به گزارش گروه بینالملل دفاع پرس، «عربستان» که در عمل ثابت کرده است از گزینه های مفهومی امت اسلامی دور شده است، در مسیر سیاستهایی گام برمی دارد که با منافع «آمریکایی -صهیونیستی» همسویی دارد! حال، چگونه می توان اقدام آن را در توقف برنامه های شبکه «المنار» تفسیر کرد؟ دلیل این اقدام «عربستان» چه بوده است؟
از خلال تحلیل موضوعی و به دور از کلامی که بیانگر وابستگی است، می توان گفت:
«عربستان سعودی» امروز، در صف مخالفان مسائل عربی و اسلامی قرار گرفته است و این نتیجه ای است که می توان از خلال مطالعه تاریخ سیاسی این کشور به ویژه، گذشته نزدیک آن که مملو از تمام اشکال ظلم و استکبار است، به دست آورد و چون ما در اینجا از یک نمونه عینی صحبت می کنیم، به مدارک و شواهدی از واقعیت سیاسی موجود اشاره می کنیم.
تجزیه و تحلیل رفتار سیاسی «ریاض» نمی تواند از رفتار آن در همه زمینه ها جدا باشد، چرا که پیشینه، یکی است. باید بگوییم رفتار «عربستان» در سطوح مختلف، جز از ایدئولوژی دین گریز و مخالف ارزش های انسانی آن تعبیر نمی کند. از آغاز تأسیس این رژیم و اقدام آن در تجهیز داعشی های گذشته مانند طالبان گرفته تا فراموشی مسأله «فلسطین» در طول تاریخ عملکرد سیاسی «ریاض» و جنگ علیه مردم یمن که آخرین ان نخواهد بود، همگی نشان می دهند که عربستان ابزاری برای اجرای افکار و مبانی صهیونیستی به شمار می رود.
از آنجا که ما نمی خواهیم به طور مستقیم بگوییم «ریاض» با تعطیلی شبکه «المنار» و قبل از آن، شبکه «المیادین» به دنبال تکمیل کردن جنگ خود در برابر رسانه های مقاومت است، به ریشه و خاستگاه فکری عملکرد «عربستان» اشاره می کنیم. باید بگوییم اقدامات این کشور که کانون انتقاد نهادهای حقوق بشری در جهان، حتی مجامع بین المللی شده است، بهترین دلیل برای اثبات رویکرد رژیم «آل سعود» است.
حال، با توجه به آنچه ارائه شد، دلیل «عربستان» در خاموش کردن صدای مقاومت چیست؟
شکی نیست که شبکه «المنار» و یا «المیادین»، رویکرد مقاومت در منطقه را بازتاب می دهند و امروز کاملاً مشخص است که این رویکرد با وجود اینکه دستگاه تبلیغاتی «واشنگتن» که «ریاض» جزئی از آن به شمار می آید، توانایی و ظرفیت های بزرگتری دارد، در حال تحقق بخشیدن به نتایج عملکرد خود در میدان رسانه ای است. نفوذی که صدای مقاومت از آن برخوردار است، به صورت مستقیم بر واقعیت حقیقی سیاست آمریکا تاثیر می گذارد و این همان چیزی است که «واشنگتن» آن را به ویژه بعد از موفقیت این صدا در شست و شوی مغزی ملتها در جهان عربی و اسلامی و حتی جهان غرب، برنمی تابد.
درست، همان گونه که تلاش های ترومیت رسانه ای وابسته به واشنگتن از جمله محافل رسانه ای «عربستان» با ضربه زدن به محور مقاومت از طریق شایعه پراکنی، تحریف سخنرانی ها و یا ایجاد حوادث، موفق نشدند. به گونه ای که «ریاض» پس از ناتوانی خود در جلوگیری از اثرات صدای مقاومت، به ناچار، تصمیم به خاموش کردن آن گرفت.
بنابراین تعطیلی شبکه «المنار»، اقدامی است در جرگه دیگر اقدامات جنایتکارانه «ریاض» قرار می گیرد. این عمل برای دولتی که تروریسم را در منطقه ما تجهیز و تامین مالی کرد، زشت و ناشایست نمی نماید. دولتی که از روابط محرمانه و آشکار خود با «رژیم صهیونیستی» لذت می برد. این عمل بر دولتی که به مبانی اسلامی مورد ادعای خود به ویژه در سیاست خارجی تا فجایع اخیر حادثه «منی»که میزان بی تفاوتی «ریاض» به ارواح زائران را نشان می دهد، احترام نمی گذارد، ناشایست نیست؛ دولتی که موضوع «فلسطین» و سرنوشت ملتها را برگه ای برای فروش نفتی می کند که شروع به سوزاندن آن کرده است. علاوه بر آنچه بیان شد، این عمل بر دولتی که با کینه ای مخفی با همسایه خود، «یمن» می جنگد و محل انتقاد تمام نهادهای حقوق بشری در جهان قرار گرفته است، سرزنش آور نیست.
عربستانی که در کشتار کودکان بی گناه مردم یمن فرو رفته است، آیا از اعمالی چون تعطیلی این شبکه و آن شبکه دور است؟ آیا می توان بر دولتی که هیچ ارتباط و وابستگی به گزینه های امت اسلامی ندارد، به خاطر مسائل آن عیب گرفت؟ آیا وقتی که عربستان ارتباط خود را با «رژیم صهیونیستی» آشکار می کند، می توان از اقدام آن در تعطیلی شبکه «المنار» تعجب کرد؟ آیا می توان این اقدام «ریاض» را ناگهانی برشمرد؟ کشوری که «فلسطین» و فعالیت های مقاومتی را در بازار نفت و سلاح می فروشد؟
این اقدام «ریاض» فقط بیانگر بیچارگی و درماندگی آن است، همان گونه که پیروزی صدای مقاومت را در میزان تاثیر و نفوذ بازتاب می دهد. «عربستان» پس از آنکه پشت توجیهات گذشته خود پنهان شده بود، خود را برای نفرت انگیزان به صراحت نمایش می دهد، اما امروز این کشور قادر به انجام آن نیست، چرا که صدای مقاومت آن را رسوا کرده و از این رو آن را خاموش کرده است.