به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، تحولات در منطقه قفقاز یکبار دیگر در کانون توجهها قرار گرفته است. علت اصلی این امر را باید در مجموعهای از رویدادهای سیاسی و تحرکات نظامی در منطقه جست. تحولات منطقه قفقاز به نحوی پیش میرود که احتمال وقوع رویدادهای مهم نظیر شکل گیری جنگ یا حتی اشغال مناطق جنوبی ارمنستان مطرح است.
ارمنستان با سرعت زیاد در حال فاصله گرفتن از روسیه و تبدیل شدن به کشوری در مدار غرب است. اظهارات پاشینیان در مورد اشتباه بودن اعتماد به یک کشور در خصوص مسائل امنیتی و نظامی که عملا اشاره به روسیه داشت، مبین چنین نکته است. در کنار آن برگزاری رزمایش ۱۰ روزه با آمریکا، تحرک دیگری از سوی ایروان محسوب میشود که به شدت موجب نگرانی مسکو شده است. همچنین حضور آنا آکوپیان همسر نخست وزیر ارمنستان در اوکراین و بازدید از نمایشگاه یادبود کودکان کشته شده در نتیجه مداخله نظامی روسیه نیز پیامی واضح برای مسکو داشت.
از سوی دیگر جمهوری آذربایجان به فشارهای سیاسی و نظامی خود سرعت قابل توجهی بخشیده است. در حوزه سیاسی، جیحون بایراموف وزیر امورخارجه آذربایجان تاکید کرده که «اگر ارمنستان به رویکرد غیرسازنده خود در پروژه کریدور زنگزور ادامه دهد، باکو برنامه "ب" برای افتتاح این کریدور دارد. آذربایجان با داشتن طرح "ب" به فعالیت خود در این مسیر ادامه خواهد داد، برای ما این پروژه حتی بدون مشارکت ارمنستان اجرا میشود، اما در این صورت به سادگی از لیست ذینفعان خارج میشود.» اظهارات وزیر امور خارجه باکو عملا به مثابه تهدید محسوب میشود که اگر ایروان راه حل سیاسی را نپذیرد، گزینه نظامی روی میز است.
در حوزه نظامی نیز شواهد زیادی وجود دارد که جمهوری آذربایجان در حال تشدید آمادگی رزمی خود در منطقه است. در روزهای اخیر موارد زیادی از فیلمهای ویدئویی مربوط به جابجایی یگانهای نظامی و تسلیحات و تجهیزات ارتش آذربایجان و بسیج نیروها و آمادگی رزمی آنها منتشر شده است. اکثر گزارشها از فعالیت شدید نیروی هوایی باکو برای جابهجایی ادوات و نیروهای پیاده نظام در مرز ارمنستان حکایت دارد.
همچنین رصد هواپیماهای باری از مقصد مناطق اشغالی نیز حکایت از جابجایی تسلیحات به نقاط مختلف جمهوری آذربایجان دارد. در عرض ۳ هفته، ۴ پرواز ترابری توسط ایلیوشین IL-۷۶ TD خطوط هوایی راه ابریشم با رجیستری ۴ K-AZ ۴۰ جمهوری آذربایجان به مقصد اسرائیل صورت گرفته است، خطوط هوایی راه ابریشم در زمان جنگ دوم قرهباغ نیز اصلیترین خط لجستیک هوایی باکو جهت تأمین تسلیحات از اسرائیل بود. دو پرواز در روزهای ۱۵ و ۲۹ ماه آگوست و دو پرواز دیگر در روزهای ۱ و ۲ ماه سپتامبر (چند روز پیش و همزمان با آغاز تحرکات ارتش باکو) صورت گرفته است، مقصد هر ۴ پرواز پایگاه هوایی عوودا اسرائیل در ۶۰ کیلومتری شهر ایلات بوده است.
نکته قابل تأمل، افزایش توان رزمی باکو، هم در سرزمین اصلی و هم در نخجوان است. نیروهای نظامی باکو از سمت شرق در زنگیلان مواضع خود را مستحکم کرده اند و از سمت غرب در نخجوان دست به تحرکات زیادی زده اند. این آرایش نیرو نشان میدهد که احتمال حمله به جنوب ارمنستان از دو سوی شرقی و غربی کاملا وجود دارد. در عین حال نیروهای نظامی جمهوری آذربایجان در گنجه نیز به شدت تقویت شده اند که خود میتواند زمینه برای حمله اجتمالی به ایروان را فراهم کند.
از سوی دیگر روسیه به شدت از تحولات منطقه و حرکت باکو و ایروان به سمت غرب ناراضی است، اما ظاهرا با توجه به درگیری در جنگ اوکراین فاقد ابزارهای موثر برای ایفای نقش در منطقه است. به نظر میرسد تنها راهکار مسکو برای حفظ شرایط موجود، ورود به چالشهای منطقه از طریق سازمان پیمان امنیت جمعی باشد. چنانکه اخیرا ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه با توجه به وجود تلفات ارمنستان در جریان تنش چند روز پیش در مرز آذربایجان و ارمنستان بر عدم تاثیرگذاری ناظران اتحادیه اروپا تاکید کرده بود. همچنین وی اعلام کرد که «طرف روسی فکر میکند که استقرار ماموریت سازمان پیمان امنیت جمعی در مرز میتواند با کمک روسیه از تشدید تنش جلوگیری کند.»
در حوزه تحولات میدانی، باکو از حدود ۹ ماه پیش تنها مسیر دسترسی ارمنستان به قرهباغ یعنی کریدور لاچین را مسدود کرده است. این امر موجب شده که مردم این منطقه در شرایط نامساعدی از حیث دسترسی به مواد غذایی و امکانات درمانی و بهداشتی قرار گیرند. همچنین فشار باکو موجب شده که دولت پاشینیان به صورت تلویحی، تعلق قرهباغ به جمهوری آذربایجان را بپذیرد. با این حال هنور درباره سرنوشت ساکنان این منطقه که همگی ارمنی هستند، هیچ توافقی وجود ندارد. در هفته گذشته، جمعی از مسدولان بلندپایه قرهباغ از جمله رئیس جمهور ناگزیر به استعفا شدند. این استعفا را به دو صورت میتوان ارزیابی کرد:
نخست آنکه مسئولان قرهباغ که همگی از نزدیکان پاشینیان بودند، به دلیل پیشبرد طرح توافق صلح وی با باکو از سمتهای خود استعفا داده اند تا شرایط برای انتقال سادهتر قدرت به آذریها در قرهباغ فراهم شود.
دوم آنکه مسئولان قرهباغ از شرایط موجود و گفتوگوهای پاشینیان با باکو ناراضی هستند و به دلیل نمایش مخالفت خود با نخست وزیر ارمنستان، از سمتهای خود استعفا داده اند.
اگر چه نباید فشارهای مردمی در قرهباغ و ارمنستان برای استعفای این افراد را نادیده گرفت، اما جدا از آنکه کدام گزینه به واقعیت نزدیکتر باشد، استعفای مقامات این منطقه شرایط جدیدی پدید آورده که میتواند بیش از پیش زمینه را برای تسلط باکو فراهم کند.
در حال حاضر جمهوری آذربایجان چند هدف را از تشدید فشارهای سیاسی و نظامی دنبال میکند:
۱. از طریق تحرکات نظامی، ایروان را ناگزیر به پذیرش شرایط خود کند.
۲. به منظور تصرف کامل قرهباغ، به این منطقه لشگرکشی کند.
۳. با هدف ایجاد کریدور جعلی زنگزور به اشغال جنوب ارمنستان بپردازد.
با توجه به انکه باکو از حیث نظامی در موقعیت برتری قرار دارد و همچنین از حمایت بازیگران مختلف در منطقه و غرب نظیر ترکیه، اسرائیل، انگلیس، ناتو و لابیهای یهود برخوردار است، اگر واکنش جدی از سوی ایران یا روسیه صورت نگیرد، به احتمال زیاد به یک یا هر سه هدف خود دست مییابد. البته این گزینه نیز با احتمال قوی مواجه است که پاشینیان با بهانه جلوگیری از وقوع جنگ، امتیازات خواسته شده باکو را اعطا کند. این امر به خصوص درباره منطقه قرهباغ با احتمال بیشتری مواجه است.
در این بین ممکن است ارتش ترکیه با ارسال نیرو به نخجوان سعی کند به عملیات آینده باکو کمک کند. همچنین این احتمال وجود دارد که برای جلوگیری از دسترسی سریع زمینی ایران جهت جلوگیری از اشغال استان سیونیک، باکو و آنکارا استان شمالی آن یعنی استان وایوتسجور را برای عملیات انتخاب کنند تا با دوری از مرزهای ایران، حساسیت تهران را برنیانگیزند.
سفر اخیر هاکان فیدان به تهران که با هدف ارزیابی آخرین مواضع تهران در خصوص مسائل منطقهای به خصوص قفقاز صورت گرفت، حائز اهمیت بود. اگر چه ایران به صراحت در عرصه سیاسی از خطوط قرمز طراحی شده توسط مقام معظم رهبری در مورد تغییرناپذیری مرزهای زئوپلیتیکی منطقه سخن گفت، اما ظاهرا باید پیامی جدیتر در عرصه نظامی به باکو، آنکارا و تل آویو ارسال شود. به خصوص که در پشت پرده، همچنان رد پای پنهان ناتو با هدایتگری انگلیس کاملا مشهود است.
منبع: مشرقنیوز
انتهای پیام/ ۱۳۴