گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس - سید رضا اورنگ؛ ستون پنجم گروهی هستند که خود را در اردوگاه جبهه مقابل با حیله و ترفند جا میکنند تا به تخریب پرداخته و بین نیروهای رقیب تفرقه ایجاد کرده و از درون آن را متلاشی و از بین ببرند.
ستون پنجمیها، فقط در زمان جنگ تشکیل نمیشوند، بلکه در هر مکان و زمانی یافت میشوند؛ چون ستون پنجمیها دارای نشان خاصی نیستند، شناختن آنها بسیار مشکل است. سرنوشت جنگهای بسیاری توسط این گروهها تغییر کرده و آنان دوستیهای بسیاری را نیز تبدیل به دشمنی کرده و میکنند.
منافع ستون پنجمیها در تفرقهاندازی و دشمنتراشی است. آنها هرگز پرده از رخسار بر نمیدارند تا شناخته شوند. مارهایی هستند که در آستینها پرورش پیدا کردهاند.
سینمای ایران که امروز دچار چند دستگی شده و هر گروه و هرکس بر طبل تهی خود میکوبد، زمانی نهچندان دور با تفرقه، بیگانه بود. کمتر کسی یافت میشد که دنبال فتنهانگیزی و تفرقهاندازی باشد؛ زیرا خود سینماگران چنین اجازهای را به کسی نمیدادند.
این مهم در دهه باشکوه ۶۰ نمود زیادی داشت؛ چون همه در فکر این بودند تا بهترین هنر خود را عرضه کنند. وقتی هنرمندی تمام دل و ذهن خود را به هنر معطوف کرده باشد، هرگز به مسائل متفرقه فکر نکرده و نخواهد کرد.
مشکلات سینما در اواخر دهه ۶۰ کمکم خود را نشان داد. وقتی خانه سینما تشکیل شد، قرار بود مامنی باشد برای اهالی سینما؛ اما طولی نکشید که قدرتطلبان و زیادهخواهان بساط خود را در خانه سینما پهن کردند؛ برخی بهدنبال این بودند منصبی در این خانه دست و پا کنند تا به منافع خویش برسند و دیگران را نیز از عرش به فرش بیاورند. این قدرتطلبان کمکم در بین اهالی سینما تفرقه ایجاد کرده تا دیگران را به جان هم بیندازند که خود با خیال راحت، به نیات شوم و منفعتطلبانه خویش برسند. طولی نکشید که چنددستگی نفس سینما را گرفت و همچنان بدتر و شدیدتر از پیش ادامه دارد.
بعضی از سردمداران خانه سینما با اشاعه سیاست منحوس انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» توانستند سینماگران را وادار کنند تا به روی یکدیگر شمشیر بکشند و دشمن خونی هم شوند و متاسفانه برخی از مدیران رده بالای سیاسی و سینمایی هم در این کار شوم، خواسته یا ناخواسته دخالت داشتند. برای نمونه، در یک دورهای معاونت سینمایی وقت، چنان بر آتش تفرقه دمید که دامنه شعلهاش، دامن همه را گرفت. به تبع آن رسانهایها نیز به دو یا چند دسته تقسیم شدند و جبههگیریها آغاز شد که همچنان با شدت و حدت ادامه دارد.
اکنون اگر به اخبار و نقدهای رسانههای بیطرف نگاهی انداخته شود، کاملاً طرفهای درگیر مشخص است و همه به راحتی فهم میکنند، کدام رسانه طرفدار کدام جبهه است. این آفت ریشه رسانهها را نیز سوزاند و میسوزاند.
روزی نبود و نیست که بین سینماگران مسئلهای نباشد، هر روز اتفاق تازهای رقم میخورد. تعدادی معدود نیز که اهل حاشیه نبودند، خود را از این ماجراها بیرون کشیده و به کار خود مشغول شدند.
ردپای ستون پنجم کاملاً مشخص بود و هست؛ اما دشمنیها چشمان همه را بسته است. در چنین آب گلآلودی ستون پنجم راحتتر و بیشتر ماهی میگرفت و میگیرد. در یک دورهای، بعد از تغییر و تحولی که در خانه سینما پیش آمد، گروهی از زیادهخواهان و تکروها، مناصب و منافع خود را از دست دادند؛ بنابراین برخی از آنها در قالب ستون پنجم بین سینماگران شکافی عظیم ایجاد کردند که باعث درگیریهای زیادی در عرصه سینما شد.
ستون پنجمیها چون با اساسنامه خانه سینما آشنا بودند، نقاط ضعف آن را به جبهه مخالف دادند تا اساسنامه خانه سینما زیر سوال رفته و پایههای این خانه سست شود. آنها با رخنه در صفوف سینماییها و ایجاد چند دستگی، آسیبی به سینما وارد کردند و میآورند که بهبودی از این مرض فراگیر محال است. سرانجام ستون پنجم سینما به خواسته خود رسید و خانه سینما بسته شد. اینجا سینماییها احساس خطر کردند؛ اما چند دستگی کار خود را کرده بود.
ستون پنجمیها بیوقفه به کار خود مشغول هستند تا با تخریب رقبا حکومتشان بر خانه سینما ادامه پیدا کند. دادن بیانیههای پیدرپی غیر صنفی، ادامه کار همان ستون پنجمیهاست تا آتش تفرقه همچنان شعلهور باشد تا آنان به اهداف شوم خود برسند.
بیشک اگر روزی تفرقه بین سینماییها از بین برود، بساط تمام ستون پنجمیها و تمامیتخواهان برچیده خواهد شد. متاسفانه بسیاری از اهالی سینما به جای برخورد با ستون پنجم، همچنان بر طبل تفرقه میکوبند. برخی از این ستون پنجمیها برای اهالی سینما شناخته شده هستند؛ اما جلوی فعالیت آنها گرفته نمیشود؛ زیرا هر کدام از گروهها فکر میکنند ستون پنجم به نفع آنان عمل کرده و میکند!
اهالی سینما این را بدانند، تا ستون پنجم در بدنه سینما نفوذ دارد و به فعالیت تخریبی میپردازد، کشتی طوفانزده سینما هرگز به ساحل نجات نخواهد رسید.
انتهای پیام/ 113