چرا صدام تنها یک هفته بعد از شروع جنگ درخواست آتش‌بس داد؟

صدام حسین در روز ۶ مهر ۱۳۵۹ در حالی درخواست آتش‌بس را اعلام کرد که کاملاً متقاعد شده بود که ارتش عراق توانایی انجام‌وظیفه و پیشروی بیشتر به خاک ایران را ندارد.
کد خبر: ۶۱۸۸۱۹
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۴۰۲ - ۲۰:۵۰ - 25September 2023

چرا صدام تنها یک هفته بعد از شروع جنگ درخواست آتش‌بس داد؟به گزارش گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پس از آنکه صدام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را در دسامبر ۱۹۸۰ مصادف با ۲۶ شهریورماه ۱۳۵۹ لغو و تسلط کامل بر آبراه اروند را اعلام کرد، حاکمان بغداد بر اساس این باور که توازن نظامی به نفع کشورشان تغییر کرده است و همه عوامل ازجمله اوضاع ایران، وضعیت منطقه و مناسبات بین‌المللی به تحقق اهداف آن‌ها کمک خواهد کرد، در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ تهاجم سراسری خود را از هوا، دریا و زمین به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند.

براندازی جمهوری اسلامی و تجزیه ایران از اهداف تهاجم بعث به ایران بود

اهداف عراق از تهاجم را با توجه به همسویی منافع این کشور با آمریکا در مهار انقلاب اسلامی و تمایلات توسعه‌طلبانه رژیم بعثی، در ۳ سطح می‌توان دسته‌بندی کرد:

۱. لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و راهیابی کشورشان به شمال خلیج‌فارس

۲. تجزیه ایران با جدا کردن استان خوزستان از آن

۳. براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران

جنگ رسمی و همه‌جانبه عراق با تهاجم گسترده نیروی هوایی ارتش عراق در ۳۱ شهریورماه سال ۱۳۵۹ آغاز شد و سپس نیروی زمینی ارتش عراق از شمال قصر شیرین تا خرمشهر تجاوز سراسری خود را آغاز کرد.

در ادامه می‌توانید مستندی از آنچه در هفته اول جنگ در جبهه‌های جنگ بین جمهوری اسلامی ایران و رژیم بعث عراق گذاشت، را که برای اولین بار منتشر می‌شود، مشاهده کنید:

سوء استفاده صدام از نوپایی و تثبیت‌نشدگی جمهوری اسلامی

جنگ در حالی آغاز شد که هنوز بیش از ۱۹ ماه از آغاز انقلاب اسلامی نگذشته بود، نظام جمهوری اسلامی تثبیت نشده بود و در گوشه و کنار کشور حوادث مختلفی رخ می‌داد. سپاه پاسداران و کمیته انقلاب اسلامی به همراه نیرو‌های مردمی، مأموریت تأمین امنیت در داخل کشور را به عهده داشتند و ارتش همچنان تا انطباق با وضعیت جدید و انقلابی فاصله بسیار داشت.

در همین حال بحران مناطق کردنشین تمام توان آزاد سپاه و نیز درصدی از توان موجود ارتش را درگیر کرده بود. تحلیل فرماندهان نظامی مبنی بر عدم احتمال هجوم سراسری ارتش عراق، موجب بی‌توجهی به پدافند جبهه میانی و جبهه جنوبی شده بود؛ لذا هنگام هجوم سراسری عراق، نیروی خودی به‌طور کامل غافل‌گیر شد.

دشمن روی تنها سرمایه ایرانی‌ها حساب باز نکرده بود

در هر ۲ جبهه جنوبی و میانی اوضاع به‌شدت نامناسب بود. نیروی اندکی از ایران در مقابل ۱۰ لشکر عراق آرایش داشتند. تنها چیزی که می‌توانست توازن را به نفع خودی برگرداند، استفاده از توان و روحیه انقلابی بود، یعنی همان چیزی که دشمن روی آن حسابی باز نکرده بود.

درعین‌حال این نیرو به دلیل ویژگی خود، در همان روز‌های اول جنگ متناسب با وضعیت جدید ظهور کرد و در گلوگاه‌ها در برابر ارتش عراق ایستاد و در نقاطی، چون خسروی، باباهادی، فکه، گیلان غرب، شمال اهواز، سوسنگرد، آبادان و از همه مهم‌تر خرمشهر حماسه آفرید و با مقاومت جانانه خود مسیر جنگ را تغییر داد.

در خرمشهر حماسه بزرگی آفریده شد. دشمن که از شلمچه تا پل نو را ظرف ۴ روز طی کرده بود، نتوانسته بود از پل نو تا پل خرمشهر به آبادان را در کمتر از ۳۱ روز طی کند و با تلفات فراوان به این پل دست یافت. بدین ترتیب مقاومت ۳۵ روزه نیرو‌های مردمی تا ۴ آبان ۱۳۵۹ در دروازه‌ها و کوچه‌های خرمشهر، چندین یگان دشمن را منهدم کرد.

آبادان هیچ وقت ناآباد نشد

آبادان هیچ‌گاه به دست دشمن نیفتاد. دشمن تا آستانه شهر نفوذ کرده بود. چیزی نمانده بود که محاصره کامل شود و شهر سقوط کند. لیکن حضور ناگهانی نیرو‌های مسلح انقلابی، دشمن را در جنوب بهمن‌شیر تارومار کرد و آن‌ها را به شمال این رودخانه راند تا محاصره ۳۲۰ درجه‌ای آبادان به ۲۷۰ درجه کاهش یابد.

با انسجام، گسترش و قوت روزافزون مقاومت‌های مردمی و نیرو‌های مسلح انقلابی که با کندی حرکت دشمن و بروز ضعف‌های ارتش عراق و تضعیف روحیه سربازان عراقی همزمان بود، نیرو‌های مدافع جمهوری اسلامی به‌تدریج با کسب توانایی اجرای عملیات‌های ایذایی، شبیخون و محدود، توانستند دشمن را متوقف و آرامش او را سلب کنند.

به این ترتیب ارتش عراق قبل از دستیابی کامل به اهداف خود، مجبور به توقف شد و مقاومت رزمندگان اسلام که روزبه‌روز از قدرت بیشتری برخوردار می‌شد، پدافند ناقصی را به دشمن تحمیل کرد.

فرو رفتن عراق در لاک دفاعی

برخی از عواملی که در زمین‌گیر شدن و شکست دشمن نقش داشته‌اند عبارت بودند از:

۱. فرضیه‌ها و محاسبه‌های غلط در ارزیابی اوضاع داخلی ایران

۲. نامتناسب بودن اهداف سیاسی با توان نظامی

در نتیجه ارتش عراق که تمرکز نیروهایش را از دست داده و با کمبود نیروی احتیاط مواجه شده بود، نتوانست جبهه جنوب را تقویت کند و لشکر ۳ عراق هم هرگز توانایی لازم را برای عبور از رودخانه بهمن‌شیر به دست نیاورد. به‌این‌ترتیب آن‌ها به اجبار در لاک دفاعی فرو رفتند و به احداث استحکامات و تحکیم مواضع دفاعی روی آوردند.

صدام وقتی درخواست آتش‌بس را در روز ۶ مهر ۱۳۵۹ اعلام کرد که کاملاً متقاعد شده بود که ارتش عراق توانایی انجام‌وظیفه و پیشروی بیشتر را ندارد.

منبع: فارس

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار