به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، دکتر محمدصالح حسینزاده در برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه درخصوص موضوع هنرشناختی و تسهیل کردن مشکلات با دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و دکتر فرزاد هوشیار، رئیس مرکز فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی برج آزادی به گفتگو پرداخت.
هنرمندان پیامبران جامعه هستند
دکتر فرزاد هوشیار، رئیس مرکز فرهنگی و هنری انقلاب اسلامی برج آزادی به تعریف واژه مشکل پرداخت و گفت: در واقع واژه «مشکل» از شکل میآید و به هر آنچه که در راه و روش زندگی و راه و روش انسانی اخلال ایجاد کند، مشکل گفته میشود.
وی به تعریف هنر و هنرمند پرداخت و افزود: هنر زاویه دید یک انسان و ابناء بشر از زیبایی است؛ که منظور زیبایی اهورایی و اهریمنی است؛ که از عروج بالاترین نقطه اهورایی تا هبوط پائینترین نقطه اهریمنی در جریان و سیلان است. در نگاه مُثُل افلاطونی آمده است که "هنرمند در یک جامعه یک نگاه دین باور و خدا محوری دارد تا اینکه بوی بهشت را متوجه شده و سایهای از بهشت را در هنر خود ارائه میکند. " پس هنرمند سایهای از بهشت خداوند را به نمایش میگذارد. بنابراین؛ هنرمند و ابناء بشر وقتی به سراغ هنر میآیند به خلق اثر هنری دست میزنند که میتواند به حل مشکلات جامعه بپردازد و یا او را به سمت انسان خلیفه الهی سوق دهد و یا به طرف شر هدایت کند.
هوشیار خاطرنشان کرد: هر چه پیش میرویم زیبایی شناسی در دوره جدید و هر چه جلوتر میرویم به سمت اهریمنی شدن رفته است. از سادهترین شکل آن که ظواهر انسانی است که شبیه به شیطان شده و هر چه به سمت زندگی مدرن یا آهنی پیش میرویم زندگی انسان اهریمنی میشود. هنرمندان جامعه را سوق میدهند و پیامبران جامعه هستند و میتوانند جامعه را به سمت اهورا یا اهریمن بودن هدایت کنند.
وی یادآور شد: هنرمند در هنر مدرن براساس بازخوردی که از مخاطب میگیرد اثر هنری خود را خلق میکند.
هوشیار معتقد است که هنرمند در مقام کشف و شهود، یک زیبایی شناختی را به یک زیبایی شناسی بدل میکند. شناختن و شناساندن وظیفه هنرمند است. بنابراین؛ هنرمند در زندگی مدرن هنری مفهومی است که از بازخوردی که از مخاطب میگیرد، خلق میشود.
هنر خاصیت جوابگویی به مجهولات ذهنی جامعه را دارد
دکتر علیرضا داودی، کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی در ادامه این گفتگو در پاسخ به این سؤال که آیا میتوان هنر را به عنوان یک فرآیند مشکلساز یا حلکننده دانست، گفت: بستگی دارد هنر را با چه صفتی همراه کرد، مفهومی تحت هنر مشکل ساز خود یک پارادایم است. اما پاسخ این است که بله هنر میتواند به همان نسبت که مشکل آفرین باشد، میتواند حلال مشکلات نیز باشد. به شرط آن که مفهوم هنر با تمام قواعد و اجزاء بتواند گرهای تحت عنوان آشوب را یا بزند و یا باز کند. هر چه هنر در راستای درک و فهم و رویداد یک سیستم حرکت کند، مثبت و هر چه خلاف آن حرکت کند، میتواند منفی تلقی شود.
وی درباره عملکرد هنر در ایجاد یا حل مشکل گفت: مفهومی تحت عنوان هنر همواره تسهیل کننده است. بنابراین؛ با توجه به اینکه ذات هنر زیبایی شناسی است نمیتواند مشکل ساز باشد. اما در ذات هنر مسألهای وجود دارد که بسیاری آن را نادیده گرفته اند و آن هم این است که عالیترین مسئله پرسشگری در عالم از بستر هنر خلق میشود؛ که میتواند استفهامی یا غیراستفهامی باشد. نکته جالب اینجاست که هر جا که هنر، خلق ماندگار از خود به جای گذاشت، حتما پرسش او استفهامی نبوده، بلکه شاید اعتراضی بوده باشد. تمام تصاویر و نتها و یا مجسمههایی که خلق شده و یا فیلمها و یا دیگر آثار هنری ماندگار قطعا پشت آن پرسش اعتراضی بوده است.
داودی همچنین یادآور شد: اعتراض به معنی رویارویی و ضدیت نیست بلکه به معنای نوعی تقابل با آنچکه "من میدانم و نمیدانم" است. اثری که خلق شده، نتیجه رسیدن از نمیدانم به میدانم است و در ابتدا یک سؤال است و لزوما از ابتدا به عنوان یک مشکل نیست، اما این سؤال در ذهن مخاطب چه چیزی را تعریف میکند؟ میگوید چیزی را که در ذهن من وجود ندارد را میخواهم ببینم، پس از چیزهایی که میدانم، به چیزهایی که فکر میکنم باید وجود داشته باشد، اما نیست سوق میدهم. ما امروزه راجع به نسلی صحبت میکنیم که این نسل خیلی از چیزها را ندیده و ما از او توقع داریم که بداند. بنابراین؛ نمیتواند چیزی را که ندیده، بداند. مگر در یک حالت که فیلمی از آن ببیند یا کتابی در رابطه با آن بخواند یا معلمی که به بیان آن بپردازد و یا رسانهای که آن را برای او تصویرسازی کند. بنابراین؛ اینجا نفر حاضر نیست بلکه نفر به مثابه ابزار میتواند به انتقال معانی بپردازد تا در ذهن نسل چهارمی (منظور از نسل به عنوان یک تعریف بین رشته ای) مفهومی از جنگ و انقلاب شکل بگیرد.
وی اضافه کرد: هر فردی نزد خود قرائتی دارد که هنوز هیچ روایتی از آن شکل نگرفته، اینجاست که هنرِ هنر یا هنرِ هنرمند این است که آن مفاهیم را براساس استاندار منصفانه به گونهای به نسل بعد منتقل کرد تا هم سؤالی که در ذهن او هست به درستی پاسخ داده شود و هم سوالاتی که برای او مطرح میکنند قابلیت پاسخ و دفاع از خود در مقابل آنها را داشته باشد. اکنون این سؤال پیش میآید که هنر، فرهنگ و قواعد هنرمندانه ما آیا در حال حاضر ظرفیت این انتقال سنگین و عظیم را دارد و میتواند این شناخت را بدهد؟
پاسخ این سؤال دو وجهی است؛ هنر ما این قابلیت را دارد و هنرمندان، یا اسباب انتقالهای ما (فیلم، شعر، نقاشی و...) با توسل به این زاویه در حال از دست دادن این ظرفیت هستند.
وی افزود: هنر خاصیت جوابگویی به مجهولات ذهنی جامعه را دارد اگر هنرمند نتواند به این خاصیت دست یابد، هر میزان هم که هنر ما غنی باشد، امکان هدایت آن بخش از نسل را ندارد. بنابراین؛ خود هنرمند مشکل میشود و با یک مشکل قدرتمند روبه رو میشویم.
اولین کارکرد هنر ایجاد ارتقا تکامل در ذهن انسان است
داودی عنوان کرد: شاید یکی از اولین کارکرد هنر سرگرمی باشد، اما اولین کارکرد هنر ایجاد ارتقا تکامل در ذهن انسان است.
وی بیان کرد: غایت هنر ما در انقلاب به مثابه نقطه تکاملی و آرمانی مکتبی در نقطهای به مشکل رسید که تفسیر فرقهای در کارکرد پیدا کرد. به طور مثال در حوزه فرهنگ، "عدالت خواهی" یکی از شئون تبلور حقوق انقلابی است. تفاسیر فرقهای که از عدالتخواهی صورت گرفت، باعث شد تا دوز نقد تبدیل به غُر بشود. به همین دلیل توسط جمع، جریان یا دستهای تبدیل به ضد و عامل فساد شد. مخاطبی که نیاز دارد ظواهر و جوانب مثبت انقلاب را بداند، امروز با تمام جنبههای منفی روبه رو میشود.
قانع بودن به وضعیت موجود خطری برای نرسیدن به وضعیت مطلوب
وی در پایان در پاسخ به این سؤال که هنر با نگاهی شناختی چگونه میتواند در رفتار و ادراک اجتماعی جامعه باعث تغییر شود، گفت: آنچکه هنر میتواند در ادراک ما تغییر ایجاد کند این است که قانع به وضع موجود نباشیم. قانع بودن به وضعیت موجود خطر بسیار بزرگی برای نرسیدن به وضع مطلوب است. به همین دلیل اساسا کار انقلاب تعریف پیوسته و مستمر وضع مطلوب است. وضع مطلوب به معنی همه آن چه که میتوان در حوزه خوبیها و نیکیها از مفهومی تحت عنوان هنر و هنرمند توقع داشته باشیم. ذات انقلاب اعتراض است و شکل اعتراض در واحد زمان به استعداد مردم ظهور و بروزهای متفاوتی دارد.
داودی در پایان عنوان کرد: نکته مهم این است که دال مرکزی ما این است که هنر اعتراضی که بتواند انقلابی، وضع مطلوب را مرتبا تعریف کند، شناخت و ادراک سالم گفته میشود. وقتی جامعه از مرحله اعتراض به مرحله سلامت ورود میکند، به این معناست که توانسته یک انقلاب کامل را منتقل سازد و تمامی نسلها میتوانند بدون برهم زدن ساختار از آن بهره بگیرند. اختلال در شناخت و ادراک در مردم شکل نمیگیرد. مردم در انقلاب تابع وضع موجود و یا مایل به وضع مطلوب هستند به همین دلیل است که باید به سراغ طبقه یا طبقاتی برویم که اساسا تغییر در آنها تغییر در مردم ایجاد کند.
یادآور میشود، برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با بررسی تاریخچه علومشناختی و کاربردهای آن در حوزههای مختلف و شباهت و تفاوتهایی که با حوزههای علوم روانی دارند، به بررسی شناسهها، شاخصها، تاکتیکها و تکنیکهای علومشناختی در حوزه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه در فضای جنگ ترکیبی میپردازد. این برنامه دوشنبهها و چهارشنبهها ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه روی موج افام ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز تقدیم مخاطبان فرهیخته رادیو گفتگو میشود.
این برنامه به تهیهکنندگی نوشین رهگذر، گویندگی سعید بارانی، پژوهشگری زهرا سهل آبادی، هماهنگی مهدی تاجیک، خبرنگاری سیده ایمان مسئله گو و سردبیری دکتر علیرضا داودی تهیه و پخش میشود.
منبع: رادیو گفتوگو
انتهای پیام/ ۱۳۴