به گزارش خبرنگار اخبار داخلی دفاعپرس، در فقه سیاسی اسلام، حکومت از آن خداوند متعال و قادر است و معصوم نیز به اذن الله شایستگی حکومت را دارد، اما، از دوران اولین حکومتهای باستانی تا به امروز نگاههای متفاوتی نسبت به این موضوع مطرح شده است که عموماً مورد بحث ما نیست.
در نگاه مدرن متأثر از اندیشههای فلاسفه قرن ۱۷ و ۱۸ انسان جدای از هر مسئله خودش موضوعیت دارد و محور همه امور محسوب میشود تا جایی که برخی از فلاسفه متأخر نوع نگاه اومانیستها به انسان را انسان-خدایی تلقی کردهاند.
چنین نگاههایی که ریشه آن را میتوان در خرافات دین یهود و اندیشههای پاگانیستی مصر باستان جستجو کرد، به اعتقاد حُکمای اسلامی کفر مطلق است، چرا که خداوند محور همه امور است و انسان جایگاهش در قران کریم «خلیفه الله» تبیین شده است. بنابراین، حکومت از منظر اسلام ماهیت، هدف و کارکردش در تضاد و تقابل با اندیشههای مدرن قرار دارد.
شاید بتوان گفت بحث و جدل در باب حکومت از صدر اسلام مورد مناقشه اندیشمندان بوده است. در مذهب تشیع نیز تنوع سلایق راجع به حکومت و حکومتدار مشهود است و نظریات متعددی تا کنون ارائه شده است، اما انچه مد نظر است کلیاتی در باب دولتسازی اسلامی از منظر ائمه معصوم (ع) است.
حجت الاسلام والمسلمین «ملکیراد» عضو هیات علمی پژوهشکده مهدویت و آینده پژوهی در مقالهای پیرو بخش از بیانات حضرت علی (ع) در باب لزوم حکومت اینگونه مینویسد:
گرچه باید سعی و تلاش نمود تا حکومت و نظام حاکم بر اجتماع، براساس معیارها و ارزشهای الهی، حاکمیت داشته باشد، و از دستورات دینی الهام گرفته باشد، اما اگر در تحت هیچ شرایطی به هر دلیلی نظیر مخالفت ظالمان و طواغیت، ایجاد چنین نظام و حکومتی ممکن و میسر نبوده باشد، وجود حکومت جور از نبود حکومت، بهتر خواهد بود، زیرا نبود حکومت و نظام در جامعه انسانی موجب افزایش ظلم و جنایت و نا امنی و فساد و شیوع انواع منکرات میشود، درنتیجه تمام زمینههای رشد و پرورش استعدادهای انسانی از بین خواهد رفت؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که: اولاً: وجود قوانین برای حیات جامعه انسانی لازم و ضروری است. ثانیا: به منظور اجرای آن قوانین و هماهنگی میان نهادهای مختلف اجتماعی وجود نهادی، چون حکومت ضروریتر است؛ بنابراین در طول حیات بشر مکاتب و ادیان مختلف چه الهی و چه غیر الهی یکی از پیامهای اصلی شان برای بشریت، تنظیم قوانین و مقررات بوده و برای حسن اجرای آنها، نظام و حکومتی را به مردم پیشنهاد نموده و در معرض قضاوتشان قرار دادهاند.
امیرالمومنین در نامه که به مالک اشتر در باب حکومتداری اسلامی مینویسند، اعلاترین درجه از مردمداری را به تمام جهانیان ارائه میکنند. نکلات طلایی که عقل بشری در غرب مدرن با تعمق به موضوع حکومتداری به آن رسیده است، و به خوبی از ان بهره میبرد.
بخشی از نامه حضرت علی (ع) به شرح ذیل است:
«ای مالک! مهربانی به مردم و دوست داشتن آنها و لطف در حق ایشان را شعار دل خود ساز.
چونان حیوانی درنده مباش که خوردنشان را غنیمت شماری، زیرا آنان (مردم) دو گروهند یا در دین با تو برادرند و یا در آفرینش با تو برابر.
از مردم خطاها سر خواهد زد و لغزشهایی کنند، پس، از عفو و بخشایش خویش نصیبشان ده، همان گونه که دوست داری که خداوند نیز از عفو و بخشایش خود تو را نصیب دهد.
هر گاه کسی را بخشودی، از کرده خود پشیمان مشو و هر گاه کسی را عقوبت نمودی، از کرده خود شادمان مباش.
هرگز به خشمی، که از آن، امکان رهایی هست، مشتاب و مگوی که مرا بر شما امیر ساخته اند و باید فرمان من اطاعت شود. زیرا، چنین پنداری سبب فساد دل و سستی دین و نزدیک شدن دگرگونیها در نعمت هاست.
هرگاه، از سلطه و قدرتی که در آن هستی در تو نخوتی یا غروری پدید آمد به عظمت ملک خداوند بنگر که برتر از توست و بر کارهایی تواناست که تو را بر آنها توانایی نیست.
هیچ چیز، چون ستمکاری، نعمت خدا را دگرگون نکند و خشم خدا را برنینگیزد، زیرا خدا دعای ستمدیدگان را میشنود و در کمین ستمکاران است.»
در نظامسازی نوین اسلامی از منظر ائمه معصوم (ع) ساختارها باید به نحوی در سیستم قانونگذاری طراحی شوند که گزینش افراد برای قبول مسئولیت در سمتهای مختلف خروجی نهاییاش، حضور مدینترین، متخصصترین و سازیستترین اشخاص در مناصب حکومتی باشد، در نظامسازی اسلامی نه انحصار و باند بازی جایی دارد و نه عدم فیلترهای حیاتی که برای میدان دادن به مدیران مجاهد و خادم ضروری است.