بهره برداری کنند و علیه موازین شرعی، عرفی و قانونی کشور پوششهای نامتعارف بپوشند و حتی کشف حجاب کنند.
این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته در سخنرانی سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) هشدارهای لازم را مبنی بر وجود شواهدی دال بر تصمیم کشورهای غربی برای ایجاد نا امنی آن هم همزمان با بازگشایی مراکز آموزشی در مهر داده بودند که هر چند اقداماتی در راستای پیشگیری از بروز نا امنی شد، ولی آنچه واقع شد، نشان داد تلاشهای صورت گرفته کافی نبوده و در واقع در این زمینه کم کاری صورت گرفته است؛ لذا وقتی حوادث سال گذشته به اوج خود رسید، عدهای که نان خود را در این نظام خوردند، شروع به بیان مطالبی کردند که شاید بتوان عبارت «ریختن بنزین روی آتش» برای اقدامات آنها بکار برد.
در آن ایام آنهایی که بواسطه فعالیتهای خود در این نظام نام و نشانی پیدا کرده بودند با انتشار مطالبی در صفحات مجازی نشان دادند که آنها به هیچ عنوان دل در گرو این مردم ندارند و هر آنچه که از مردم سخن میگویند، ظاهری بیش نیست و فقط دنبال مطامع دنیایی خود هستند.
به عنوان مثال در آن روزها یکی گفت: «این دختر آمد تهرون تک و تنها! و کشتنش!» و دیگری ازکشتن مأموران امنیتی حمایت کرد و حتی آن کسی که تمام دستمزد ساخت سریالی را گرفته بود، شرایط جامعه را «روزهای پر از خشم، بغض و اشک» خواند و آن یکی رسالت سینماگران را «ایستادن در کنار مردم» دانست و فرد دیگری گفت که «مردم در ایران فقط به بهای جان خود میتوانند اعتراض کنند» و بعضیها هم که به اصطلاح «جوگیر» شده بودند در حمایت از اغتشاشگران، جایزه تندیس شیشهای خود را شکستند و یا در مراسم ختمی به منظور نشان دادن مخالفت با حجاب، بدون حجاب سخنرانی کردند و برخی دیگر در حمایت از هنجارشکنان جامعه از ادامه همکاری با تیمهای ملی خداحافظی کردند و کار به جایی رسید که حمایت از اغتشاشگران را با کلمه «شرف» مترادف دانستند.
البته این همه ماجرا نبود، چون تیمی جشن مراسم قهرمانی را برای نشان دادن همبستگی با اغتشاشگران برگزار نکرد و تیم دیگری در همین راستا با مچبند سیاه در بازی حاضر شد و کسی که از بواسطه فعالیت در ورزش این کشور رزق برده، «خواستار مسلحشدن اغتشاشگران شد» و در همین رابطه ورزشکار به اصطلاح معروفی که او را اسطوره مینامند! عنوان کرد: «به جای سرکوب، خشونت، دستگیری، انگ اغتشاشگر زدن به مردم ایران، مشکلاتشان را حل کنید» و فرد دیگری که او را هم فردی پایبند اخلاق معرفی میکنند، گفت: « ... نه خائن است نه وطن فروش، بلکه یک میهن پرست با شرف است» و همچنین آنهایی که به برکت یک برنامه تلویزیونی تا حدودی شهره شده بودند نحوه دفاع شخصی در برابر مدافعان امنیت را در صفحات مجازی خود آموزش دادند و در ادامه روند تحریک افکار عمومی حتی خود را «عزادار کشته شدگان» هم معرفی کردند.
بنابراین اینجاست که بار دیگر سخن شهید چمران رنگ حقیقت به خود میگیرد، زیرا گفته بود: «وقتی شیپور جنگ نواخته میشود، مرد از نامرد شناخته میشود»؛ این همان نکته ظریف و دقیقی است که میتوان درباره مجموع وقایع سال گذشته عنوان کرد.
چرا که تا پیش از آن، همه افرادی که در سال گذشته خود را به اصطلاح مدافع مردم معرفی کردند برای اثبات ادعای مردمی بودن خود حداقل میبایست اشاره کوچکی هم به حادثه تروریستی شاهچراغ شیراز میکردند که در آن ۱۳ نفر از مردم بیگناه به شهادت رسیدند، اما اینان نهتنها در برابر اینگونه حوادث عکسالعملی در برابر تروریستها ندارند، بلکه برخی از آنها با وقاحت تمام نزد خانواده یکی از شهدای اغتشاشات میروند تا از خانواده شهید برای قاتلین، رضایت بگیرند.
پس مجموع آنچه در سال گذشته روی داد و دامنه آن دانشگاه و مدرسه و بازار کسب و کار مردم را هم بعضا تحت الشعاع قرار داد چیزی نیست جز جنگی تمام عیار که به ریاست آمریکا و بازیگری متحدان اروپایی و صهیونیستها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته است و این هم جنگی نیست که بتوان همانند دوران دفاع مقدس اثرات آن را در لحظه دید و لمس کرد بلکه با حرکتی خزنده و آرام طی سالیان گذشته شروع شده و همچنان این روند ادامه دارد تا زمانی که بتوانند این نظام را تسلیم بی،چون و چرای خواستههای خود کنند؛ بنابراین در این رهگذر، بواسطه در پیش بودن سال تحصیلی جدید آنها قصد دارند همچنان سطح درگیریها را به دانشگاه و مدارس بکشانند و باز حوادث سال گذشته را مجدد در سال تحصیلی ۱۴۰۲ – ۱۴۰۳ تکرار کنند.
انتهای پیام/ 231