به گزارش خبرنگار دفاعپرس از اردبیل،«بهنام یوسفی» پانزدهم شهریور ۱۳۴۵ در شهرستان اردبیل دیده به جهان گشود. دانشجوی دوره کاردانی در رشته معارف اسلامی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و سرانجام پنجم اسفند ۱۳۶۵ با سمت امدادگر در عملیات کربلای ۵ در شلمچه بر اثر اصابت ترکش شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای غریبان اردبیل واقع است.
فرازی از وصیت نامه شهید بهنام یوسفی:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر امام و امت امام که با ایثار و فداکاری، اسلام را بعد از ۱۴ قرن، شور و شوقی دوباره بخشیدند و دورد بر فرزندان راستین اسلام که با اهدای خون خود به پای درخت آزادگی، پاسداران جاوید آفاق شرف شدند. شهادت، پیام است، هدف است، سخن است که باید گفت و نوشت و شنید و درک کرد هر قطره خون شهید با جامعه سخنها میگوید، حرفها دارد و نوشتاری است که صفحاتش باید در برابر دیدگان جامعه باشد.
خداوندا! حال که این بنده عاصی و گنه کار که سراسر عمرش جز معصیت و روسیاهی چیزی ندارد، به سویت آمده است و خونش بر سرزمین پاک ایران جاری گشته، با عفو گناهان، توفیق عنایت فرما تا با نوشتن وصیتی خالص، توانسته باشم پیام خود را به حکم مسئولیت شرعی، روی کاغذ آورم؛ باشد که یادی از فردی گناهکار و امیدوار به عفو خدا خوانندگان و شنوندگان وصیتنامه را به پیروی از فرامین امام و پاسداری از خون شهدا، پایبند و مقاومتر نماید.ای معبود من!ای آن که دلهای پاک در لقای تو میتپد، من با ایمان قلب خود نسبت به دین اسلام و در پی اجابت امر رهبرم و با احساس مسئولیت برای دفاع از دین تو و دین برگزیده رسول تو به میدان جنگ آمدم.
خدایا! من با تو در شهادت دوستانم، در پرپر شدن لالههای جوان گلستان ایران عزیز، به هنگام بلند شدن نالههای کودکان مادر از دست داده در بمباران دشمن، با تو پیمان بستم و عهد نمودم تا پایان راه بروم و حال بر پیمان خود وفا کرده ام. الهی، من به وفاداری و خلوص عمل نمودم تو نیز مرا بپذیر.
برادران و خواهران من مگر جز این است که هدف از زندگی، شناختن خدا و شتافتن به سوی اوست و مگر جز این است که دنیا مزرعه آخرت است و رهگذری بیش نیست؟ باید دانست که ما برای آخرت آفریده شده ایم نه برای دنیا، پس باید حق را شناخت و با کسانی که در دنیا با حق میستیزند، مبارزه کرد.
کافی نیست انسان ستمگر نباشد، بلکه لازم است از ستم دیدگان نیز دفاع کند. خداوند از ما شکرگزاری میطلبد و خلافت خود را در زمین به ما میسپارد. فرصت ما محدود است، پس باید به جهاد برخیزیم تا بدین وسیله شکرگزاری خدا را به جای آوریم و شایستگی خود را جهت خلافت او و نیل به بهشت او نشان دهیم.
سخنی دارم با دانش آموزان، آینده سازان که قرار بود بعد از مدتی اندک، افتخار معلمی اینها را داشته باشیم؛ خدا میداند چقدر علاقه به آگاهی و هوشیاری و تهذیب شما، در وجود من موج میزند. آرزوی من این است که همه شما فردی مفید و پاک برای خدمت به اسلام شوید و سنگر مقدس آموزش و پرورش را به دست منحرفین و منافقین ندهید؛ و شماای خانواده عزیزم، از این که دیگر در میان شما نیستم غم مخورید و افتخار کنید که شهیدی در راه خدا و قرآن –اگر خدا قبول کند- داده اید.
مادرجان! مبادا در فراق من ایمانت سست شده و ناراحت شوی که فردا در محضر خدا نمیتوانی جواب زینب (س) را بدهی، چرا که او تحمل ۷۲ شهید را نمود. این یک امتحان الهی است، از این امتحان پیروز بیرون بیا و چنان باش که زنان منافق از تو بترسند.
مادرجان! مهمتر از هر سفارشی، از تو میخواهم مرا حلال کنی. شما پدر عزیز که همواره راهنمای من در زندگی بوده اید، از اینکه باید و شاید نتوانستیم حق پسری را ادا نمایم باید مرا عفو کنید. از شما تقاضا دارم در غم از دست دادن فرزند خود صبور باشید، چرا که سختیهای دنیا زودگذر است، ولی به پاداش این جان فشانیها و فداکاریها بر نعمتهای ابدی و بی پایان خواهید رسید.
از خواهرانم میخواهم زینب گونه باشند و سیاهی چادرشان را تیغی در چشم دشمنان اسلام قرار دهند. ضمناً درس هایتان را برای نمره نخوانید، بلکه برای آگاهی و بینش به مسائل و ارتقای علمی بخوانید. برادر کوچک و خوب من، از تو میخواهم از حالا احکام اسلام را یاد بگیری و عمل کنی و ضمناً همیشه یادت باشد که برادرت برای خاطر مبارزه با کفر شهید شده، تو نیز با خوب درس خواندن، سعی کن فرد مفیدی برای اسلام شوی، ضمناً همواره پیرو خط امام باشید.
در پایان از شما و تمامی دوستان و آشنایان، مخصوصا برادران پایگاه معمار و زینال طلب حلالیت میکنم. در حدود ۲۵ روز روزه دارم، حتماً به جا آورید.
گر مرد رهی میان خون باید رفت وز پای فتاده سرنگون باید رفت
خداوندا! حزب الله را که با خیل و لشکر جندالله، با سوگند به ثارالله برای استقرار حکومت بقیه الله تلاش میکنند حمایت بفرما.
التماس دعا، از خانواده شاهد و امت شهیدپرور
انتهای پیام/