گروه بینالملل دفاعپرس - سعید شهرابی فراهانی مدیر مرکز پژوهش و مطالعات ضدصهیونیستی؛ «حرّیت»، «نوع دوستی» و «ظلم ستیزی»؛ شیعیان و اهل تسنن و مسیحیها و ایزدیها و کردها و آذریها و افغانستانیها و پاکستانیها و بحرینیها و فلسطینیها و لبنانیها و سوریها را در یک شبکه منعطف و علیه دشمن مشترک مانند داعش و گروهکهای تکفیری که به دنبال خالص سازی و دیگرستیزی بودند سازماندهی و تقویت کرد.
حالا دیگر کسی از هلال شیعی دم نمیزد مگر اینکه در پستوها خود را به موهومات و توهمات سنتی مشغول میکرد و لجوجانه چشم بر واقعیات میبست.
ابتکار برآمده از تدبیر فرمانده میدان و حامی حکیم او؛ شاهکاری را خلق کرده بود که ایرانهراسی مرتجعین را که با کلیدواژه و کد «هلال شیعی» تئوری پردازی شده بود به شجره طیبهای به نام جبهه مقاومت مبدل نمود.
شجرهای تناور و با طراوت که یادگار حاج قاسم و همرزمان اوست که در میان شدائد و بلاهای معرکههای کوچک و بزرگ؛ با خون دل آبیاری شده و حالا میراث ماندگاری است حفاظت از ثمرات آن به نسل حاضر سپرده شده است.
بدیهی است هر زمانی که جبهه مقاومت در میدان و بطور مستقیم بر خصم غلبه کرده؛ طراحی و نقشههای پشت صحنه میدان برای جبران شکست محور غربی-عبری-عربی تشدید شده است.
در این راستا ابتدا تخریب چهره جبهه مقاومت، رزمندگان و فرماندهان آن در دستور کار قرار گرفته و هنگامی که تمامی تیرهای ترکش فتنه بدخواهان مردم منطقه در برابر ایثار و فداکاری رزمندگان میدان و عقبه مردمی آن به سنگ خورد.
کارگردان فتنه تمام عیار دو دهه در منطقه غرب آسیا یعنی ایالات متحده آمریکا، از پشت پرده بیرون آمد و (به اعتراف اخیر ژنرال تامیرهایمن رئیس بخش اطلاعات ارتش رژیم اشغالگر قدس) با همکاری و برنامهریزی محور غربی-عبری- عربی اعم از دستگاههای اطلاعاتی رژیم تروریست صهیونیستی، انگستان، سعودی، امارات متحده عربی (که دستانشان تا مرفق به خون بیگناهانی مانند مردم یمن آلوده است)
بقایای گروهکهای تکفیری، عوامل به جا مانده از حزب بعث عراق و همچنین معاندین ضدانقلاب مانند سازمان منافقین - در بامداد مورخ ۱۳ دیماه سال ۱۳۹۸؛ جمعی از فرزندان برومند ایران و عراق و در رأس آنان سرداران شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس را در قتلگاه فرودگاه بغداد ارباً اربا نمود تا به خیال خام خود چراغ مقاومت را بشکند، نور آن را محو و ظلماتی از جنس زمامداری حکاّم وابسته عربی را حاکم کند. غافل از اینکه نوری که از جنس «آتش کوه طور» باشد خاموش شدنی نیست...
آنچه خواندید تحلیلی مختصر، شاید نارسا و در حد بضاعت قلم نگارنده بود، اما آنچه در پی میآید دلنوشتهای است که مرکّب آن از دودهی آتش دلهای خونینی است سوگوار مصیبت فاطمیه و محزون فراق حاج قاسم، ابومهدی و شهدای همراه آنان است:
نقل است که، چون بدکاران امت یهود، خون حضرت یحیی نبی (علی نبیّنا و آله و علیه صلوات الله) را بر زمین ریختند؛ آن خون همچنان میجوشید تا اینکه آمران و عاملان شهادت آن مظلوم دوران قصاص شدند؛ و در امت آخرین پیامبرنیز مظلومی است همانند جناب یحیی و حسین نام؛ که نابکاران خونش را در بیابانی نزدیک به دو نهر آب با کام عطشان بر زمین ریختند. سر مطهر پسر پیامبر را مانند یحیای مظلوم در تشت طلا به نزد فرزند شخصی بدکاره پیشکش کردند و آن رأس شریف را بر نیزه منزل به منزل گرداندند... و روزگار چرخید و گردید تا داغدیدگان حسین؛ به گرد هم جمع شدند تا مرام و اعتقاد او را به پا دارند و مستضعفین را به فرزند موعود حسین رهنمون باشند. بدکاران زمان عزم قتل ایشان کردند. شیداییان حسین به همو اقتدا کردند و پا پس نکشیدند تا خونشان زمین را آذین شد.
خون یحیی و خون حسین را منتقمی بوده و هست و حاشا که حسین – علیه السّلام – هواداران کویش را چو جان خویشتن ندارد! خون قاسم، ابومهدی و شهدای جبهه مقاومت نیز همچنان در جوشش خواهد بود تا آن زمان که با قصاص شدن اولیای شیطان و رسوایی خائنان به دست منتقمان؛ این خون آرام گیرد.
قتلهی شهدای مظلوم، آن را دیر و دور میپندارند ولیکن ما آن را نزدیک میبینیم؛ زیرا این کلام حق است که: «انّا من المجرمین منتقمون»!
انتهای پیام/ ۱۳۴