به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، عرصه تولید آثار موسیقایی مرتبط با مضامین و رویدادهای مذهبی و اعتقادی همواره جزو پرطرفدارترین و در عین حال پرچالشترین عرصههای فرهنگی هنری کشورمان بوده است که طی سالهای متمادی دوشادوش سایر فعالیتهای فرهنگی هنری مرتبط با این موضوع مورد توجه مخاطبان و هنرمندان قرار گرفته است.
تولیدات این حوزه اگر چه همواره در معرض اتهامهای فراوان از جمله «سفارشی بودن» قرار داشتهاند، اما به دلیل حس و حال موجود در آنها که برگرفته از باورها و اعتقادات نهفته در ضمیر بسیاری از مخاطبان بالقوه است، در اغلب موارد فعالیت در حوزه را با استقبال هنرمندان مواجه کرده است.
همزمان با ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) بر آن شدیم تا بار دیگر با نگاهی اجمالی به تولیدات موسیقایی مختلف مرتبط با قیام عاشورا در کشورمان در قالبهای گوناگونی، چون آلبوم، موسیقی متن فیلم و سریال، اجرای زنده و مواردی از این دست داشته باشیم.
در این چارچوب آنچه مورد توجه قرار گرفته و میگیرد، صرفاً مرور و یادآوری آثار برجسته حوزه موسیقی «عاشورایی» است که در سالهای دور و یا نزدیک تولید و در بازار موسیقی عرضه شدهاند. آثاری که طبیعتاً برخی از آنها از درجه کیفی ممتاز برخوردار بودهاند و شاید برخی دیگر با انتقاداتی هم در موعد انتشار به لحاظ موسیقایی و محتوایی مواجه بودهاند، اما همه در یک وجه اشتراک دارند و آن ماندگاری در حافظه جمعی دلبستگان اباعبدالله (ع) است.
در سی و سومین قسمت از سلسله گزارشهای «روایت مهر از نواهای عاشورایی» به سراغ پروژه موسیقایی «نی نوا» به عنوان یکی از ماندگارترین و به نوعی یکی از شاهکارهای موسیقی ایران به آهنگسازی یکی حسین علیزاده ازهنرمندان ممتاز کشورمان رفتیم که اگرچه ابتدا مشخصاً برای ایام سوگواری خاصی طراحی نشده بود، اما به دلیل قابلیتهای کم نظیر و ایده پردازیهایی که از سوی آهنگساز و نوازندگانش پیش روی شنوندگان قرار گرفت، تبدیل به یکی از مهمترین پروژههای ماندگار و شنیدنی مرتبط با ایام سوگواری در مناسبتهای مختلف شد. اثری که یکی از شناسنامههای مهم معرفی آثار هنرمندی به نام حسین علیزاده شده که اول شهریور ماه امسال وارد هفتاد و دومین سال حیات پربار خود میشود.
آهنگساز و نوازندهای که همچنان در آسمان پرستاره موسیقی ایران زمین یکی از روشنترینها و درخشانترین هاست و میتوان از او به عنوان یکی از هنرمندان جریان سازی نام برد که اگر مهارت و هنرنمایی بی مثال او و تعدادی از هم نسلانش در موسیقی نبود، اکنون شرایط چندان خوبی نیز برای موسیقی ایرانی حاکم نبود. شرایطی که به واسطه تلاش آنها توانست نقش موثری در شکل گیری جریان نوینی از موسیقی ایرانی ایفا کرده و فضایی را برای نسل جدیدی از مخاطبان این نوع موسیقی فراهم سازد که درباره آن تاکنون پژوهشها و کتابهای زیادی در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. در این میان بی تردید جایگاه کیفی پروژه «نی نوا» نیز چارچوبی ارزشمند برای واکاوی و کنکاش در حوزه فعالیتهای هنرمندی است که به واسطه همین پروژه و آثار دیگرش تبدیل به هنرمندی بین المللی و قابل اتکا برای معرفی فرهنگ و هنر این سرزمین شده است.
