گروه اجتماعی دفاعپرس - سرتیپ دوم پاسدار حمید علینقیانپور، فرمانده انتظامی استان اصفهان؛ قدرت و اقتدار پلیس از جمله نمادهای شأن و منزلت او در جامعه به شمار میآید، زیرا از این نهاد انتظار میرود که با خشنترین مسائل جامعه نظیر: قاچاق، قتل، سرقت مسلحانه و ... با قدرت تمام مقابله کند و مطمئناً اگر در مقابله با ناهنجاری اجتماعی به طور موفقیت آمیز عمل کند آنگاه این قدرت و اقتدار پلیس، تبدیل به مأمنی برای شهروندان در جهت حفظ نظم و امنیت جامعه میشود و برآیند این پدیده، نگرش مثبت به پلیس و افزایش شأن و حیثیت اجتماعی او خواهد بود.
بنابر این پلیس باید توان حل مسائل و مشکلات مردم را داشته باشد تا شهروندان احساس کنند که نیاز به خشونت فردی و انتقام جویی شخصی نیست و نهادی دولتی به نام پلیس، از ظلمی که بر آنان رفته آگاه بوده و پشتیبان آنان است. شکی نیست که پلیس برای اجرای قانون و برخورد با مجرمان و قانون شکنان نیاز به قدرت دارد و این قدرت هم از طریق منابع انسانی ورزیده با آمادگی جسمانی بالا، تجهیزات و امکانات پیشرفته و اختیارات لازم بدست میآید، اما پلیس به صرف داشتن قدرت، نمیتواند اقتدار کسب کند. در ادامه به مفهوم اقتدار و شاخصهای آن در پلیس تراز نظام اسلامی میپردازیم.
تعریف اقتدار
اقتدار از جمله واژههایی است که به دلیل غیر ملموس و چند وجهی بودن دارای مفاهیم مختلف و متعددی است و برای رسیدن به یک مفهوم واحد بین صاحب نظران نیز اتفاق نظر وجود ندارد البته باید دانست که صاحب نظران واژه اقتدار را بیشتر در بحث حاکمیت به کار برده اند چنانچه در ادبیات سیاسی معاصر، اقتدار به قدرت مشروع و مشروعیت به پذیرش حق اعمال قدرت از سوی شهروندان گفته میشود. پس اقتدار یعنی قدرت مشروع قانونی و مقبولی که باید در شرایط مقتضی مورد اطاعت و فرمانبرداری قرار گیرد.
باید گفت در اقتدار توجیه و استدلالی نهفته است که آن را از شکل عریان خارج ساخته و قدرت را پذیرفتنی میکند از این رو محدودتر از قدرت است و قدرتی که مبتنی بر رضایت و حاکمیت مردم باشد اقتدار است. البته باید اذعان کرد که کاملترین و جامعترین تعریف از اقتدار تعریفی است که فرمانده معظم کل قوا حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) ارائه کرده و فرمودند: «اقتدار به معنای استفاده مشروع از قدرت است.» یعنی اگر از قدرت استفاده مشروع شود اقتدار است و اگر از قدرت استفاده غیر مشروع شود قلدری و زورگویی و اجحاف در حق مردم است.
شاخصهای اقتدار پلیس از منظرقرآن کریم
۱-فروبردن خشم: فرو بردن خشم، اخلاقی قرآنی است که خداوند متعال آن را از صفات پارسایان قرار داده و در آیه ۱۳۴ سوره آل عمران میفرماید: «متقین کسانی هستند که در راحت و رنج انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطای مردم میگذرند و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد.» بنابر این آیه کسی که میخواهد محبوب خدا شود باید از مال بگذرد و خشم و غضب خود را فرو برد.
۲-تواضع در برابر مردم: پلیس در تراز نظام اسلامی باید در تواضع و فروتنی و مهربانی با مردم نمونه باشد. قرآن کریم هم در این باره در سوره فرقان آیه ۶۳ میفرماید: «بندگان خدای رحمان کسانی هستند که روی زمین بی تکبر راه میروند و هرگاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار میدهند و سخنان نابخردانه میگویند با ملایمت و سلامت نفس پاسخ دهند.» این آیه قرآن به ما میگوید که وقار و نرمی، مدارا و حلم و حوصله از صفات بارز مومنان است. تواضع نسبت به همه مردم اعم از زن و مرد، کوچک و بزرگ و دانا و نادان واجب و لازم است و دست آخر اینکه با جاهلان نباید مقابله به مثل کرد.
۳-خوش اخلاقی: اخلاق نیکو یکی از صفات پسندیده در اسلام و از شیوههای مطلوب جاذبه دینی و فضیلتهای انسانی است. در این باره خداوند در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران خطاب به پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «ای رسول ما پس به خاطر رحمتی که از جانب خدا شامل حال تو شده با مردم مهربان گشتی و اگر خشن و سنگدل بودی مردم از دور تو پراکنده میشدند.» از این آیه هم بر میآید که نظام حکومتی اسلام بر مبنای محبت و ارتباط تنگاتنگ با مردم است. رهبری و مدیریت صحیح با عفو و عطوفت همراه است و افراد خشن و سختگیر نمیتوانند مردم داری کنند.
۴-رعایت ادب: پلیس در تراز نظام اسلامی بایستی در رفتار با ارباب رجوع ادب و نزاکت را رعایت کند و از توهین و تحقیر آنها دوری ورزد. شایسته است که در مقام گفتار با مردم سخنان نیک و سنجیده بگوید و بازبانی خوش آنان را مورد خطاب قرار دهد. در همین خصوص خداوند در آیه ۸۳ سوره بقره میفرماید: «.. و قولوا للناس حسنا یعنی با مردم با زبان خوش سخن بگویید.»
۵-آمادگی رویارویی قدرتمندانه با دشمنان: یکی از ویژگیهای پلیس مقتدر در تراز نظام اسلامی آمادگی رویارویی قدرتمندانه با دشمنان است. به این معنا که نیروهای پلیس باید در ابعاد روحی، معنوی، علمی، فکری، جسمی، تسلیحاتی، اطلاعاتی و ... آمادگی کامل داشته باشند و هیچ نوع ضعف یا کاستی در آنان احساس نشود. خداوند نیز در آیه ۱۳۹ سوره آل عمران خطاب به مومنان میفرماید: هرگز سستی نکنید و اندوهناک نشوید، زیرا شما پیروز مندترین و برترین ملل دنیایید اگر در ایمان خود ثابت قدم باشید.»
اقتدار در سیره ائمه معصومان
در دیدگاه امام علی (ع) خشونت و بدرفتاری با مردم و ستم بر بندگان خدا جنگ با خدا تلقی میشود. حضرت در این خصوص در نامه معروف خود به مالک اشتر مینویسد: «با خشونت نسبت به مردم خود را در موضع جنگ با خدا قرار مده ... هرگز از گذشت و بخشایش نسبت به رعیت پشیمان مباش و از کیفر دادن، احساس شادی به خود راه مده و به هیچ وجه در هنگام غضب که باعث رفتاری خشن و غیر منطقی میشود شتاب مکن.
در کتاب بحارالانوار علامه مجلسی از امام صادق (ع) روایت شده که فرمودند: «شخص شجاع جز در میدان جنگ شناخته نمیشود.» از این سخن بر میآید که پلیس در تراز نظام اسلامی بایستی در حوادث و رویارویی با قانون شکنان شجاعانه عمل کند.
علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار همچنین از امام حسین (ع) روایت کرده که میفرمایند نیازهای مردم که شما برای رفع آنان اقدام میکنید از نعمتهای خداوند است برای شما. از مراجعه مردم به خودتان اظهار ملامت و دلتنگی نکنید.»
اقتدار از منظر مقام معظم رهبری (مدظله العالی)
مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بارها و به دفعات متعدد در فرمایشات خود ویژگیهای اقتدار را برای پلیس درتراز نظام اسلامی ارائه کردند که در این جا به یک نمونه از آنها بسنده میکنیم. ایشان در تاریخ ۱۶ اسفند ماه سال ۱۳۸۳ در دیدار با فرماندهان انتظامی میفرمایند: «اقتدار، فقط اقتدار ظاهری نیست، اقتدار معنوی از اقتدار ظاهری مهمتر است. اقتدار معنوی با نفوذ در دل مردم و جلب اطمینان و محبت آنها حاصل میشود. اقتدار ظاهری که با شمشیر و تازیانه و چهره عبوس و اعمال قدرت به دست بیاید نه کارساز است و نه ماندگار، اقتدار معنوی که با عقل و هوشمندی و ایجاد رابطه صمیمی با مردم و در عین حال ایستادگی برسر مرزها و اصول قانون و بدون هیچگونه ملاحظهای بدست آید برای مردم دلنشین است.
اقتداری که همراه با خشونت ناشی از عصبانیت و جهالت و احساس قدرت نمایی باشد اصلاً اقتدار نیست... بنابر این جمع کردن این دو مهم است هم ایستادگی بر قانون و بدون هیچ گونه ملاحظهای قانون را اجرا کردن و نسبت به هیچ کس در این زمینه تبعیض قائل نشدن و هم داشتن روح منعطف و مهربانی با مردم و انعطاف لازم در موارد انعطاف برای افراد ضعیف. این طور نباشد که انسان مثل یک ماشین عمل کند، بلکه باید مثل یک انسان هوشمند و عاقل عمل کند.»
و اگر در استفاده از این قدرت افراط کند و یا اینکه اگر استفاده از قدرت ضرورت یابد و پلیس استفاده نکند از اقتدارش کاسته میشود و هم برای مأمور و هم مردم مشکل ساز میشود. پلیس برای افزایش اقتدار بیش از تکیه بر قدرت باید رابطهای با مردم داشته باشد که همه باور کنند پلیس یعنی مردم و مردم یعنی پلیس.
خلاصه کلام اینکه پلیس بودن، پیچیدهترین و دشوارترین شغل است چرا که با موجود پیچیده و ناشناخته سر و کار دارد. در این شرایط، هنر پلیس بودن، یافتن راههایی برای عدم استفاده از قدرت و اختیار قانونی است و در صورت ناچار بودن از استفاده از آن، باید متناسب با جرم و در زمان مناسب به کار گرفته شود.
راهکارهای کسب اقتدار در فراجا
با بالا بردن کیفیت و همچنین تناسب آموزش کارکنان، بالا بردن میزان انسجام و یکپارچگی در سازمان و در نهایت وجود راهبرد و تقویت دیدگاه راهبردی در سازمان میتوان گام اولیه و مطلوبی در افزایش اقتدار پلیس برداشت و در گامهای بعدی نیز با توجه به اهمیت مؤلفههای آمادگی جسمانی، خلاقیت و مهارت نیروها، اقدامات لازم در اصلاح روالهای گزینشی جهت اولویت جذب براساس خلاقیت و هوشمندی کارکنان برداشت.
مضاف براین باید متذکر شد که در دنیای پیچیده و پر تحول امروزی، دیدگاه راهبردی یک مهارت اساسی برای فرماندهان، رؤسا و مدیران انتظامی به شمار میآید. در واقع بصیرت و فهم از وضعیت موجود و بهره برداری از تبدیل تهدیدات به فرصتها و همچنین ارتقای نقاط ضعف به قوت نوعی تفکر راهبردی است. بنابر این فرماندهان، رؤسا و مدیران انتظامی همواره باید در تلاش برای ارتقای تفکر راهبردی و بصیرت خود باشند تا بتوانند اقتدار سازمان را افزایش داده و آن را به سمت صحیح هدایت کنند.
آنچه در پایان این یادداشت و در جمع بندی کلی باید بیان کنم این است که اقتدار یعنی پلیس با حضور فیزیکیاش، با کلامش، با نگاهش از بروز خشونت پیشگیری کند. خلاصه کلام اینکه پلیس بودن، پیچیدهترین و دشوارترین شغل است چرا که با افراد مختلف در جامعه سر و کار دارد و در این شرایط، هنر پلیس بودن، یافتن راههایی برای عدم استفاده از قدرت و اختیار قانونی است و در صورت ناچار بودن از استفاده از آن، باید متناسب با جرم و در زمان مناسب به کار گرفته شود.
انتهای پیام/ 241