به گزارش گروه حماسه و جهاد دفاع پرس مهدی بهجتی اردکانی در خانوادهای کشاورز پرورش یافت. همگام با رشد جسمی، آموزههای دینی را با آموزش مادر، خانواده و شرکت در مجالس مذهبی، مسجد، در جلسات وعظ و سخنرانی و روضه خوانی فرا گرفت.
او فردی خوش اخلاق و دوست داشتنی و عضو بسیج و پایگاه بود.هر شب با وضو میخوابید و از همان اوّل جوانی نماز شبش ترک نمیشد. همه وقت فراغتش را وقف بسیج و مردم میکرد.
برای رفتن به جبهه روز شماری می کرد. زمانی که اجازه رفتن به جبهه را کسب کرد؛ قبل از رفتن عکس خود را بزرگ کرد. لامپ و چراغ و ملزومات چراغانی برای مراسم شهادت خود را فراهم کرد و به خانواده سپرد و راهی جبهه شد. دو مرتبه در جبهه حضور یافت و مدت ۸ ماه و ۱۲ روز از پر ارزشترین زمان عمر و جوانی خود را در راه جهاد و فداکاری گذراند.
سرانجام در تاریخ 10 بهمن 65 در منطقۀ شلمچه در عملیّات کربلای ۵ به شدّت مجروح شد و روح بلندش به جنان پر کشید و به شهادت رسید. امّا به علّت آتش پرحجم دشمن، پیکر پاکش به پشت جبهه منتقل نشد و به افتخار شهید مفقود نایل گشت. جسم مطهرش پس از ۸ سال مفقود بودن در تاریخ 5 اسفند 73 به وطن بازگشت و پس از تشییع باشکوه توسط مردم قدرشناس اردکان در بهشت شهدا به خاک سپرده شد.
فرازی از وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام الله بنام آنکه جانم در دست اوست بنام آنکه زندگیم در جهت اوست بنام آنکه معبودم اوست. مقصود و مرادم اوست بنام آنکه همه چیزم از اوست و با درود و سلام بر یگانه منجی عالم بشریت و نایب بر حقش امام خمینی و با درود بر روان پاک شهدای انقلاب اسلامی ایران از بدر رسول الله (ص) تا بدر روح الله و با درود و سلام بر خانوادههای معظم شهدا و اسرا و مفقودین و مجروحین چند کلمهای به عنوان وصیت شروع میکنم.
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون
گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خدای خویش روزی میخورند
وصیتم به امت حزب الله به خصوص مردم حزب الله اردکان این است که از خط امام بیرون نروند و پیرو دستورات امام و رهبر خود باشند و هرگز نماز جمعه و زیارت عاشورا و دعاهای کمیل، توسل، ندبه را فراموش نکنند و مانع رفتن فرزندانشان به جبهه نشوند.
وصیتم به پدر و مادرم این است که از مرگ من ناراحت نباشند بلکه خوشحال باش و هرگز برای من گریه و زاری نکنند و تا میتوانند برای من مجلس ختم و دعای کمیل بر پا کنند. اگر کسی از من طلبکار بود پولش را بدهید. چند ماه نماز و چند روز روزه برایم بگیرید که انشاءالله پاداش این همه زحمات را خداوند در آخرت به شما خواهد داد.
از برادران و خواهران گرامیم میخواهم که اگر بدی از من دیدهاند من را ببخشند.
خدایا من افتخار میکنم که یک قطره خون ناچیزم را در راه تو دادم انشاءالله این قطره خون ناچیز در درگاه مقربت قبول باشد.
وصیتم به دوستان و آشنایان این است که اگر بدی از من دیدهاند مرا حلال کنید وصیتم به دانش آموزان و همکلاسیهایم این است که اگر بدی یا خوبی از من دیدهاند به بزرگی خودتان مرا ببخشید از دانش آموزان میخواهم که درسشان را خوب بخوانند وگرنه دشمن شاد می شود.
از معلمان خوب و گرامی میخواهم که اگر اذیتی از من دیدهاند به بزرگی خودشان این بنده حقیر خداوند را ببخشند. ما باید در راه خداوند شهید بشویم تا درخت تشنه اسلام را آبیاری کنیم. از همسایگان خوب و مهربانم میخواهم که مرا ببخشند دیگر بیشتر از این وقت عزیز شما را نمیگیرم. به امید پیروزی رزمندگان اسلام بر کفر جهانی.
شهادت سرآغاز زندگیست نترسم ز مرگی که خود زندگیست
خدا حافظ
مهدی بهجتی اردکانی ۱۵/۱۱/۱۳۶۳