پروژه موسیقایی «نی نوا» عنوان آلبومی با هنرمندی حسین علیزاده است که اول مهر ماه سال ۱۳۶۲ توسط موسسه فرهنگی هنری ماهور پیش روی مخاطبان قرار گرفت. این آلبوم همان گونه که اشاره شد، یکی از معروفترین و معتبرترین آثار این آهنگساز اسطورهای موسیقی ایرانی است که پس از پخش و توزیع آن توانست آن چنان مورد استقبال مخاطبان قرار گیرد که شاید در فرآیند تولید و ارائه محصولات موسیقی ایرانی بتواند به عنوان یکی از الگوهای شاخص این چارچوب معرفی شود.
محبوبیتی کم نظیر که اگرچه محتوای آن برای ایام سوگواری خاصی طراحی نشده بود، اما توانست به عنوان موسیقی زمینه و اصلی بسیاری از برنامهها و رویدادهای دیگر مورد استفاده قرار گیرد و تبدیل به یکی شناسنامههای اصلی عرض ارادت در مناسبتها و ایام مذهبی شود.
یک پروژه تماماً ملی با شاخصهها و مولفههای معتبر حوزه موسیقی که به واسطه حضور حسین علیزاده و جمعی از شاخصترین نوازندگان موسیقی ایرانی از جمله جمشید عندلیبی با نوای نی سحرآمیزش میتواند حتی به عنوان یکی از الگوهای شاخص آموزشی در حوزههای مختلف دانشگاهی نیز مورد واکاوی و سنجش قرار گیرد.
به شهادت آنچه درباره پروژه «نی نوا» در منابع مختلف اینترنتی و مکتوب منتشر شده، «نی نوا» یکی از اولین آثار موسیقایی حسین علیزاده است که برای ارکستر نوشته شده است. مسیری که در سال ۱۳۵۶ آغاز شد.
در این آلبوم، «نی» نقش یک راوی را دارد و مصرع نخست از نی نامه مولوی یکی از مواردی بوده که علیزاده از آن ایده گرفته و جمشید عندلیبی از نوازندگان ممتاز عرصه نی نوازی تک نوازی آن را به عهده گرفته است.
گفته شده نینوا در زمانی پخش شد که پیش از آن، هنرمندان مختلف عمدتاً از آواز به عنوان عنصر اصلی در موسیقی خود استفاده میکردند و از این رو که یک آلبوم ایرانی تنها با تکیه بر سازهای گوناگون بتواند به محبوبیت فراگیر در جامعه برسد، در نوع خود بااهمیت جلوه میکرد. استفاده از ریتم، سازآرایی گوناگون و فرم «چند صدایی» که مورد آخر در آن زمان در بین آثار ایرانی تازگی داشت، از عواملی هستند که منتقدان در موفقیت اثر از آن نام میبرند.
درباره این آلبوم نوشته شده بود: «اولین طرحهای نی نوا در سال ۱۳۵۵ بر اساس دستگاه نوا با هم نوازی سازهای ایرانی اجرا شد. با این تفاوت که فرم اصلی مبتنی بر ردیف سازی و آوازی بنا شده بود. در سال ۱۳۶۱ همان طرح با تغییرات اساسی از نظر فرم و محتوا و فرم، برای ارکستر زهی و تک نوازی نی نوشته و نهایتاً در تابستان ۱۳۶۲ با عنوان «نی نوا (نوای نی)» ضبط شد.
ساختمان اصلی اثر از همان ساختما کلی دستگاه نوا پیروی کرده است که در کل آن انگارههای گوشههای اصلی نوا، در حرکت ملودی و ترکیب موازی آن و هارمونی از درجات شکل دهنده مقام با مدهای گوناگون، دستگاه بسط و گسترش یافته است. به جز گوشه یا مدهای اصلی، مانند درآمد، نیشابورک، جامه دران و نهفت، انگارههای گوشههای فرعی نیز در شکل گیری و ترکیب ملودیها نقش اساسی داشته اند. انگارههای ریتمیک دستگاه نوا نیز پایه و اساس بسط و گسترش در نی نوا است که شامل انگارههای ریتمیک درآمد، نیشابورک، نهفت، مثنوی، نغمه، جامه دران میشود.»
حسین علیزاده که طی سالهای گذشته گفتگوهای متعددی درباره پروژه نی نوا داشته، در یکی از همین مصاحبهها بود که درباره نحوه تولد موسیقی «نی نوا» گفته بود: من بچه خیابان خیام هستم و یکی از سرگرمی ما بچهها در آن موقع راهاندازی دسته بود. من نمیخواهم تبلیغ وابستگی مذهبی کنم، ولی همیشه اسمم را دوست داشتم و از آنجایی که من در روز عاشورا متولد شدهام، مادرم اسمم را حسین گذاشته و «علیزاده» هم هستم […]من از موضع یک متخصص موسیقی میگویم که با «نی نوا» بیشتر بعد از انقلاب و اول انقلاب آشنا شدم و برایم اسم بسیار زیبایی بود. خیلیها تفاسیر مختلف راجع به «نی نوا» کردند و این قطعه را برای خودشان دانستند. نی نوا آن واژهای است که ما همه حسها را میتوانیم درباره آن داشته باشیم. اگر میخواهند موضوع و حس مبارزه امام حسین (ع) را به آن اطلاق کنند، من افتخار میکنم.
این آهنگساز درباره اینکه برخی این قطعه را به جای «نی نوا»، «نینوا» اطلاق میکنند، اظهار کرد: «نینوا» اسم زیبایی است که یک معنای چند بعدی میتوان به آن داد. هم «نینوا» است هم «نوای نی» است و هم قطعهای که این نی مینوازد در دستگاه نواست. به همین جهت نینوا یک قطعه ملی شد و هر کس با هر عقیدهای با این قطعه ارتباط برقرار کرد. […]من دوستان بسیار زیادی با عقاید مختلف با این قطعه پیدا کردم و خودم مدیون قطعه نینوا هستم که در یک زمانی در ذهن من اتفاق افتاد. زمانی که من شاهد آن بودم که جنگ شروع شده بود و همه داشتند در زمینه موسیقی برداشت خودشان را میکردند.
در آن زمان مسئولان موسیقی از من خواستند که بیایید در مورداتفاقاتی که در جنگ افتاده قطعه بسازید. من گفتم اولاً نمیتوانم کار سفارشی بسازم چرا که باید با حس خودم بوجود بیاید و ضمن اینکه هر کسی جنگ را یک جور میبیند. من نمیگویم که این قطعه را برای جنگ ساختم، ولی در شرایطی بود که در جنگ زندگی میکردیم. یادم هست یکبار یک نفر از من پرسید که نینوا چه رنگی است؟ گفتم یک افق تیرهای است که رنگ قرمزش غالب است چرا که ساخت این قطعه در نگاهم به افق در یک غروب اتفاق افتاد.
علیزاده در گفتوگوی دیگری هم تاکید کرده بود: موسیقی «نی نوا» برای من پروژهای بود که هر وقت میخواستم با خودم دردل کنم به سراغش میرفتم. این موسیقی برای من یک نیایش بود که در خلوت خودم داشتم و جالب اینکه در زمان نوشتن ملودی، خیلی کم پیش میآمد که نت نوشتهای را پاک کنم. این پروژه برای من سمبل مقاومت و عشق است. من این موسیقی را با بغض مینوشتم، اما نه بغضی که بوی مرگ میداد. این بغض بوی زندگی میداد که من از آن درس میگرفتم. من از «نی نوا» درسهای زیادی گرفتم و خیلی خوشحال بودم که این پروژه بعدها تبدیل به یک اثر ملی شد که هر شنوندهای با اعتقادات خودش با آن ارتباط برقرار میکرد. آن زمان بود که فهمیدم «نی نوا» روایت دل همه آدم هاست. حتی آنهایی که مسلمان نبودند هم با این موسیقی ارتباط برقرار کرده و از آن حس معنوی میگرفتند.
