به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، «زهره سادات لاجوردی» دختر شهید سید اسدالله لاجوردی در مراسم بزرگداشت پدرش که امروز «سهشنبه» در باغ موزه زندان قصر برگزار شد، اظهار داشت: در این سالها کم و بیش از این شهید سخن گفته شده است، اما همچنان شاهد این هستیم با سیاهنمایی و پخش شایعاتی که در فضای مجازی گفته میشود کینهای که نسبتی به ایشان داشتند پایان نیافته است و نسل جوان ما با گذشت ۲۵ سال چهره حقیقی این شهید را نشناخته است که بخش بزرگی از این موضوع به کم کاری ما برمیگردد.
وی افزود: لاجوردی کسی بود که که همه وجود و زندگیش را برای انقلاب گذاشت و حدود یک دهه از عمرش را در زندان ستمشاهی گذراند. یکی از زندانهایی که او در آن بود همین زندان قصر بود. بعد از انقلاب نیز به دلیل شرایط حساسی که وجود داشت مسوولیت دادستانی انقلاب اسلامی را پذیرفت، در شرایطی که گروهک منافقین کودتای شهری و جنگ مسلحانه را آغاز کرده بودند و روزانه در تهران ۳۰ ترور انجام میشد که اغلب مردم بی گناه را نشانه گرفته بود، عهده دار مسوولیتی خطیر شد. اگر قاطعیت، درایت، هوشمندی و اخلاص شهید لاجوردی نبود مشخص نیست په بر سر انقلاب میآمد. حتی در اوان جوانی وقتی خاطراتش را میبینیم همواره مراقب خودسازی و نفسش بود، چیزی که امروز برای همه ما نیاز است و متاسفانه مشغلهها ما را اسیر روزمرگی کرده.
لاجوردی تصریح کرد: با وجود اینکه ۱۰ سال در زندان بود و ما بچهها بیشتر او را پشت میلههای زندان دیدیم، اما نقش ویژهای در خانه داشت و از ارتباط گیری با خانواده غافل نبود. مرتب نامه میفرستاد که ما آن را حفظ کردیم. برای هر یک از فرزندان نامه مجزا نوشته میشد حتی اگر آن فرزند به مدرسه نرفته بود و سواد خواندن نداشت. حتما از ما میخواست یک حدیث برایش بنویسیم و با این حدیث به او درس بدهیم. خیلی از اوقات شاید معنای حدیث را کامل درک نمیکردم، اما برای اینکه گفتههایش را اطاعت کنم خودم را مقید میکردم نامهام را با حدیث شروع کنم و در جواب نامه توضیح میداد که چه نکاتی از این حدیث گرفته.
وی ادامه داد: تاکید داشت روش تربیتی به صورت غیرمستقیم باشد. بسیار خستگی ناپذیر بود و خودش را مشغول کاری میکرد تا فرصت و زمان را از دست ندهد. در زندان قصر جلسات تفسیر قرآن را شرکت میکرد. واقعا ولایتمدار بود و بارها امتحانش را در این خصوص پس داد مخصوصا زمانی که در تصدی دادستانی و رئیس زندانها ناملایماتی دید.
دختر شهید لاجوردی گفت: او برای هیچ کس حتی خانواده خودش سفارش یا رانتی را نمیپذیرفت و تبعیضی قائل نمیشد. عدهای نتوانستند این عدالت را تحمل کنند و سعی در کنار گذاشتن او کردند. اما امام فرمود شما بمان و هرجا با مشکلی رو به رو شدید بگویید من گفتم، اما هیچ یک از همکاران یاد ندارند با همه سختیها یک بار از امام خرج کرده باشد.
وی تصریح کرد: شهید لاجوردی واقعا مردمی بود و در سالهای ترور با مردم فاصله نگرفت. کارها را فقط برای رضای خدا انجام میداد. تنها رضای خدا برایش مهم بود. بسیار سریع اللهجه بود و ابدا اهل محافظه کاری نبود. پای حرف حق میایستاد و آن را به زبان میآورد حتی اگر منجر به برکنار کردنش میشد. بسیار شجاع بود و از همان دوران نوجوانی و مبارزه این خصلت را داشت. فردی سالم به زندان رفت و کلکسیونی از بیماریها و عوارض به خانه بازگشت انواع بیماری و مشکلات را داشت، اما هرگز دست از بیان حق برنداشت. همه مبارزینی که قبل انقلاب با او بودند اذعان میکنند کوچکترین حرفی از همرزمانش زیر شکنجهها نزد.
دختر شهید لاجوردی افزود: یکی از ویژگیهای او که کمتر در بین مسوولان میبینیم سفارشش به خود و خانواده بود که از بیت المال چیزی هزینه نکنیم. با وجودی که دادستان انقلاب بود خود را از هرگونه خدماتی برای خود و خانواده محروم میکرد و ما یاد گرفته بودیم که بحث آقازادگی نداریم. سعی می کرد بیشترین خدمت رسانی را داشته باشد و در مقابل خرجی برای دولت نداشت.
زهره لاجوردی ادامه داد: جنایاتی که در دهه ۶۰ صورت گرفت انقدر زیاد و برخی عجیب بود که امروز وقتی با جنایات داعش رو به رو میشویم میبینیم منافقین روی داعش را هم سفید کردند. سه پاسداری که به شهادت رساندند و شکنجه هایی که اعمال شد و پوست بدنشان را سوزاندند کمتر برای مردم بیان شده است. امیدواریم بعد گذشت سالها این جنایات تبیین شود، چرا که هنوز دست از جنایات خود برنداشتند و ما همچنان با پدیده نفوذیها مواجهیم که گوش به فرمان آنها هستند.
انتهای پیام/ 141