قله کجاست، ماکجاییم؟

تأکید رهبر معظم انقلاب در یک بازه زمانی ۱۲‌ساله بر کلیدواژه‌های نمادینی، چون «قله»، «دامنه» و «حرکت در مسیر»، علاوه بر اینکه محور‌های راهبردی کشور را مشخص می‌کند، پرسش‌های قابل تأمل دیگری به دنبال دارد.
کد خبر: ۶۱۵۰۰۴
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۰ - 08September 2023

قله کجاست، ماکجاییم؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، رهبر معظم انقلاب اسلامی ۲۶ مرداد سال جاری در دیدار با فرماندهان سپاه گفتند: «ما فصل مُشَبّعی را حرکت کردیم. این سربالایی، این شیب تند را عبور کردیم، به ‎قله‌ها نزدیک شدیم. نباید ‎خسته بشویم.» حضرت آیت­‌الله العظمی خامنه­‌ای پیشتر نیز در سخنرانی­‌های جداگانه به­ تواتر بر مفاهیم کلیدی سخنرانی اخیرشان تأکید داشتند؛ چنانچه یازده سال پیش، در سخنرانی روز ۱۴ خردادماه سال ۱۳۹۱ در حرم مطهر بنیان‌گذار جمهوری اسلامی نیز فرموده بودند: «در راه پیشرفت، توقف ممنوع است؛ خودشگفتی ممنوع است؛ غفلت ممنوع است؛ اشرافی‌گری ممنوع است؛ لذت‌جویی ممنوع است؛ به فکر جمع کردن زخارف دنیا افتادن برای مسئولین ممنوع است. با این ممنوعیت‌هاست که می‌توانیم به قله برسیم. ما داریم در دامنه حرکت می‌کنیم. ما هنوز به قله نرسیده‌ایم؛ با آن فاصله داریم. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، دشمنی‌ها تمام خواهد شد. آن روزی که ملت ایران به قله برسد، معارضه‌های خباثت‌آلود به پایان خواهد رسید. ما تا آن روز فاصله داریم. حرکت را باید بی‌وقفه ادامه دهیم.»

تأکید رهبر معظم انقلاب در یک بازه زمانی ۱۲­ ساله بر کلیدواژه‌­های نمادینی، چون «قله»، «دامنه» و «حرکت در مسیر»، علاوه بر اینکه محور‌های راهبردی کشور را مشخص می­کند، پرسش­های قابل­ تأمل دیگری به دنبال دارد که بدون یافتن پاسخی برای آنها، درک عمق و مافی­الضمیر مفاهیم یادشده ممکن و میسر نخواهد بود. پرسش­‌هایی نظیر اینکه مشخصات قله مورد اشاره مقام معظم رهبری چیست؟ کشور در حال­ حاضر نسبت به قله در چه فاصله‌هایی قرار دارد؟ وجوه مشخصه دامنه­­‌ای که در آن قرار داریم چیست و شاید کلیدی­‌ترین سوال این است که چرا فقط وقتی به قله برسیم، دشمنی‌ها پایان خواهد یافت؟

در این مجال، به بررسی و یافتن پاسخ برای این پرسش می­‌پردازیم که چرا «قله»، تنها جای امن و حصین روند‌های پیشرفت کشور و نقطه پایان خصومت­‌هاست؟

جواب این سوال را از یکی از خاطرات دریابان «علی شمخانی» دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی کشور شروع می­‌کنیم؛ زمانی که همپای مذاکرات فشرده هسته­‌ای نمایندگان ۵+۱ در وین و ژنو، «بوریس جانسون» وزیر خارجه وقت انگلیس و «کاترین اشتون» مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا به تهران آمدند. دریابان شمخانی در دیداری که با فرستادگان اروپایی داشت، صراحتاً این موضوع را به طرف غربی یادآور شد که «مذاکره در شرایط کنونی، تنها گزینه پیش روی شماست؛ چون شما همه مسیر‌های ممکن را پیمودند و نتیجه نگرفتید. بر این مبنا نمی‌توانید در مذاکرات شرط تعیین کنید، چون راهی جز مذاکره برای رسیدن به توافق ندارید.» پشتوانه این اظهارات، دستیابی به دانش پیشرفت هسته­‌ای، توسعه فعالیت­‌های صلح‌آمیز هسته‌ای، طراحی و ساخت سانتریفیوژ‌های نسل جدید، افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده و تولید اورانیوم با غنای ۲۰ درصد بود. ایران در مسیر پیشرفت هسته­‌ای به نقطه­‌ای رسیده بود که دیگر متوقف­ کردنش نه ممکن بود و نه معنایی نداشت؛ مانند دونده­‌ای که از خط پایان گذشته و دیگر هیچ چیز بر نتیجه تأثیرگذار نخواهد بود.

