به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، یکی از خصوصیات زیبای شهدا، احترام به خانواده، مخصوصاً همسر خود است. گاهی این احترام به جایگاه زنان از طرف شهدا با شیرینیهایی همراه است که بازگو کردن آن خالی از لطف نیست.
روایتی که میخوانید، خاطرهای از شهناز عبدی همسر شهید مدافع حرم علی آقایی است که در کتاب «راز انگشتر فیروزه» به قلم لیلا نظری گیلانده، آمده است:
«نظامی بود. در تیپ حضرت عباس علیهالسلام اردبیل خدمت میکرد. وقتی از سر کار برمیگشت، چون کلید داشت، خودش در را باز میکرد و میآمد تو. اما دوست داشتم خودم در را برایش باز کنم. برای همین یک روز به او گفتم: «اگه میشه وقتی میای خونه در بزن. میخوام خودم بیام در رو باز کنم؛ البته اگه زنگ زدی و دیر باز کردم، بدون دستم بنده، اونوقت خودت در رو باز کن.»
گفت: «نمیخوام به زحمت بیوفتی.»
گفتم: «دوست دارم بیام استقبالت.»
بعد از آن، با صدای زنگ میدویدم به طرف در. وارد که میشد، اول احترام نظامی میگذاشت و همین طور میایستاد!
میخندیدم. میگفت: «اینجا رئیس و فرمانده من تویی. تا آزادباش ندی، همین طور صاف جلوت میایستم.»
یک بار گفتم: «یعنی اگه من آزادباش ندم، تا شب همین طور میایستی؟»
گفت: «اگه آزادباش ندی، با جان و دل همین جور میمونم.»
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