گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ اکبر صفرزاده؛ فیلم سینمایی «رستگاری در شاوشنک» به نویسندگی وکارگردانی فرانک دارابونت یک از مهمترین فیلمهای تاریخ سینما است. اهمیت فیلم در درجه اول ریشه در تکنیک دارد؛ بازیگری، کارگردانی، فیلمنامهنویسی، تدوین و موسیقی فیلم در بالاترین درجه کیفیت است.
درجه دوم اهمیت فیلم از فلسفه حاکم بر فیلم نشات می گیرد که فوق العاده زیبا است و یک جهانبینی درجه یک آمیخته با امید و روشنایی را پیش روی ما قرار میدهد. درجه سوم اهمیت فیلم ریشه در تاریخنگاری و وقایع نگاری زندانهای آمریکا دارد که این کار را با نهایت دقت و ذکر جزئیات مفید انجام میدهد.
بهغیر از چند سکانس کوتاه فیلم که در بیرون زندان میگذارد تقریبا بقیه سکانسهای فیلم در زندان است و از این منظر یک منبع و مرجع کامل است برای زندانشناسی و چگونگی اداره زندان در آمریکا و دیگر کشورهای بدون نفت.
در بسیاری از کشورهای بدون نفت، زندان توسط بخش خصوصی احداث و اداره میشود. استدلال دولت و حاکمیت این است که من کشورم را با پول مالیات مردم اداره میکنم و باید برای ریال به ریال این مالیات در برابر مردم پاسخگو باشم و هیچ دلیلی وجود ندارد که مالیات مردم را خرج افراد ناسالم و خلافکار کنم.
همانطور که در فیلم مشاهده میکنیم زندان توسط بخش خصوصی اداره میشود و حاکمیت فقط نظارت، هدایت و حمایت میکند. بخش خصوصی زندان میسازد، امنیت زندان را تامین میکند، غذا، محل خواب و لباس برای زندانی تامین میکند و در مقابل نیروی ارزان کار-زندانی- دریافت میکند.
قاضی – دادگاه- زندانی را به بخش خصوصی میسپارد تا علاوه بر محبوس کردن فرد خلافکار در محیطی دربسته و به دور از اجتماع، به عنوان نیروی کار ارزان در زندان کار کند.
در فیلم «رهایی از شاوشنک» چندین و چند بار این صحنه را میبینیم که زندانیها در قبال دریافت پول کار میکنند و هر کدام با توجه به مهارتی که دارند خرج خود را در میآورند و حتی برای خانواده هایشان در بیرون زندان پول میفرستند.
اندی دوفرین (تیم رابینز) کتابخانه زندان را بازسازی و مجهز به کتاب میکند، کارهای مالیاتی مامورهای زندان را انجام میدهد، به همراه دیگران پشت بام زندان را آسفالت و گاهی هم در بیرون زندان کار میکند، او در زندان هیچ گاه بیکار نیست.
مساله دیگری که توسط فیلم بیان میشود و بسیار حائز اهمیت است نحوه و چگونگی حضور حاکمیت در زندان است؛ قضات یا مامورهای حاکمیت در قالب هیاتی چند نفره گاه گاه به زندان میآیند و با زندانیها صحبت و آنها را ارزیابی میکنند تا تشخیص دهند که آیا آنها به اندازه کافی تنبیه شده و شرایط حضور در اجتماع را دارند یا خیر. دخالت حاکمیت در مساله زندان در همین حد است.
احداث زندان توسط بخش خصوصی با هدایت، نظارت و حمایت حاکمیت یکی از اصولیترین و درستترین کارهایی است که توسط کشورهای بدون نفت انجام شده است. در این ساختار علاوه بر اینکه یک ریال از مالیات مردم خرج افراد خلافکار نمی شود ترتیبی اتخاذ شده تا فرد خلافکار کار کند و در درون زندان درآمد داشته باشد و این درآمد را خرج خود و خانواده اش کند.
برعکس کشورهای بدون نفت که زندان در آنها محل تنبیه، سختی و کار ارزان است در کشورهای صاحب نفتی مانند ایران زندان محل استراحت و تفریح است. در کشور ایران دولت با اتکاء به پول نفت زندان درست کرده، زندان بان تامین کرده و هزینه غذا، پوشاک و نگهداری از زندانی را میدهد تا زندانی عزیز بخورد و بیاشامد و استراحت کند.
زندان در ایران به جای آنکه محل مجازات و سختی باشد محل جایزه دادن به فرد خلافکار است؛ فرد زندانی توسط دولت و مالیات مردم تامین میشود و خانواده فرد زندانی توسط افراد خیر و نیکوکار.
انتهای پیام/ 121