تاریخ چهل­‌و­پنج ساله نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنین نمونه­‌های روشن و واضح تاریخی سایر کشور‌ها موید این واقعیت است که دشمنی‌­ها، کارشکنی‌­ها، مانع‌­تراشی­‌ها، اعمال فشار و تمامی ترفند‌های شبه‌­قانونی و غیرقانونی برای متوقف ­کردن حرکت، انحراف مسیر یا دورکردن هدف است؛ لذا رسیدن به قله مثالی که مترادف حداعلی قدرتمندی و توانمندی است، تنها راه پایان­ بخشیدن به حرکات ایذائی است. چنانکه تمام «آتش­‌بس» ­ها و «مصالحه» ­های پایدار دقیقاً لحظه­‌ای منعقد می­‌شود که طرف متخاصم به این نتیجه برسد اعمال زور و فشار چه سخت­‌افزاری و نظامی، چه اقتصادی و ... به نتیجه مطلوبی که می­‌خواست منجر نشده است و صرف هر هزینه مادی، تسلیحاتی و زمانی دیگر جز تحلیل منابع خود و البته هدردادن آن‌ها فایده­‌ای ندارد. کما اینکه دفاع مقدس و هشت­ سال مقاومت مردمی کشورمان در برابر حمله عراق و شرکای منطقه­‌ای و متحدان جهانی­‌اش سبب شد صدام بعد از یکی از طولانی­‌ترین نزاع‌­های نظامی قرن بیستم، بدون هیچ دستاوردی به بغداد بازگردد و شاهد افول قدرتی باشد که در جنگ با همسای‌ه­اش ضعیف و نحیف شده بود.

تاریخ ادبیات جهان برای ترسیم این واقعیت یک مثال اسطوره­ای ملموس دارد. تا چند دهه پیش «روئین‌­تنی» که رویای مشترک ایرانی­‌ها، یونانی­‎ها، ژرمن‌­ها و ... در دوران باستان بود و در «اسفندیار»، «آشیل»، «زیگفرید» و... تجلی می­‌یافت، نماد و نمودی از آرزوی فناناپذیری و بی­‌مرگی تلقی می­‌شد؛ در حالی که امروز معتبرترین فرهنگ­‌های دنیا، روئین­‌تنی را مترادف با قدرتمندی و نداشتن نقطه­ ضعف می‌­دانند و در این اتمسفر، «چشم اسفندیار» و «پاشنه آشیل» همان نقاط آسیب­پذیر است که به دلایلی از روئین­‌تنی بی­‌بهره مانده است.

باید توجه داشت این اسطوره‌­ها قدرت ماورایی نداشتند، بلکه نسبت به دیگران نقاط ضعف بسیار کمتری داشتند. این واقعیت تاریخی، امروز در ورزش، در اقتصاد، در روابط بین­‌الملل و در جوامع کوچک و بزرگ هر روز به شکلی جلوه­‌گری می­‌کند. بر این اساس رهبر معظم انقلاب با درک کامل و دقیق از معادلات قدرت در نظام بین‌الملل بر این قاعده مهم آگاهند که روش و منش نظام سلطه کاملاً منفعت‌گرایانه بوده و ماهیت اعتقادی و ایدئولوژیک ندارد. «دست­یابی به نتیجه با کمترین هزینه» اصل راهبردی مورد اجماع قدرت‌های سلطه­‌گر­است و بر این اساس هیچگاه حاضر به پرداخت هزینه­‌ای بیشتر از منفعت قابل­ دسترس، نخواهند بود.

به عبارت بهتر؛ غربی‌ها در عرصه‌­های مختلف نشان داده‌­اند اگر برای رسیدن به هدفی مجبور شوند هزینه‌ای کنند که از منفعتش بیشتر باشد، حتماً آن کار را انجام نمی­‌دهند و اگر در مواجهه با حریف قدرتمند مجبور به پرداخت هزینه سنگین شوند، ترجیح می‌دهند از در رفاقت وارد شوند.

قله‌­ای که رهبر معظم انقلاب بار‌ها ازضرورت فتح آن سخن گفته‌­اند، جایگاه و موقعیتی است که کشور با کسب قدرت در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و علمی عنقریب به آن می‌­رسد و به موازات افزایش قدرتمندی، آسیب ­پذیری‌­ها به کمترین میزان ممکن می‌­رسد و در چنین فضایی دشمنی معاندین به­ دلیل بالا­رفتن هزینه­‌های آن به‌­اجبار پایان می‌­پذیرد.

منبع: نورنیوز

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها