گروه بینالملل دفاعپرس ـ علی عبدالصمدی؛ تاریخ روابط سیاسی و اقتصادی فی مابین آمریکا و ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب هرگز حسنه نبوده و نخواهد شد. آمریکا کشوری شیطانی و غارتگر است. لژهای فراماسونری و شیطانپرستی در این کشور حرف اول و آخر را در سیاست میزنند. تمامی روسای جمهوری آمریکا سابقهی عضویت در لژهای فراماسونری را داشته اند.
از ابتدای انقلاب تا کنون جیمی کارتر، رونالد ریگان، جورج بوش پدر، بیل کلینتون، جورج بوش پسر، باراک اوباما، دونالد ترامپ و جو بایدن بر مسند ریاست جمهوری آمریکا تکیه زده اند. در این میان، چهار تن از حزب دموکرات و چهار تن نیز از سوی حزب جمهوری خواهان آمریکا به ریاست جمهوری رسیده اند.
این در حالی است که در آمریکا احزاب مختلف دیگری نیز فعال هستند، اما عملا تمامی احزاب زیر دو پرچم جمهوری خواهی یا دموکراتها فعالیت میکنند و هیچ برند سیاسی دیگر حق ابراز هویت ندارد. بازیهای سیاسی داخل آمریکا عملا هیچ برندهای ندارد. برنده دستهای پشت پردهای هستند که از سرمایه تا رسانه و از سیاست تا سایر مسائل پیش پا افتادهی اجتماعی را هدایت میکنند.
پیروزی انقلاب، تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا در ایران، اعلام وضعیت ضروری ملی در آمریکا و اعمال تحریم علیه کشورمان، ماجرای توفان شن در صحرای طبس و آغاز جنگ تحمیلی از مهمترین وقایع سیاسی در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر بود. جنگ نفتکشها و صدور قطعنامهی ۵۹۸ و سرنگونی پرواز شمارهی ۵۶۶ از وقایع بین المللی مهم مرتبط با کشورمان دردوران ریاست جمهوری ریگان بود.
در دورههای بعدی نیز تحریمها علیه کشورمان افزایش یافت. در دوران اوباما آمریکا سعی کرد تا با سیاست دوست نمایی وارد عرصه شود و علی رغم وضع برخی تحریمها این رئیس جمهور برجام را امضا کرد. در دوران ترامپ این آمریکا بود رسما تحریمهای بیشتری را اعمال کرد و رسما از برجام نیز خارج شد.
آنچه در سیاست داخلی و خارجی آمریکا طی دهههای اخیر دیده میشود عدم تغییر سیاست هاست. کشوری همواره دیگران را به اصلاح سیاسی تشویق میکند، کمترین بارقهای از اصلاح در بدنهی سیاسی آن دیده نمیشود. جو بایدن رئیس جمهور کنونی آمریکا که پیرمردی هشتاد ساله است توان سخن گفتن و بعضا راه رفتن را نیز ندارد و این چهرهی بین المللی امروز آمریکاست؛ شکست خورده، مفلوک و ملعون و بدون این که آیندهی روشنی داشته باشد.
انتهای پیام/۱۳۳