یادداشت/ حنیف غفاری

بایدن همچنان در توهم جهان تک قطبی

مقام‌های آمریکایی همچنان با ذهنیت و پیش‌فرض منسوخ تلقی تک‌قطبی از نظام بین‌الملل بسیاری از روش‌ها و تاکتیک‌های خود را در مواجهه با تحولات بین‌المللی تعریف می‌کنند. همین توهم تک‌قطبی به پاشنه آشیل دولت‌های مختلف آمریکا، از جمله دولت ناتوان بایدن تبدیل شده است.
کد خبر: ۶۱۵۰۰۸
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۴:۳۰ - 08September 2023

بایدن همچنان در توهم جهان تک قطبیگروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس - حنیف غفاری؛ چهار نفر از وزرا و مقام‌های ارشد دولت جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در سه ماه اخیر به چین سفر کرده‌اند تا به زعم خود نقشی در تنش زدایی یا دست‌کم مدیریت تنش‌های خودساخته واشنگتن علیه پکن ایفا کنند.

پیش فرض آمریکایی‌ها این است، می‌توان در بستر زمانی واحد، سیگنال‌های سلبی و ایجابی مختلفی را به چین مخابره کرد و جمع جبری این داده‌ها و ستانده‌ها در نهایت به سود منافع آمریکا تفسیر شود.

در این زمینه نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:

نخست، اینکه بایدن با وجود ادعای همیشگی خود در درک اصول راهبردی و مؤلفه‌های دخیل در علوم سیاسی و روابط بین الملل، همچنان نتوانسته است میان فرضیه‌های روی کاغذ و اتفاقاتی که در بستر واقعی رخ می‌دهد، تفکیک و تمایز قائل شود.

همسان سازی تصنعی نگاه انتزاعی و واقعیت‌های عینی حوزه سیاست خارجی آمریکا سبب شده است این کشور به‌ویژه در دو دهه اخیر بیشترین هزینه‌ها و کمترین دستاورد‌ها را در این عرصه داشته باشد.

فرار مفتضحانه آمریکا از افغانستان پس از دو دهه اشغالگری، شکست طرح ادعایی موسوم به «خاورمیانه جدید» و از همه مهم تر، ناکامی واشنگتن در تجزیه منطقه با مسلط ساختن داعش بر سوریه و عراق، جملگی نماد‌های اضمحلال برخی ساختار‌های مهندسی شده از سوی آمریکا به‌شمار می‌روند.

دوم، اینکه چینی‌ها نه تنها در دوران دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق آمریکا جنگ اقتصادی و تجاری جمهوری‌خواهان علیه پکن را ناکام گذاشتند، بلکه در دوران ریاست جمهوری بایدن نیز در برابر راهبرد فشار منطقه‌ای علیه منافع چین در شرق آسیا هوشمندانه و قاطعانه عمل کرده‌اند.

مقام‌های کاخ سفید و متحدان منطقه‌ای آن مانند استرالیا، ژاپن و کره جنوبی از سویی در حال تکمیل محاصره راهبردی علیه چین در منطقه شرق آسیا و از سوی دیگر درصدد جذب پکن به سوی پذیرش سلسله قواعد تجاری، امنیتی و سیاسی به عنوان تضمین نقشه ضد چینی خود هستند.

بدیهی است چینی‌ها نه تنها زیر بار این بازی نخواهند رفت، بلکه با استناد به تاکتیک‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای هدفمند ازجمله ارتقای ساختار‌های نوین اقتصادی -امنیتی در جهان (مانند آنچه در اجلاس شانگ‌های یا بریکس مشاهده می‌کنیم)، مانع از چینش پازل‌های راهبردی غرب در محیط پیرامونی و حتی فرامنطقه‌ای خود می‌شود. چینی‌ها در چینش و تثبیت نظم نوین جهانی (فارغ از اراده غرب) مصمم هستند.

سوم، اینکه دولت‌های غربی در کنترل و مدیریت این بازی چند وجهی ناتوان هستند. در اینجا موضوعیت ندارد جمهوری‌خواهان یا دموکرات‌ها بر مسند قدرت قرار داشته باشند، بلکه نکته اساسی مربوط به ناتوانی تطبیق وقایع با فرامتن‌ها از سوی واشنگتن است.

مقام‌های آمریکایی همچنان با ذهنیت و پیش فرض منسوخ تلقی تک قطبی از نظام بین‌الملل بسیاری از روش‌ها و تاکتیک‌های خود را در مواجهه با تحولات بین‌المللی تعریف می‌کنند.

همین توهم تک قطبی به پاشنه آشیل دولت‌های مختلف آمریکا، ازجمله دولت ناتوان بایدن تبدیل شده است.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار