به گزارش گروه اخبار داخلی دفاع پرس، متن گزارش نهایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره مسائل باقیمانده گذشته و حال درباره برنامه هستهای ایران (PMD) که دیشب منتشر شد به شرح زیر است.
شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی
GOV/۲۰۱۵/۶۸
۲ دسامبر ۲۰۱۵ میلادی
ارزیابی نهائی در خصوص مسائل باقیمانده گذشته و حال پیرامون برنامه هستهای ایران
A. مقدمه
۱. این گزارش مدیرکل به شورای حکام، در راستای نقشه راه برای روشن سازی مسائل گذشته و حال مربوط به برنامه هسته ای ایران (نقشه راه) [۱] ، شامل ارزیابی نهایی تمامی موضوعات باقیمانده گذشته و حال، همانگونه که در گزارش مدیرکل در نوامبر سال ۲۰۱۱ میلادی آمده است، میباشد (GOV/۲۰۱۱/۶۵).[۲] این ارزیابی بر اساس تمامی اطلاعات مرتبط با پادمان در دسترس آژانس، شامل اطلاعات ناشی از اجرای موافقتنامه پادمان در ایران [۳]، چارچوب همکاری [۴] ، شامل نقشه راه، و برنامه اقدام مشترک (JPA) میباشد.[۵]
A.۱ نگرانیهای آژانس
۲. از سال ٢٠٠٢ به بعد، آژانس بتدریج در مورد احتمال وجود فعالیتهای افشا نشده هستهای مرتبط با سازمانهای نظامی، شامل فعالیتهای مربوط به توسعه یک کلاهک هسته ای برای یک موشک نگران شد.[۶] گزارشات مدیرکل موضوعات باقیمانده مربوط به ابعاد احتمالاً نظامی برنامه هستهای ایران را مشخص نمود و خواستار اقداماتی از سوی ایران برای حل و فصل آنها شد. [۷] ضمیمه ۲۰۱۱ شامل تجزیه و تحلیل مشروح اطلاعاتی می باشد که بعداً در اختیار آژانس قرار گرفت. این اطلاعات نشان داد که ایران فعالیت هایی در ارتباط با توسعه یک وسیله انفجاری هستهای انجام داده بود. این اطلاعات همچنین نشان داد که پیش از پایان سال ۲۰۰۳، این فعالیتها بر اساس یک برنامه ساختاری، و اینکه برخی از فعالیتها ممکن است هنوز ادامه داشته باشد تحقق یافته است. [۸]
۳. اطلاعات تجمیع شده و ارایه شده در آن ضمیمه از منابع گسترده و مستقل، شامل تلاشهای خود آژانس و تعدادی از کشورهای عضو، شامل خود ایران ارایه گردیده است. این (اطلاعات) از نظر محتوای فنی، افراد و سازمانهای درگیر و چهارچوب زمانبندیها با هم مطابقت داشت. بر اساس این ملاحظات، و در پرتو دانش عمومی آژانس از برنامه هسته ای ایران و تکامل تاریخی آن، آژانس، اطلاعات مندرج در ضمیمه را در مجموع معتبر یافت.[۹]
۴. آژانس درخواست کرد[۱۰] که ایران بدون تاخیر بطور محتوایی با آژانس بمنظور ارایه روشنگری در خصوص ابعاد احتمالاً نظامی برنامه هسته ای خود همانطوریکه در ضمیمه ۲۰۱۱ مشخص شده تعامل نماید.
A.۲. قطعنامه های گذشته شورای حکام و شورای امنیت
۵. شورای امنیت تایید نمود که گامهای خواسته شده از سوی شورای حکام در قطعنامه هایش[۱۱] برای ایران الزام آور است.[۱۲] بین سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰، شش قطعنامه شورای امنیت [۱۳] تحت فصل هفت منشور سازمان ملل به تصویب رسید که بر اساس مفاد آن قطعنامه ها الزام آور می باشند.[۱۴]
۶. بویژه، شورای امنیت در قطعنامه ژوئن ۲۰۱۰ (۱۹۲۹) بر وظایف ایران، ازجمله، همکاری کامل با آژانس در خصوص تمامی موضوعات باقیمانده، خصوصاً موضوعات منجر به نگرانی در باره ابعاد احتمالاً نظامی برنامه هسته ای ایران، شامل ارایه دسترسی بدون تاخیر به تمامی سایتها، افراد و اسناد مورد درخواست آژانس مجدداً تایید نمود.[۱۵]
۷. متعاقب ارایه گزارش مدیرکل در نوامبر ۲۰۱۱، شورای حکام، در قطعنامه نوامبر ۲۰۱۱ (GOV/۲۰۱۱/۶۹)
، از جمله، تاکید نمود که ضروری است تا ایران وآژانس گفتگوی خود را با هدف حل و فصل فوری تمامی موضوعات باقیمانده ، شامل موضوعاتی که منجر به نگرانیها در مورد ابعاد احتمالاً نظامی برنامه هسته ای ایران شده است، بمنظور ارایه روشن سازیها در خصوص آن موضوعات تشدید نمایند.[۱۶]
۸. علاوه بر گزارش مدیرکل در اوت ۲۰۱۲ (GOV/۲۰۱۲/۳۷)، شورای حکام، در قطعنامه اش در سپتامبر ۲۰۱۲(GOV/۲۰۱۲/۵۰)، از جمله، تصمیم گرفت که درخواستهای همکاری آژانس از ایران با هدف حل و فصل تمامی موضوعات باقیمانده ضروری و فوری است تا بدینوسیله اعتماد بین المللی نسبت به ماهیت کاملاً صلح آمیز برنامه هسته ای ایران اعاده شود.[۱۷]
B. تلاشها برای بررسی نگرانیهای آژانس از نوامبر ۲۰۱۱
B.۱. رهیافت ساختاری
۹. بین ژانویه ۲۰۱۲ و می ۲۰۱۳، آژانس و ایران ده دور گفتگو در وین و تهران با هدف دستیابی به یک " رهیافت ساختاری" سندی برای حل و فصل موضوعات باقیمانده مرتبط با برنامه هسته ای ایران، برگزار نمودند. با وجود این، گفتگوها به نتایج قطعی منجر نگردید. در اکتبر ۲۰۱۳، آژانس و ایران به این نتیجه رسیدند که، با بن بست مذاکرات و نبود دورنمایی برای دستیابی به توافق در خصوص این سند، یک رهیافت جدید با هدف اطمینان از ماهیت منحصراً صلح آمیز برنامه هسته ای ایران بایستی توسعه یابد. [۱۸]
B.۲. چارچوب برای همکاری
۱۰. در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۳، آژانس و ایران یک " بیانیه مشترک در خصوص چارچوبی برای همکاری " ( چارچوب برای همکاری) امضا کردند، که در آن توافق گردید تا همکاری در زمینه فعالیتهای راستی آزمایی آژانس برای حل و فصل تمامی موضوعات حال و گذشته، افزایش یابد، واین فعالیتها بر اساس یک رویه گام به گام پیش رود.
۱۱. بر اساس چهارچوب همکاری، آژانس و ایران در خصوص یکسری گام ها، هر کدام حاوی اقدامات عملی که باید از سوی ایران اجرا شود، به توافق رسیدند. از هیجده اقدام عملی مورد توافق، پانزده اقدام مربوط به ابعاد مختلف برنامه هسته ای اعلام شده ایران بود، که ایران تمامی آنها را پیش از ۲۰۱۴ انجام داد. سه اقدام عملی دیگر مربوط به ابعاد احتمالاً هسته ای ایران بودند، که هدف از هرکدام روشن سازی موارد نگرانی آژانس، بر اساس ضمیمه ۲۰۱۱ بود. تا جولای ۲۰۱۵، ایران اولین سه اقدام عملی را اجرا نمود[۱۹] و با آژانس در مورد دو اقدام عملی دیگر مبادرت به بحثهای فنی نمود.[۲۰]
۱۲. در ۱۴ جولای ۲۰۱۵، مدیرکل و جناب آقای علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران (AEOI)، نقشه راه را امضا کردند.[۲۱] آژانس و ایران، درتداوم همکاریها بر اساس چهارچوب همکاری، بمنظور تسریع و تقویت همکاری و گفتگو با هدف حل و فصل تمامی موضوعات باقیمانده که توسط آژانس و ایران حل نشده بود، تا آخر سال ۲۰۱۵، توافق نمودند. اقدامات مورد توافق در نقشه راه در ضمیمه ۱ فهرست شده است.
B.۳. قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت
۱۳. در ۲۰ جولای ۲۰۱۵، شورای امنیت قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) را تصویب نمود[۲۲] ، که در آن، از جمله، مجدداً تایید نمود که ایران " بر اساس درخواستهای آژانس بمنظور قادر شدن برای حل و فصل تمامی موضوعات باقیمانده، همانطوریکه در گزارشات آژانس تصریح شده، همکاری خواهد کرد".[۲۳]
C. اجرای نقشه راه
۱۴. در نقشه راه، آژانس و ایران بمنظور حل و فصل تمامی مسائل گذشته و حال، همانطوریکه در ضمیمه ۲۰۱۱ تصریح شده، تا پایان سال ۲۰۱۵، موافقت نمودند. با آغاز اجرای نقشه راه، آژانس مجموعه ای از اطلاعات را در اختیار داشت که نشان میداد ایران فعالیتهای مرتبط با توسعه یک وسیله انفجاری هسته ای را انجام داده بود. این اطلاعات که در ضمیمه ۲۰۱۱ منعکس شده اند، و بر اساس ارزیابی آژانس، در مجموع، معتبر بوده ، و همچنین اطلاعات کسب شده تا مقطع نوامبر ۲۰۱۱، که بیشتر به تجزیه و تحلیل مندرج در آن ضمیمه کمک کرد.[۲۴]
۱۵. همانطوریکه در نقشه راه مورد توافق قرار گرفت، در ۱۵ اوت ۲۰۱۵، ایران توضیحات مکتوب خود و اسناد مربوطه را در خصوص موضوعات گذشته و حال به آژانس ارایه نمود.[۲۵] در ۸ سپتامبر ۲۰۱۵، آژانس پرسشهای مربوط به ابهامات در خصوص اطلاعات ارایه شده توسط ایران در ۱۵ اوت ۲۰۱۵ را به ایران ارائه داد. [۲۶] این پرسشها همراه با بخشهای c.۱-۱۲ از ضمیمه ۲۰۱۱ و یک ساختار مشترک برای ارایه پرسشها برای هرکدام از بخشها، به شرح ذیل می باشند: شاخص های متخذه از متن ضمیمه ۲۰۱۱ بمنظور دستیابی به روشن سازیها فهرست شده، بررسی آژانس از اطلاعات موجود تا نوامبر ۲۰۱۱ از فعالیتهای پادمان خود، از ایران و دیگر کشورها، و هرگونه نشانه ای در خصوص شاخص ها، و پرسشهای آژانس.
۱۶. در ۱۵ اوت ۲۰۱۵، بمنظور رفع ابهامات مربوط به اطلاعات ارایه شده از سوی ایران به آژانس، در روزهای ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۲۹ و ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ و ۱۰ و ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵، آژانس و ایران نشستهای فنی-کارشناسی برگزار کردند، و آژانس در اماکن مورد نظر در ایران در روزهای ۱۸، ۱۹ و ۲۰ سپتامبر و ۹ و ۱۵ اکتبر اقدام به فعالیتهای پادمان نمود.
۱۷. در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵، مدیرکل و معاون مدیرکل و رئیس بخش پادمانها از مکان خاص مورد نظر آژانس در پارچین بازدید نمودند.
۱۸. تمامی فعالیتها بر اساس نقشه راه بر طبق برنامه مورد توافق اجرا گردید، در ۲۴ نوامبر ۲۰۱۵، آژانس و ایران " جلسه جمع بندی فنی " در وین برگزار کردند.
D – متدلوژی
۱۹. در نوامبر ۲۰۱۱، آژانس «تحلیل خود از اطلاعاتی که در قالب شاخص های مرتبط با وجود یا توسعه فرآیندهای مربوط به فعالیت های هسته ای از جمله نظامی شدن در اختیار داشت»[۲۷] را ارائه نمود. از نوامبر ۲۰۱۱، آژانس از طریق فعالیت هایی در قالب «چارچوب همکاری»، از جمله «نقشه راه» و «برنامه اقدام مشترک»، از طریق تلاش های خود آژانس، و از دولت های عضو، از جمله ایران، اطلاعات بیشتری به دست آورده است. از آنجا که اطلاعات تکمیلی در اختیار آژانس قرار گرفته است، آژانس قادر شده است که تحلیل خود در مورد جنبه های نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران را پالایش کند.
۲۰. به منظور انجام ارزیابی نهایی، آژانس تمام اطلاعاتی که در اختیار دارد را در ارتباط با هریک از دوازده حوزه، به نحو مندرج در پیوست ۲۰۱۱ مورد تحلیل قرار داده است. آژانس همچنین از همین اطلاعات استفاده کرده تا بتواند از طریق ملاحظه ماهیت، میزان و انسجام اطلاعات در طی زمان، درکی از تصویر کلی بدست آورد.
E- ارزیابی های حوزه ای
۲۱. همچنانکه قبلا گزارش شده است[۲۸]، آژانس تحلیل خود از برنامه هسته ای ایران را بر یک مسیر اکتساب شامل اورانیوم با درصد غنی شدگی بالا (HEU) متمرکز کرده است. بر اساس شاخص های ملاحظه شده توسط آژانس در ارتباط با فعالیت های هسته ای ایران، کار آژانس بر تحلیلی مرتبط با توسعه یک ابزار انفجاری درونی HEU متمرکز شده است.
Eـ. ۱. ساختار مدیریت برنامه
۲۲. اطلاعاتی که پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس قرار داشت نشان می داد که ایران از طریق تعدادی از ساختارهای مدیریتی متفاوت و متغیر، تمهیدات لازم برای فعالیت هایی در پشتیبانی از یک جنبه نظامی احتمالی برای برنامه هسته ای خود را فراهم کرده است. بر اساس این اطلاعات، ساختارهای سازمانی بیشتر حوزه های فعالیت مرتبط با تولید یک ابزار انفجاری هسته ای را پوشش می داد. این اطلاعات مشخص می کرد که فعالیت های آغاز شده در اواخر دهه هشتاد میلادی در دپارتمان های مرکز تحقیقات فیزیک (PHRC) و بعدتر، تحت رهبری محسن فخری زاده، در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی در پروژه هایی در برنامه AMAD تمرکز یافت، و آنگونه که ادعا شده بود از طریق «دفتر ارکیده» مدیریت می شد. این اطلاعات نشان می داد که فعالیت های تحت برنامه AMAD در اواخر سال ۲۰۰۳ میلادی متوقف شده و اینکه کار کاملا ثبت شده، تجهیزات و اماکن کار یا بطور کامل پاکسازی شده و یا امحاء گردید تا چیز زیادی برای شناسایی ماهیت حساس کاری که صورت گرفته بود باقی نماند. نهایتا، بر اساس این اطلاعات، یک سازمان جدید با عنوان سازمان پژوهش و نوآوری دفاعی[۲۹] توسط محسن فخاری زاده تاسیس شده و در سایت مژده در نزدیکی دانشگاه مالک اشتر در تهران مستقر شد.
۲۳. در مطالب ارائه شده توسط ایران به تاریخ ۱۵ آگوست ۲۰۱۵ تحت نقشه راه، ایران اطلاعاتی در ارتباط با برخی از سازمان های ذکر شده در پیوست ۲۰۱۱ و ارتباطات آنها و کارکردهای آنها به آژانس ارائه کرد. در این ارتباط، ایران از جمله وجود یک برنامه هماهنگ شده با هدف تولید یک ابزار انفجاری هسته ای را رد کرد، و مشخصا وجود برنامه AMAD و «دفتر ارکیده» به عنوان عناصری از چنان برنامه ای را تکذیب کرد. آژانس در تاریخ ۸ سپتامبر ۲۰۱۵ سوالاتی در این خصوص از ایران مطرح کرد که سپس در جلسات فنی-کارشناسی در تهران مورد بحث قرار گرفتند. یک بخش مهم از اطلاعاتی که در خصوص وجود ساختارهای سازمانی در اختیار آژانس قرار گرفته بود، در خلال اجرای نقشه راه توسط ایران تایید شد.
