گروه سایر رسانه های دفاعپرس - جعفر علیاننژادی؛ گاهی اوقات کجاندیشی و نگاه منفی به پدیدههای روشن و گویا، بسیار سختتر از نگاه طبیعی به ماهیت امور است. با این حال هستند کسانی که از چنین هنری بیبهره نیستند. کاسبی و کرهگیری از هر اتفاق و پدیدهای، کار هر فردی نیست. آدم میماند این جماعت کجاندیش را چگونه بفهمد. شهاب حائری یکی از این افراد است.
او که رسالتش را نقد دانسته و تخریب را جنایت خوانده است، عموماً در تفکیک بین نقد و تخریب ناموفق بوده است. حائری مدتهاست از وادی نقد عبور کرده و در منتهیالیه فاز تخریب قرار گرفته است. او عادت کرده از هر رطب و یابسی انرژیای برای تخریب تولید کند. او با چنین رفتاری اهمیت بیان و گفتارش را زائل کرده است.
اما اخیراً که موج اخبار و اطلاعات روی اتفاقات فلسطین متمرکز است، فرصت را غنیمت شمرده و خواسته از تجمع ضدصهیونیستی مسلمانان و مسیحیان در لندن بهانهای برای تخریب هویت مردمی نظام سیاسی کشورمان بیابد. استدلال حائری آن است که، چون انگلستان اجازه برگزاری تجمعاتی (علیه رژیم صهیونیستی) ضد سیاستهای خود میدهد، مردمیتر از ایران است.
اولاً باید گفت بین تجمع قانونی و تجمع غیرقانونی فرق است. هیچ دولتی به هیچ گروهی، حق برگزاری تجمع و اعتراض غیرقانونی نمیدهد و در صورت وقوع با آن برخورد میکند. اما سوال اینجاست آیا اعتراض داشتن به یک سیاست هم غیرقانونی است؟ مسلماً خیر. مسأله بر سر چگونگی ابراز این اعتراض است. اعتراض اگر با هدف بهبود، ارتقا و یا حتی تغییر یک سیاست باشد، با ابزار قانونی بهتر نتیجه میگیرد.
سؤال دیگر آن است که ممکن است یک نظام سیاسی نگذارد یک تجمع اعتراضی علیه سیاستهایش برگزار شود؛ بنابراین معترضین مجبورند تجمعی غیرقانونی انجام دهند. اما اگر برگزاری تجمع غیرقانونی به سلب نظم شهری بینجامد یا منجر به خشونت و تخریب شود، تکلیف چیست؟ طبیعی است که نمیتوان دست روی دست گذاشت. باید جلوی بینظمی، خشونت و تخریب را گرفت.
از این دست پرسش و پاسخها در رابطه با بحثها و دعاوی منطقی میتوان ارائه داد، اما همه مشکل از وقتی شروع میشود که افراد سنگ محک نقد را وانهاده و با عینک دودی واقعیتهای روشن و آشکار را نظاره کنند. تاریک بینی به تاریکاندیشی میانجامد و تاریکاندیشی به زبان تخریب. تخریب، زبان تاریکبینی و تاریکاندیشی است.
سؤال روشنبینانه در خصوص تجمع حمایتی مسلمانان و غیرمسلمانان لندن، پرسش از چرایی چنین مجوزی است. در حالیکه، موضوع بایکوت علمی شدید ماجرای هولوکاست و برخورد حذفی با زیرسوال برندگان این ماجرا جریان دارد. یا خبر اخراج و تعلیق مجریان خبری مسلمان که تنها موضعی کوچک علیه رژیم صهیونیستی گرفتهاند، مخابره شد. از آن بدتر خبر فشار به محمدصلاح بازیکن مصری باشگاه لیورپول برای عدم موضعگیری و حمایت از فلسطین منتشر شد و او مجبور به کمک مالی پنهانی به گروههای حامی مردم غزه شد.
من در یادداشت «شکست ایده حبس نفرت در اسرائیل» یکی از دلایل چنین مجوزی را نوشتهام. بطور خلاصه رژیمهای غربی مجبور به کنترل احساسات ضدیهود از طریق هدایت نفرت عمومی به سمت اسرائیل است، یعنی جا و نقطهای دورتر از جامعه خود. هرچند کشش این ایده با شکست هیمنه رژیم صهیونیستی به پایان آمده است و سیاست حبس نفرت در سرزمینهای اشغالی دوام نخواهد داشت، اما فعلاً تنها امکان کنترل چنین خشمی برای رژیمهای اروپایی است.
همانطور که رهبر معظم انقلاب بیان داشتند، در صورت تداوم جنایتهای رژیم صهیونیستی، دیگر با هیچ تدبیری نمیتوان جلوی ملتهای مسلمان و غیرمسلمان را گرفت. این عصبانیت قابل کنترل نیست. تداوم جنایتهای رژیم صهیونیسیتی، امنیت داخلی کشورهای اروپایی را زیر سؤال میبرد. حرکت تاریخی جبهه مقاومت، جرأت اقدام عملی علیه عناصر یهودی-صهیونیستی در کل دنیای غرب را بالا برده است.
منبع: فارس
انتهای پیام/ ۱۳۴