گروه بینالملل دفاعپرس- سعید شهرابی فراهانی مدیر مرکز پژوهش و مطالعات انجمن ضد صهیونیستی؛ این روزها که اخبار جنایات رژیم صهیونیستی و رشادت نیروهای مقاومت فلسطین در منکوب کردن شرارتهای صهیونیستها، همهجا در مینوردد؛ مقدمهچینی دیگر لزومی ندارد. مقدمه ورود به بحث، پیکرهای به خاک و خون تپیده کودکان فلسطینی است که سند مظلومیت مردم دیار قدس در برابر خشم کور، کینه بیپایان و ستمگری متکبران فرقه صهیونیستی هستند.
یک نکته بیش از همیشه واضح است: طرف حساب جمهوری اسلامی در منطقه آمریکا است و لاغیر. به عبارت دیگر، طوفانالاقصی اثبات کرد که صهیونیستها، در برابر مردم و نظام ایران اسلامی عددی نیستند و مقاومت فلسطینی برای خاکسترنشین کردن صهیونیستها کافی است. از این منظر، طوفانالاقصی در حاشیه نبرد ایران اسلامی با استکبار آمریکا و اسلام آمریکایی قرار میگیرد و نه بالعکس.
راهبرد منطقهای ایران در برابر استکبار آمریکا، همانی است که مرشد قبلاً اعلام کرده است؛ یعنی الزام خروج اشرار آمریکایی از منطقهی زیست محور مقاومت. حوزه شرق فرات، تنها یکی از مناطق است.
حال اگر آمریکاییها بر سر عقل آمده و پیش از رسوایی دیگری همچون افغانستان، منطقه را به مردم منطقه واگذار کنند؛ حداقل جایگاه خود در هرم قدرت جهانی خود را تا حدودی حفظ میکنند. اما اگر کار به اخراج بکشد، کسی برای آمریکای اخراجشده تره هم خرد نخواهد کرد. البته که آمریکاییها هم در این زمینه، چندان هم غافل نیستند و بهدنبال ترمیم شرایط خود برای کنترل وضعیت در آینده خواهند رفت.
حرف از ترمیم که میشود، داغ صهیونیستها تازه میشود. صهیونیستهایی که با شکست خفتبار اطلاعاتی-امنیتی، پشت دروازههای غزه تنوره میکشند و پا بر زمین میکوبند و سودای صفر کردن حماس را دارند. اما این تو بمیری، از ان تو بمیریها نبوده و نیست و بایدن فرصت اوت کردن نتانیاهو و تثبیت کردن راهحل دو دولتی در اراضی فلسطین را به همین راحتی از دست نمیدهد!
باید توجه داشت که آمریکا در حالی ترمز ارتش صهیونیستی در ورود به غزه را فشار میدهد که آشکارا میداند عراقیزه شدن غزه اصلا موضوع محالی نیست.
عراقیزه شدن، یعنی مواجه شدن با نیروی مقاومتی که هوا و زمین و زیرزمین را تبدیل به سلاح میکند و دشمنش را چنان فرسوده میکند که سینهخیز عقب بکشد.
آمریکاییها به دنبال بدل زدن و اصطلاحاً رو کردن بازی هستند؛ چشم به دورهای بعدی بحران و اشتباهات احتمالی حریف دوختهاند و در این میان از ترفندهای مختلف بهره میگیرند که برای رعایت اختصار به دو مورد اشاره میشود:
- مخدوش کردن چهره حماس به این بهانه که این گروه، نماینده فلسطینیها نیست، مشروعیت برای تعامل ندارد، خشن و تروریستی است و باید پس از مشخص شدن وضعیت اسرای دوتابعیتی و خصوصا آمریکایی، با فرمولهای ضدتروریستی به سراغ آن رفت.
- ایجاد دوگانه سلیمانی/قاآنی و پروراندن این حیله روانی که سردار قاآنی فاقد سیاست و توان سردار سلیمانی است، پس در ادامه هر اتفاقی که بحران را تشدید کند، ناشی از در رفتن اوضاع از دست طرف ایرانی است! (در این حیله، ایرانهراسی با تابلوی جدیدی مطرح میشود.)
پینوشت: آنچه بیان شد، صرفا مشتی از خروار یافتههای تحلیلی و اطلاعاتی است که به اقتضای محدودیتهای فضای مجازی، امکان انعکاس یکجا و یکباره آنها نیست. بخشهای دیگر ماجرا، در روزهای آتی تقدیم میشود. به شرط توفیقی که فقط از ناحیه خداست.
انتهای پیام/ 121