۲۴. آژانس چنین ارزیابی می کند که، پیش از پایان سال ۲۰۰۳، یک ساختار سازمانی در ایران برقرار بوده که برای ایجاد هماهنگی برای طیفی از فعالیت های مرتبط با تولید یک ابزار انفجاری هسته ای مناسب بوده است. اگرچه برخی اقدامات پس از سال ۲۰۰۳ صورت گرفته، اما آنها بخشی از یک تلاش هماهنگ شده نبودند.
Eـ.۲. فعالیت های خرید
۲۵. همانطور که قبلا گزارش شد، ایران اعلام کرده است که سازمان انرژی اتمی به خاطر تحریم های بین المللی تحمیل شده بر کشور، با دشواری هایی در خرید روبرو شده است.[۳۰] این محدودیت ها در به دست آوردن اقلام حساس موجب شد که دستیابی ایران بر مواد و تجهیزات برای برنامه هسته ای ش دشوار گردد. بر اساس اطلاعاتی که تا پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس بود، ایران قادر بود خریدهای خود را، عمدتا برای فعالیت های چرخه سوخت هسته ای خویش، از طریق شرکت هایی که مستقیما با سازمان انرژی اتمی یا وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح ارتباطی نداشتند انجام دهد، و لذا مصرف کننده نهایی را پنهان نماید.
۲۶. آژانس همچنین نشانه هایی در دست داشت از برخی نمونه های خرید و اقدام به خرید اقلامی که، علاوه بر سایر امور، به تولید یک ابزار انفجاری هسته ای مربوط می شد. آژانس اطلاعاتی در اختیار ندارد که اقدام به چنین خریدهایی پس از سال ۲۰۰۷ صورت گرفته باشد.
۲۷. طی بحث های صورت گرفته در تاریخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵ با آژانس، ایران مطالبی که قبلا عنوان کرده بود را تایید کرد مبنی بر اینکه، همانطور که آژانس احراز نموده است، ایران یک بررسی در مورد خرید یک دوربین مخصوص با سرعت بالا کرده بوده، این دوربین برای مقصودی متعارف بوده، و نهایتا، ایران این خرید را صورت نداده است. در خلال این مباحثات، ایران همچنین بر تکذیبی قبلی خود در مورد اینکه یک شرکت نام برده شده، برای خرید سوئیچ های با سرعت بالا تلاش کرده بوده پافشاری کرد.
۲۸. آژانس از زمان پیوست ۲۰۱۱، هیچ اطلاعات تکمیلی در خصوص این موضوع دریافت نکرده است.
E ـ. ۳. اکتساب مواد هسته ای
۲۹. اطلاعاتی که پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس قرار داشت نشان می داد که معدن گچین یک منبع بالقوه برای اورانیوم به منظور استفاده در فعالیت های هسته ای اعلام نشده در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ بوده است. این اطلاعات همچنین نشان می داد که فعالیت های مقدماتی، از جمله «پروژه نمک سبز» در یک مکان نامشخص صورت گرفته و هدف از آنها تولید نمک های اورانیوم بوده که می توانسته است مناسب باشد برای یا تبدیل یا به مواد برای غنی سازی اورانیوم و یا به موادی برای تجزیه مستقیم نمک های اورانیوم به فلز خالص اورانیوم. این اطلاعات از سندهای مرتبط با مطالعات ادعایی[۳۱] و سایر اطلاعات دریافتی از دولت های عضو ریشه می گرفتند، و نشان می دادند که این فعالیت ها در زمانی که برنامه AMAD در اواخر سال ۲۰۰۳ متوقف شد، پایان گرفتند. این اطلاعات نشان می داد که کار مزبور در یک مرحله پیشرفته نبوده است. این اطلاعات نشان می داد که کار مقدماتی که با هدف اجرای این فرآیند صورت گرفته بود، مشتمل بر استفاده از مواد جایگزین بود تا از احتمال آلودگی کنترل نشده جلوگیری شود. سایر اطلاعات نشان می داد که ایران، خارج از چرخه سوخت هسته ای اعلام شده خود، در حال توسعه فرآیندهایی برای تجزیه نمک های اورانیوم به فلز خالص اورانیوم بوده است. اطلاعات موجود در اسناد مطالعات ادعایی، نمک های اورانیوم که قرار بود تولید شوند را به تولید کلاهک مرتبط می ساخت.
۳۰. ایران وجود معدن گچین را در آوریل سال ۲۰۰۴ در خلال اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی[۳۲] اعلام نمود. در سال ۲۰۱۴ در قالب چارچوب همکاری و برنامه اقدام مشترک، ایران امکان دسترسی مدیریت شده آژانس به معدن گچین را فراهم آورد. آژانس چنین ارزیابی کرده است که فعالیت های صورت گرفته در این سایت با اعلامیه هایی که ایران در قالب چارچوب همکاری و برنامه اقدام مشترک ژنو ارائه داده است همخوانی دارد و اینکه، در هر صورت، پیش از سال ۲۰۰۶ هیچ میزان قابل توجهی مواد هسته ای در گچین نمی توانسته است تولید شده باشد. آژانس چنین ارزیابی می نماید که فرآیند طراحی شده برای تولید نمک های اورانیوم به لحاظ فنی دچار مشکل بوده و در مقایسه با آن چیزی که به عنوان بخشی از چرخه سوخت هسته ای اعلام شده ایران، در اختیار این کشور قرار داشته، از کیفیت پایینی برخوردار بوده است.
۳۱. آژانس همچنین اطلاعاتی از دولتهای عضو دریافت کرده بود که، مقادیری در مقیاس کیلوگرم از فلز اورانیوم در اختیار برنامه AMAD قرار داشته است، هرچند که مورد استفاده قرار نگرفته است. همانگونه که قبلا گزارش شد،[۳۳] آژانس در آگوست ۲۰۱۱ یک راستی آزمایی فیزیکی از موجودی (PIV) لابراتوار تحقیقاتی چندمنظوره جابر بن حیان به عمل آورد، تا علاوه بر چیزهای دیگر، مواد هسته ای موجود در شکل فلز طبیعی اورانیوم و پسماند فرآیند مربوط به آزمایش های تبدیل UF۴ به فلز اورانیوم که در این لابراتوار در بازه زمانی ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۰ صورت گرفته بود را راستی آزمایی نماید. در نتیجه این راستی آزمایی فیزیکی، آژانس متوجه یک ناهمخوانی احتمالی در حد چند کیلوگرم اورانیوم طبیعی در نتایج حسابرسی این آزمایش ها گردید. آژانس این اطلاعات را مجددا در سال ۲۰۱۴ مورد بازبینی قرار داد و به این ارزیابی رسید که میزان اورانیوم طبیعی مزبور در حد تقریب متداول در سنجش ها و حسابرسی های مربوط به مواد هسته ای بوده است.
۳۲. بر مبنای تمام اطلاعاتی که در اختیار آژانس قرار داشت، از جمله از طریق فعالیت های ویژه راستی آزمایی که در چارچوب همکاری مشخص شده است (از جمله دسترسی مدیریت شده به معدن گچین) و برنامه اقدام مشترک ژنو، آژانس هیچ نشانه ای از یک چرخه سوخت هسته ای اعلام شده در ایران فراتر از آن فعالیت هایی که پیشتر توسط ایران اعلام شده بود[۳۴] به دست نیاورد. آژانس چنین ارزیابی می نماید که هر میزان مواد هسته ای که ممکن است در قالب برنامه AMAD در اختیار ایران بوده باشد، در حد تقریب متداول در سنجش ها و حسابرسی های مربوط به مواد هسته ای بوده است.
E ـ. ۴. اجزاء هسته ای برای یک ابزار انفجاری
۳۳. اطلاعاتی که پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس قرار داشت نشان می داد که، در اوایل دهه ۱۹۹۰، ایران ممکن است اطلاعات مربوط به طراحی یک ابزار نظامی هسته ای را از طریق یک شبکه مخفی عرضه هسته ای دریافت کرده باشد. ایران یک کپی از سند یک صفحه ای دستنویس را در اختیار آژانس قرار داد که گفته می شود پیشنهادی از سوی این شبکه مخفی عرضه هسته ای بوده در ارتباط با فناوری غنی سازی توسط سانتریفیوژ. در خلال بحث هایی که در سال ۲۰۰۵ با ایران صورت گرفت، آژانس به یک سند ۱۵ صفحه ای مربوط به تبدیل ترکیبات اورانیوم به فلز اورانیوم («سند فلز اورانیوم») و تولید اجزاء فلزی نیمکره ای اورانیوم غنی شده دست یافت.
۳۴. اطلاعاتی که پیش از نوامبر ۲۰۱۱ در اختیار آژانس قرار داشت نشان می داد که ایران در کار مقدماتی با هدف توسعه یک فرآیند شیمیایی برای تجزیه یک ترکیب فلوراید اورانیوم (UF۴) به فلز اورانیوم با استفاده از اکسید سرب به عنوان ماده جایگزین پیشرفت هایی داشته است. بعلاوه، این اطلاعات نشان می داد که ایران کارهای مقدماتی، بدون مواد هسته ای، برای تولید اجزاء اورانیومی برای یک ابزار انفجاری هسته ای صورت داده است. در خلال بحث های صورت گرفته در سپتامبر ۲۰۱۵ تحت نقشه راه، ایران به آژانس اطلاع داد که ایران کار متالورژیک که مشخصا برای ابزارهای هسته ای طراحی شده باشد انجام نداده، و مایل به بحث در خصوص فعالیت های مشابه که فاقد چنان کاربردی هستند، نمی باشد.
۳۵. بر مبنای تمام اطلاعاتی که در اختیار آژانس بود، آژانس هیچ نشانه ای از اینکه انجام فعالیت هایی توسط ایران که مستقیما ریشه در «سند فلز اورانیوم » یا اطلاعات طراحی یک ابزار انفجاری هسته ای از طریق یک شبکه مخفی عرضه هسته ای داشته باشد نیافته است.
E ـ. ۵. تولید چاشنی انفجاری
۳۶. تولید چاشنی های ایمن و سریع العمل، و تجهیزات مناسب برای آتش کردن چاشنی ها، یک بخش لایتجزی از برنامه تولید یک ابزار انفجاری هسته ای از نوع درون-انفجاری است. پیش از نوامبر ۲۰۱۱، آژانس اطلاعاتی داشت که نشان می داد که ایران، در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳، اقدام به تولید چاشنی های انفجاری از نوع کابل های پلی انفجاری (EBW) و ایجاد توانایی آتشزنه با ولتاژ بالا کرده است که، در ترکیب با یکدیگر، موجب می شد چند چاشنی انفجاری به طور همزمان با کمتر از چند میکروثانیه اختلاف آتش بگیرند.
۳۷. در خلال جلسه ای که در سال ۲۰۱۴ در قالب چارچوب همکاری برگزار شد، ایران اطلاعاتی در اختیار آژانس قرار داد که نشان می داد که در دسامبر ۲۰۰۰ وزارت دفاع ایران تصمیم گرفته بود ضوابط ایمنی برای برخی عملیات مشخص که دربردارنده مواد منفجره متعارف بودند را از طریق تولید چاشنی های انفجاری ایمن تر ارتقاء دهد. ایران بیان نمود که کار مقدماتی بر روی چاشنی های EBW توسط یک گروه صنعتی مرتبط با وزارت دفاع صورت گرفته و پس از آن، در سال ۲۰۰۲، کار های بیشتر را آغاز نموده است که به تولید موفقیت آمیز چاشنی های انفجاری EBW منجر شده است. ایران فیلمی از انجام فعالیت های آزمایشی به آژانس نشان داد که عنوان نمود مربوط به صنعت هوافضای او است. آژانس توجه نمود که ایران توضیحی در ارتباط با فعالیت هایی که بر اساس اطلاعات قبلی، در سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ انجام داده بود ارائه نداده است.
۳۸. ایران عنوان نمود که دلیل تولید چاشنی های EBW کمک به پیشگیری از سوانح انفجاری بوده، و در خلال نشستی که در قالب چارچوب همکاری در تاریخ ۲۰ ماه می ۲۰۱۴ برگزار شد، فهرستی از پنج سانحه را به آژانس ارائه کرد. آژانس معلوم نمود که این اطلاعات با جدول زمانبندی همخوانی نداشته و ارتباطی به برنامه تولید چاشنی ها ندارند. در جلسه ای که در قالب نقشه راه در ۱۵ اکتبر ۲۰۱۵ برگزار شد، ایران جدولی از شش سانحه دیگر را به آژانس ارائه داد. آژانس توجه دارد که اگرچه هریک از این ها گفته شده که در زمان های درست رخ داده و مرتبط با سوانح انفجاری هستند، لااقل یکی از آنها به نظر نمی رسد که ارتباطی با چاشنی ها داشته باشد.
۳۹. در همان جلسه مورخ ۲۰ می ۲۰۱۴، ایران همچنین به آژانس اطلاع داد که در حوالی سال ۲۰۰۷، صنایع نفت و گاز این کشور تشخیص داده بودند که به چاشنی های انفجاری EBW برای تولید ابزارهای حفر چاه های عمیق اکتشاف نیاز هست. ایران در جهت تحکیم این ادعا، اطلاعاتی به آژانس ارائه داد، از جمله نتایج تعداد محدودی تست که در آنها چاشنی های انفجاری با همزمانی زیر میکروثانیه آتش شده بودند. ایران به آژانس اطلاع داد که در سال ۲۰۰۸، به دلیل نگرانی از علاقه ای که آژانس به تولید چاشنی های EBW توسط ایران ابراز کرده بود، تامین نیاز صنعت نفت و گاز به حالت تعلیق درآمده بود. کار بر روی چاشنی های انفجاری تکی برای کاربرد در صنعت نفت و گاز در سال ۲۰۱۳ آغاز شد. همانگونه که قبلا توسط آژانس گزارش گردید، این نوع کاربرد در تعارض با رویه های تخصصی صنعتی نمی باشد.[۳۵]
۴۰. آژانس چنین ارزیابی می نماید که چاشنی های EBW تولیدی توسط ایران دارای مختصاتی هستند که به ابزار انفجاری هسته ای مربوط می شود. آژانس تصدیق می نماید که روند رو به رشد استفاده از چاشنی های انفجاری EBW برای مصارف غیرنظامی و نظامی متعارف وجود دارد.
E .۶. آغازگر مواد انفجاری قوی و آزمایشات مربوطه
۴۱. پیش از نوامبر ۲۰۱۱ دولت های عضو اطلاعاتی را در اختیار آژانس قرار دادند که ایران اطلاعات طراحی فناوری مواد منفجره موسوم به آغازگر چند نقطه ای (MPI) را در اختیار دارد و این که ایران این اطلاعات را برای آماده سازی مواد منفجره با قدرت بالا در هندسه (حجم) نیمکره مورد استفاده قرار داده است. این اطلاعات حاکی از آن بود که ایران یک سامانه MPI نیم کره ای را توسعه و حداقل یک آزمایش در مقیاس بزرگ در سال ۲۰۰۳ انجام داده است که جزییات فنی آن از نظر داخلی و با مواد نگارش شده توسط یک «کارشناس خارجی» همخوانی داشت. آژانس ارزیابی مجدد کرده است که این آزمایش در مکانی به نام «مریوان» و نه در «منطقه» مریوان انجام شده است.[۳۶]
۴۲. آژانس بعد از نوامبر ۲۰۱۱ اطلاعات بیشتری از دولت های عضو در باره انجام آزمایش هایی در مقیاس پایین توسط ایران در اوایل دهه ۲۰۰۰ با هدف تایید آماده سازی مواد منفجره با قدرت بالا، تجهیزات مربوطه، و اجرای معیارهای ایمنی در مکان های آزمایشی مختلف در ایران دریافت کرد.
۴۳. اطلاعات در دسترس آژانس در ۲۰۱۱ نیز نشان می داد که ایران می توانسته از کارشناس خارجی پیش گفته که از هر دو دانش فناوری MPI و عیب یابی تجربی (experimental diagnostics) برخوردار بود و بخش زیادی از کار حرفه ای خود را به اشتغال در برنامه سلاح هسته ای در کشور مبداء خود صرف نموده، بهره برده باشد. حضور کارشناس خارجی در ایران در بازه زمانی ۱۹۹۶-۲۰۰۱ توسط ایران تایید شده، هر چند ایران اظهار داشته است که فعالیت های او به تولید الماس های نانو (نانو الماس) مربوط بوده است.
۴۴. در اطلاعات ارائه شده توسط ایران به تاریخ ۱۵ اوت ۲۰۱۵ تحت نقشه راه، و در جریان مباحثات بیشتر در سپتامبر ۲۰۱۵، ایران به آژانس اطلاع داد که این کشور یک الزام فنی برای توسعه فناوری MPI مربوط به یک کاربرد نظامی متعارف مربوط به اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی داشته است و این که «عملیاتی کردن» این پروژه در سال ۲۰۰۷ شروع شد. اطلاعات ارائه شده توسط ایران نشان داد که چگونه مفهوم تولید موج حلقوی از طراحی مذکور در اطلاعات تأمین شده توسط ایران برای آژانس در ۲۰۰۸ اقتباس شده و ظاهراً برای بهینهسازی عملکرد مواد انفجاری متعارف توسعه یافته بود. ایران در جریان جلسه کارشناسی فنی مورخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ نمونه هایی از تولید موج حلقوی شامل تعدادی که با مواد منفجره پر و شلیک شده بودند را به آژانس نشان داد. ایران اعلام کرد که آزمایش از ماهیتی تجربی به منظور تعیین کارکرد سامانه انفجاری برخوردار بوده است. متعاقباً ایران اعلام کرد که این کشور مشخصاتی را برای کارکرد تولید موج حلقوی تعریف نکرده و فقط اندازه گیری های تشخیصی محدودی را انجام داده است.
۴۵. علاوه بر اطلاعاتی که نشان می داد ایران با فناوری آغازگر چند نقطه ای MPI در هندسه (حجم) مسطح کار کرده است، در مباحثات مورخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۵ ایران اعلام کرد که این کشور فناوری MPI را برای یک هدف نظامی متعارف نامشخص در یک هندسه (حجم) استوانه ای مورد تحقیق قرار دادهاست. ایران همچنین تکرار کرد که هیچ کاری در زمینه فناوری MPI در هندسه (حجم) (نیم) کره ای انجام نشده است.
۴۶. آژانس ارزیابی می کند که فناوری MPI توسعه یافته توسط ایران ویژگی های مربوط به یک وسیله انفجاری هسته ای به اضافه ویژگی های مربوط به شمار کوچکی از کاربردهای جایگزین را دارد.
E.۷. آزمایش های هیدرودینامیک
۴۷. پیش از نوامبر ۲۰۱۱، اطلاعات به دست آمده از طریق کوشش های خود آژانس به علاوه اطلاعات تأمین شده برای آژانس توسط دولت های عضو نشان داد که ایران اجزای شبیه سازی شده برای یک وسیله انفجاری هسته ای از مواد دارای چگالی بالا را تولید کرده است، و این که این اجزا می توانند دارای ویژگی های مربوط به آزمایش فشاری دینامیک اجزا، یعنی آزمایش هیدرودینامیک باشند. چنین آزمایشی می توانسته استفاده از تجهیزات تشخیصی با سرعت بالا برای نظارت بر تقارن شوک فشاری هسته شبیه سازی شده یک وسیله انفجاری هسته ای را در بر داشته باشد.
۴۸. همان گونه که قبلاً گزارش شد،[۳۷] در ارتباط با آزمایش هیدرو دینامیک، آژانس اطلاعاتی را از دولت های عضو شامل تصاویر ماهواره ای دریافت کرد که نشان می داد ایران در سال ۲۰۰۰ یک سیلندر بزرگ را در مجتمع نظامی پارچین ساخته و نصب کرده است. اطلاعات دیگر نشان داد که این سیلندر با پارامترهای یک محفظه شلیک مواد منفجره (محفظه) (chamber) موجود در نوشتههای کارشناس خارجی مطابقت دارد و برای مهار آثار انفجار تا ۷۰ کیلوگرم مواد منفجره با قدرت بالا (مقداری مناسب برای انجام آزمایش های هیدرودینامیک با مواد منفجره پرقدرت) طراحی شده بود. اطلاعات نشان می داد که ایران ابتدا مخزن را نصب و سپس یک ساختمان را در اطراف آن بنا کرده است، و این که این ساختمان (ساختمان اصلی مورد نظر آژانس) تا اواخر سال ۲۰۰۳ مورد استفاده بود.
۴۹. آژانس بعد از نوامبر ۲۰۱۱ اطلاعات اضافی از دولت های عضو در باره تجهیزات مستقر در سایت پارچین و تعداد زیادی تصاویر ماهواره ای بازرگانی بدست آمده از این سایت را دریافت کرد.
۵۰. آژانس از ایران خواست تا فعالیت های مربوط به توانمندی های پژوهشی انفجاری نظارت شده از نظر علمی را که مبنای نگرانی های مشخص آژانس مطروحه در ضمیمه ۲۰۱۱ بودند را روشن سازد. ایران هیچ گونه توضیحی ارائه نکرد.
۵۱. از زمان طرح نخستین درخواست آژانس از ایران برای دسترسی به محل مشخص مورد نظر آن در سایت پارچین در فوریه ۲۰۱۲، فعالیت های گسترده ای در این مکان انجام شده است. این فعالیت ها، مشاهده شده از طریق تصاویر ماهواره ای بازرگانی، ظاهراً از جمله تخریب ساختمان اصلی ، حذف/جایگزینی یا نوسازی سازه دیوار خارجی آن، حذف و جایگزینی بخشی از سقف، و مقدار زیادی مایع خارج شده از ساختمان را نشان می داد. تصاویر ماهواره ای بازرگانی همچنین نشان داد که پنج ساختمان یا سازه دیگر در همان مکان در این دوره زمانی تخریب شدند و این که تسطیح زمین و محوطه سازی در منطقه وسیعی در این مکان و اطراف آن انجام گرفته است.[۳۸]
۵۲. تحت مفاد نقشه راه، آژانس و ایران در باره ترتیباتی در خصوص موضوع پارچین توافق کردند. این ترتیبات شامل مشاهده بصری و نمونه برداری محیطی در محل مورد نظر آژانس بود. این فعالیت ها در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵ تکمیل شدند. برای تایید موثق بودن فعالیت ها و نمونه ها، آژانس تضمین نمود که نمونه ها در محل مورد نظر گرفته شده اند و این که اقدامات حفاظتی در مورد نمونه ها مطابق رویه های پادمانی تأسیس شده توسط آژانس رعایت شده است.
۵۳. هنگامی که مدیرکل و معاون مدیرکل در امر پادمان ها[۳۹] از ساختمان اصلی مورد نظر آژانس در سایت پارچین در ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵ بازدید کردند، آنها یک محفظه یا هر گونه تجهیزات مربوطه را در داخل ساختمان مشاهده ننمودند. آنها از جمله نشانه های تازه ای دال بر نوسازی داخلی، یک سقف با یک سطح مقطع غیر معمول و یک سامانه تهویه مطبوع که به نظر می رسید ناقص است را مشاهده نمودند.
۵۴. ایران در جریان مباحثات در جلسه کارشناسی فنی تحت نقشه راه اعلام کرد که ساختمان همیشه برای انبار کردن مواد شیمیایی جهت تولید مواد منفجره مورد استفاده قرار گرفته است.
۵۵. آژانس نمونه های محیطی را تجزیه و تحلیل نموده است. آژانس ترکیبات انفجاری یا پیشسازهای آنها را که نشان دهد ساختمان برای انبار کردن بلند مدت مواد شیمیایی مربوط به مواد منفجره مورد استفاده قرار داشته است را پیدا نکرد.[۴۰]
۵۶. به دنبال تکمیل جلسه کارشناسی فنی در ۱۴ اکتبر ۲۰۱۵ که در آن ایران با نشان دادن یک عکس هوایی گرفته شده توسط ایران، تصاویر ماهواره ای آژانس را مورد چالش قرار داد، آژانس از منابع مختلف از جمله یک منبع بازرگانی، تصاویر ماهواره ای جدیدی را به دست آورد که نشانه های قبلی مربوط به حضور یک شیء استوانه ای شکل بزرگ در محل مورد نظر آژانس در سایت پارچین در تابستان ۲۰۰۰ را حمایت می کرد.
۵۷. اطلاعات موجود نزد آژانس شامل نتایج تجزیه و تحلیل و تصاویر ماهواره ای، اعلام ایران در باره هدف (نوع کاربری) ساختمان را حمایت نمی کند. به عنوان نتیجه فعالیت های انجام شده تحت مفاد نقشه راه، آژانس تصدیق کرده است که از ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۵ سیلندر در ساختمان اصلی مورد نظر (آژانس) نبود. آژانس ارزیابی می کند که فعالیت های گسترده انجام شده توسط ایران از فوریه ۲۰۱۲ در محل خاص مورد نظر آژانس، توان آژانس برای انجام راستی آزمایی مؤثر را به صورت جدی تضعیف نمود.
E.۸. مدل سازی و محاسبات
۵۸. تا نوامبر ۲۰۱۱ آژانس اطلاعاتی را از دولت های عضو دریافت کرده بود که نشان می داد ایران قبل از ۲۰۰۴ و بین ۲۰۰۵ و ۲۰۰۹ مطالعات مدل سازی رایانه ای ترتیبات اجزای متعددی را که فقط مختص تنظیمات انفجاری هسته ای مبتنی بر فناوری انفجار داخلی بودند را انجام داده است. اطلاعات منابع باز نیز نشان داد که ایران مطالعات اضافی مربوط به مدل سازی مواد منفجره پر قدرت را که آژانس نیز در چارچوب شبیهسازی هیدرودینامیک و مطالعات توسعه کد مهم میدانست، انجام داده است. مدل سازی تشریح شده در بالا دارای شماری کاربردهای ممکن است که برخی از آنها به طور خاص برای یک وسیله انفجاری هسته ای است.
۵۹. اطلاعات اضافی دریافت شده توسط آژانس از دولت های عضو از نوامبر ۲۰۱۱ با اطلاعاتی که قبلاً در اختیار آژانس بود همخوانی دارد. همچنین اطلاعات اضافی در باره یک پروژه در سال ۲۰۰۹ برای تعیین معادله های حالت مواد مورد نظر از یک دولت عضو به دست آژانس رسید.
۶۰. آژانس در اکتبر ۲۰۱۴ شماری از این موضوعات شامل آن دسته از موضوعات که به نشریات ایرانی منبع باز اشاره داشتند را با ایران مورد بحث قرار داد. در خصوص نشریات منبع باز مربوط به محاسبات نوترونی، ایران توضیح داد که نشریات مشخص شده توسط آژانس بر کار گذشته و حال انجام شده توسط یک فرد مشخص مبتنی می باشد که رساله درجه دکتری خود را به اتمام رساندهاست. ایران در آوریل ۲۰۱۵ این رساله (به زبان فارسی) را برای بررسی به آژانس نشان داد. ایران در باره مدل سازی محاسبات وسیله انفجاری هسته ای اعلام کرد که چنین مطالعاتی هرگز در ایران انجام نشده است. آژانس برخی شباهت ها بین نشریات منبع آزاد ایرانی و مطالعات مطروحه در اطلاعات دریافت شده از دولت های عضو بر حسب تطابق متنی، و پارامترهای بعدی مشخص و دیگر پارامترهای به کار رفته را مورد توجه قرار می دهد.
۶۱. در مورد مطالعات مدل سازی در زمینه مواد