شرایط هم به گونهای پیش رفت که خیلیها گوش دادن «نی نوا» را ثواب میدانستند و من واقعاً در این اوضاع و احوال احساس خوشبختی میکردم. حتی تشویق بزرگانی، چون سایه، مشیری و اخوان ثالث بعد از شنیدن این قطعه باعث شد که راه جدید برای من باز شود و خود را مسئول کارهای آینده ام بدانم. «نی نوا» یک یادگاری برای مردم عزیز ایران است که حتی در مواجهه با متعصبترینها نیز توانست جلب نظر کند و به نوعی از همه چیز منزه شود.
این آهنگساز و نوازنده کم نظیر موسیقی ایرانی در یکی دیگر از گفتگوهای خود پیرامون پروژه «نی نوا» بود که به نکات جالب توجهی از پس انتشار این پروژه اشاره کرده و گفته است: اگر کارهای مرا پس از «نی نوا» دنبال کرده باشید، میبینید کارهای دیگری هم انجام دادهام که خیلی از «نی نوا» سر بودهاند. «نی نوا» در دوره بخصوصی خلق شد؛ دورهای که در این زمینه کمتر کار شده بود و تعداد کسانی که این نگرش را داشتند خیلی کم بود. نی نوا در درجه اول برای خیلیها معلم خوبی بود و باعث شد بسیاری از آهنگسازان انگیزه پیدا کنند و کارهای مدرنتر و حتی بهتر از «نی نوا» انجام دهند. من هیچ وقت فکر نکردم کارم تمام شده، چون کار من شاخههای مختلف دارد. البته اگر میخواستم «نی نوا» را دوباره بنویسم قطعاً چیز دیگری میشد. وقتی شما قطعهای را میسازید تا لحظه آخر آن را زیاد و کم میکنید و میآرایید.
نوشتن یک قطعه هیچ وقت واقعاً تمام نمیشود و فقط از روی عادت است که یک جا باید آن را تمام کنی. من معتقدم خیلی از هنرمندان فقط یک اثر دارند که آن را به شکلهای مختلف تکرار میکنند. […]شاید انگیزه من آن زمان این بود که ساز نی را به نوعی به صحنه بیاورم. چون ساز نی نسبت به سازهای دیگر در آن زمان خیلی مهجور بود، با اینکه نی ساز مهمی در موسیقی ایرانی است، ولی تنها در تکنوازی از آن استفاده میشد و انگیزه من ترکیب این ساز با سازهای دیگر بود، نی نوا در دورهای ساخته شد که حال و هوای آن پر از گره و بغض بود و انگار آدم میخواست این بغض را بشکند و نینوا به خوبی این کار را میکرد.
به هر ترتیب موسیقی «نی نوا» از جمله ملودیهای معتبر و ارزشمند تاریخ موسیقی ایران زمین است که به واسطه حضور هنرمندان ارزنده ای، چون حسین علیزاده با آن خلاقیت و استادی منحصر به فردش، جمشید عندلیبی با تک نوازی سحرانگیزی که در حوزه نی نوازی انجام داده و همچنین جمعی دیگر از نوازندگان شاخص موسیقی کشورمان توانست جایگاه رفیعی میان مخاطبان پیدا کند.
جایگاهی که اگرچه منحصراً برای ایام سوگواری محرم و صفر ساخته نشد، اما هرچه بود توانست خود را به عنوان یکی روایتهای ناب موسیقایی مرتبط با این روزهای عزیز معرفی کند. شرایطی که طی سالهای اخیر آنچنان که باید در موسیقی ایرانی دیده نشده و اگر هم فعالیتی در این زمینه صورت میگیرد به واسطه تلاشهای عده کمی از هنرمندانی است که همچنان دغدغه تولید موسیقی جدی حتی برای ایام مناسبتی دارند.
منبع: مهر
انتهای پیام/ ۱۳۴