گروه بینالملل دفاعپرس - علی عبدالصمدی؛ یازدهم سپتامبر یادآور حملهی وحشیانهی نیروهای القاعده به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی در نیویورک آمریکاست؛ حملهای ددمنشانه که باعث مرگ صدها نفر شد. البته بعدها این موضوع فاش شد که حمله فوق با همکاری سرویسهای امنیتی داخل آمریکا طراحی شده بود تا دستمایهی حمله و حضور نظامی آمریکا و متحدانش در منطقهی خاورمیانه باشد، که البته این چنین نیز شد.
در دولت جورج بوش پسر بود که القاعده به آمریکا حمله کرد. او طی دو دوره ریاست جمهوریش افغانستان و عراق را اشغال کرد. او در نخستین سخنرانیاش بعد حملات یازدهم سپتامبر ایران، کرهی شمالی و افغانستان را محور شرارت خوانده بود در صورتی که پس از اشغال افغانستان به عراق حمله کرد و حرف و عملش کاملا متفاوت بود.
مدتی بعد کاندالیزا رایس طی سخنرانیاش در تل آویو رسالت وزارت امور خارجهی آمریکا در دوران ریاست جمهوری جورج بوش پسر را تغییر نقشهی جغرافیایی خاورمیانه اعلام کرد. تحلیلگران سیاسی وقت از این جملهی رایس تجزیهی برخی از کشورها در منطقهی مذکور را اعلام کردند. از آنجایی سیاست خارجهی اکثر کشورها بالاخص آمریکا ثابت است و با تغییر دولت و کابینه دستخوش تحول چندانی نمیشود، طی سالیان بعد حتی در دوران باراک اوباما برخی تحولات سیاسی در خاورمیانه به چشم خورد.
کردستان عراق اگر چه مستقل نشد و به عنوان کشوری دارای استقلال سیاسی و اقتصادی هرگز اعلام نشد، اما تبدیل به ناحیهای اصطلاحا خود مختار در این کشور شد. طی سالیان بعد، بهار عربی بسیاری از کشورهای حوزهی شمال آفریقا را دستخوش تحولات سیاسی عمیقی کرد. مصر، تونس و لیبی شاهد انقلاب و براندازی نظامهای سیاسی وقت بودند؛ سوریه درگیر جنگ با داعش شد. در عربستان موجی از اعتراضات بالا گرفت که نهایتا با ولایت عهدی محمد بن سلمان و اجرایی شدن اصلاحات مد نظرش فعلا اعتراضات آرام گرفته است. یمن و بحرین نیز به نوعی دچار تنشهای داخلی شده اند. اسامه بن لادن و ابوبکر البغدادی به ترتیب در دوران اوباما و ترامپ ترور شدند و عملا تاریخ مصرفشان تمام شد.
به طور خلاصه، میتوان ادعا کرد القاعده که علیالظاهر دشمن سیاستهای آمریکا بود، در باطن دست در دست آمریکا باعث شد تا مسیر حرکت ایالات متحدهی آمریکا به خاورمیانه هموارتر شود. اکنون، بیست و دو سال از حملهی القاعده به برجهای دوقلوی تجارت جهانی نیویورک در آمریکا میگذرد. طی دو دههی گذشته بسیاری از سیاستهای شیطانی آمریکا و متحدانش در عرصهی بینالمللی برای عموم ملل جهان فاش شده است. با کمی تعمق و تفحص در تاریخ سیاست خارجهی آمریکا میتوان هوشمندانهتر در مسیر استقلال عملی کشورها گام برداشت و این امر مهم نیازمند آگاهی ملت هاست.
انتهای پیام/۱۳۳