به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاعپرس، علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل راهبردی با حضور در برنامه زنده «به افق فلسطین» که هر روز با اجرای مصطفی شوقی از شبکه افق روی آنتن می رود به بررسی و تحلیل مستندی ۹۰ دقیقهای به نام «دروازه بانان جهنم» پرداخت که به زبان انگلیسی و عبری تولید شده و کاری مشترک از شبکه تلویزیونی ARTE و IBA رژیم اشغالگر قدس است.
اهمیت مستند به این موضوع برمی گردد که درباره امنیت در رژیم صهیونیستی صحبت میکند. افرادی که در این مستند صحبت کردهاند مسئولان شاباک (شینبت)، هستند. شاباک به معنای سازمان اطلاعات و امنیت داخلی رژیم صهیونیستی است.
علیرضا مجیدی، در ابتدا درباره ویژگی های این سازمان گفت: « شاباک (شینبت) سازمان امنیت داخلی اسرائیل است. در اسرائیل سازمان امنیت یا به تعبیر ما سازمان جاسوسی تقسیم وظایف کرده است. وظیفه مدیریت بخش داخلی با شاباک است که البته کرانه باختری هم جزو وظایف مدیریتی شاباک محسوب می شود. در ایران بیشتر موساد شناخته شده است چون موساد بخش اطلاعات خارجی اسرائیل محسوب می شود.»
پژوهشگر حوزه آسیای عربی در پاسخ به این سوال که داستان تضاد رژیم صهیونیستی که برآمده از راستگرایان افراطی درون این جامعه است چیست گفت: «از زمان تاسیس اسرائیل بحث جدی ملت سازی مطرح بوده تا یک انسجام حداقلی در جامعه مهاجر یهودی ایجاد شود و بدنه شهروندانشان را بسازند. در متونهای قدیمی دهه ۷۰-۸۰ میلادی به کرات بحث شکاف دو نژاد عمده اشکنازی و سفاردیها بوده. اشکنازیها بیشتر یهودی های سمت روسیه، اوکراین و فرانسه را در برمی گیرد. یعنی بیشتر یهودیان اروپایی هستند. سفاردیها نیز بیشتر آسیایی هستند و یهودیان ایران نیز سفاردی محسوب می شوند. در داخل اینها شاخه دیگری به نام یهودی مزراحی (یهودیان خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز) وجود دارد که عرب هستند. یعنی یهودیهایی هستند که در جوامع عربی از عراق تا مغرب زندگی میکردند.»
مجیدی ادامه داد: «در این شکاف نژادپرستی بسیاری هم وجود داشته و معروف بوده اشکنازیها نخبگان بزرگ دستگاههای سیاسی همه جناحهای اسرائیل هستند. موسسان اسرائیل نیز اشکنازیها هستند. در حال حاضر دو حزب در میان راستهای افراطی یهودیت تورات متحد و شاس (حزب سیاسی سنتگرای مذهبی) وجود دارد که تنها تفاوت معنادارشان بحث سفاردیم و اشکناز بودنشان است در صورتی که خواستگاه، منش و ایدئولوژیشان یکی است. رویکردهایشان بسیار نزدیک است. اما در زمینه نژاد نتوانستهاند وارد ائتلاف شوند.»
او با اشاره به شکافی که در سرزمین اشغالی وجود دارد گفت: «اما شکافی که ما از آنها صحبت میکنیم و در سرزمینهای اشغالی شاهد هستیم از یک طرف طبقهای وجود دارد که اصطلاحا به آن خریدیها یا حریدی ها گفته میشود. خریدیها همان کسانی هستند که ریشهای بلند با پوشش خاصی دارند. این افراد بالاترین زاد و ولد در جامعه اسرائیل را داشته است. پیش بینی میشود با روند فعلی در سال ۲۰۴۵ نزدیک به ۴۰ درصد جامعه اسرائیل (اگر وجود داشته باشد) میشود. در دهه ۵۰ میلادی نیز در صورت وجود داشتن بالای ۵۰ درصد میشوند. ویژگی آنها در این است که چون خیلی اصطلاحا یهودی ارتودکس هستند بخش مهمی از آنها با موجودیت دولت اسرائیل مشکل دارند. یهودیهای متعصب نسلگرا هستند. یک طیفی از آنها قائل به این هستند تا زمان ظهور حضرت عیسی نباید دولت یهود تشکیل شود. البته همه خریدیها اینطور نیستند و بخشی از آنها نیز حکومت را پذیرفتهاند. اما چنین جریانی فی نفسه در تضاد با کل جامعه است.»
مجیدی در توضیح جامعه عربی اسرائیل گفت: «جامعه عربی اسرائیل هم وجود دارد که یکی از بزرگترین سیاستمدارانشان سامی ابو شحاده است و در یک مصاحبه زنده گفت اصلا موجودی به نام عرب اسرائیلی نداریم. ما فلسطینیهای داخل هستیم. فلسطینیهای اراضی ۱۹۴۸ هستیم که تابعیت اسرائیل دارند. یک عده قلیلی از آنها نیز با فضای دولت جدید از باب اجبار یا هر دلیل دیگر همراه شدهاند؛ اما مشارکت در آنها پایین است و اکثرشان هنوز باور به فلسطینی بودن دارند. این افراد هم اگر خریدیها را کنار بگذاریم نسبت به باقی یهودیها زاد و ولد بیشتری داشتهاند. یعنی وقتی از دهه ۸۰-۹۰ میلادی قرن گذشته صحبت میشد با یک جامعه مواجه بودیم که بالای ۷۰ درصد آنها یهودیان معمولی بودند. اما الان از جامعهای صحبت میشود که با روند فعلی در دهه ۵۰ یهودیهایان معمولی گروه ترکیب جمعیتی سوم میشوند.»
این کارشناس مسائل راهبری درخصوص تفاوت خریدیها با یهودیان عادی گفت: «تفاوت این دو آن است که یهودیهای خریدی سربازی نمیروند. امتیازی است که از دولت گرفتهاند و از سربازی معاف شدهاند؛ کمااینکه اعراب هم به سربازی نمیروند. رژیمی که به اقتضای جغرافیایش عمق استراتژیک ندارد و هر آنچه دارد وابسته به ارتشاش است دارد به سمتی میرود که تقریبا کمتر از نیمی جمعیت فرزندانشان را میتوانند به سربازی نفرستند. دومین ویژگی خریدیها این است که کار نمیکنند. طبق نسوس دینی خودشان را وقف آموختن علوم دینی میکنند دولت موظف است به آنها حقوق بدهد. تا ۷ فرزندشان را هم دولت تکفل میکند. برای همین هم زاد و ولد در میان آنها زیاد است. در حال حاضر نیز در تلاشاند تا ۷ فرزند به ۹ فرزند برسد. ضمن اینکه آنها مدارس مخصوص به خودشان دارند. بین خریدیها و یهودیهای معمولی یک اختلاف گفتمانی است که همین شکاف یک جنبش اجتماعی پررنگی را درست کرده که شاهد رشد بیشتر راستگرایی در جامعه غیر خریدی نیز هست.
او ادامه داد: «در دل این شکاف جنبش راستگرایی یک لایه وجود دارد که اصطلاحا به آن نیرویهای ملی مذهبی افراطی راستگرا گفته می شود. اینها نیز عرق مذهبی پررنگی دارند؛ اما ارتدوکس نیستند. این لایه دوم آن اعتقادات متون را هم ندارد چون آنقدر نسوسگرا نیستند و به شدت متعصب اند. اینها در جامعه سرزمینهای اشغالی لایههای اجتماعی حامی خودشان را دارند و یک طبقه خاص شده اند. یعنی با سرمایه دولتی به شهرک سازی در کرانه باختری پرداختند که غیرقانونی است. حتی بر اساس تقسیم بندیهای رژیم صهیونیستی هم باز غیر قانونی است. اما یهودیانی را در این مکان اسکان دادند که طبعشان به شدت رادیکال و تند است چون مواجه بیشتری هم با اعراب فلسطینی دارند.»
مجیدی افزود: «در حال حاضر این شهرک نشینها پایگاه اصلی احزاب رادیکال هستند اما آنها یک لایه بسیار تندرو در جغرافیای محدود خودشان به صورت جزیرهای دارند و زندگی میکنند و هم اکنون در دولت هستند و دولت هم میخواهد جمعیت و بدنه اجتماعی آنها بیشتر شود. مثلا جریان صهیونیست مذهبی که رییس آن وزیر اقتصاد است و میخواهد بدنه اجتماعیاش بیشتر شود. بودجه دارد و برای همین بودجه بیشتر برای توسعه شهرکسازی اختصاص میدهد که هم غیرقانونی است و هم بحرانهای داخلی به وجود میآورد؛ اما نفع سیاسی خودش است. همیشه تصور میشود دولت فقط منفعت عام جامعه را نگاه میکند؛ اما فلسفه اقتصاد سیاسی این است که مسئول دولت کیست و نفع شخص گروهی خودش چیست. این موضوع در سیاستهای اقتصادی نیز منعکس میشود و عین آن را در حوزه سیاست هم داریم.»
کارشناس اندیشکدههای فعال در حوزه روابط بین الملل با بیان شکافی که جامعه عربی در اسرائیل به وجود آورده گفت: «جامعه عربی بودجه کمتری داشته و از لحاظ اقتصادی هم ضعیفتر هستند برای آنکه تشویق به مهاجرت شوند و از لحاظ فرهنگی و آموزشی هم کمتر به آنها می رسند. این جامعه سربازی هم نمیروند و جرم و جنایت در داخل آنها وجود دارد. در این میان مهم است پلیسی برای امنیت و برقرار انضباط وجود داشته باشد. شاباک یکی از تمرکزهایش جامعه عربی است؛ اما رییس پلیس در حال حاضر دوست دارد کمتر به آنها برسد تا بین اعراب بحران به وجود آید و از آن طرف به دنبال تشکیل یک واحد شبه نظامی جدید مستقل از ارتش برای دفاع از شهرکهاست.»
او با بیان آنکه شکافهای بین خودشان، خودشان را نابود میکند گفت: «در حال حاضر فلسطینیهای داخل یا عرب ۴۸، ۴ میلیون فلسطینی هستند که تابعیت رژیم را ندارند؛ اما در آن سرزمین زندگی زاد و ولد می کنند. اینها هم زبان، هم فرهنگ و هم خانواده فلسطین داخل یا عرب ۴۸ هستند. جمعیت بزرگی دارند و با آنها میخواهند چیکار کنند؟ تمام آنها نشان میدهد یک فرآیندی را رژیم از ۱۹۴۸ تا توافق اسلو که بیش از ۴۰ سال است طی کرد تا به واقعیتی برسد که باید به دولت فلسطین تن بدهد. اما این فضای افراطیون اجازه تاسیس دولت مستقل فلسطینی را هم نمیدهد و این شکاف همینطور دارد بزرگتر می کند. رابین کسی که وادی عربه را امضا کرد و سپس ترور و کشته شد.»
علیرضا مجیدی در ادامه افزود: «آنها نمیگذارند مرزهای دولت فلسطین تعیین شود. چون کرانه باختری برایشان سرزمین مقدس است. تا زمانی که شکاف ها رو به افزایش است چشم اندازی برای بقای بلندمدت رژیم صهیونیستی نداریم. چون یک جمعیت عربی بزرگی در حال رشد است که تابعیت ندارد. لذا هر کدام از آنها یک بمب متحرک بالقوه است.»
کارشناس مسائل راهبری در نهایت با توجه به وقوع حوادث ۷ اکتبر رخ گفت: «ما برای اولین بار دیدیم مقاومت فلسطینی، عملیات هجومی داشت نه دفاعی که باعث غافلگیری طرف مقابل شد. برای همین سیطره اطلاعاتی وجود نداشت و از نظر نظامی هم نتوانست جلوی آن را بگیرد و تلفات بسیار زیادی هم داد. اگر روزی رژیم صهیونیستی برای یک سرباز اسیر قرار بود تا این میزان امتیاز بدهد هم اکنون با بیش از ۱۳۰۰ اسرائیلی سرنوشت نامعلوم، کشته، اسیر و... مواجه است. در حال حاضر در آستانه عملیات زمینی رژیم صهیونیستی هستیم. غزه پرتراکم ترین جمعیت جهان را دارد. یکی از مهمترین معماهای رژیم این است اگر زمینی وارد غزه شوند میخواهند بعد از آن چه کار کنند؟»
انتهای پیام/ 121