یادداشت/ خسرو هداوندخانی

جهان در پیچ تحولات غرب آسیا

کارشناسان امور بین‌الملل و حتی مقامات رسمی دولت‌ها صراحتا وقوع احتمالی جنگ سوم جهانی را هشدار می‌دهند، اما آیا این فرضیه و احتمال به وقوع خواهد پیوست؟
کد خبر: ۶۲۶۳۳۶
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۴۰۲ - ۰۳:۲۰ - 31October 2023

جهان در پیچ تحولات غرب آسیاگروه بین‌الملل دفاع‌پرس - خسرو هداوندخانی؛ سه‌ هفته از آغاز دور جدید درگیری‌های جنبش مقاومت اسلامی (حماس) و اشغالگران صهیونیستی می‌گذرد؛ درگیری‌هایی که تفاوت‌های اساسی با تنازعات سال‌های قبل دو طرف دارد. مهم‌ترین تفاوت‌ها این است که در جریان جنگ اخیر، جنبش حماس بود که برای اولین بار ابتکار میدان جنگ را در دست گرفته و در همان روز‌های ابتدایی نبرد طوفان‌ الاقصی ضرباتی را از حیث نظامی، امنیتی و اطلاعاتی بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد ساخت که به‌ اذعان خود صهیونیست‌ها، در طول هفتاد و پنج سال عمر این رژیم، بی‌سابقه بوده است.

بنیامین نتانیاهو نخست وزیر موقت کابینه اسرائیل که با سیاست «مشت آهنین» وارد صحنه شده بود و تجاوزات گسترده، وسیع و فراوانی را علیه مردم غزه و کرانه باختری آغاز کرده بود؛ با این شکست فضاحت بار که در نزد افکار عمومی اسرائیل نیز بیش از پیش مقبولیت و مشروعیت خود را از دست رفته می‌دید، چاره کار را در بمباران وسیع و گسترده مناطق غیر نظامی و مسکونی دید تا با گرفتن تلفات سنگین از فلسطینیان شرایط جنگ را به نفع خود تغییر داده و برای جامعه صهیونیسم بین‌الملل کسب آبرو کند.

فشار این شکست نظامی در عرصه میدانی چنان برای کابینه اسرائیل سنگین بوده است که با گذشته سه هفته از شروع جنگ و علی‌رغم بسیج گسترده و بی‌سابقه افکار عمومی دنیا برای توقف نسل‌کشی در غزه، همچنان دیوانه‌وار به کشتار انسان‌های بی‌دفاع و بویژه زنان و کودکان ادامه می‌دهد.

درست ساعاتی بعد از تصویب قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ۱۴۰ رأی موافق در برابر تنها ۱۴ رأی مخالف مبنی بر توقف سریع جنگ، آزادی اسرا و رفع محاصره انسانی و اقتصادی غزه، مشاهده می‌شود که رژیم کودک‌کش صهیونیستی مرحله جدیدی از بمباران مردم غزه را با شدت بیشتر و همراه با شروع حملات زمینی به غزه از سر می‌گیرد و همه این شرایط ذهن‌ها را به سمت این فرضیه اساسی می‌برد که رژیم صهیونیستی مصمم به حذف حماس می‌باشد؛ گروهی که امکان حذف آن در مخیله هیچ کس نمی‌گنجد. 

در این بین تلاش‌های دیپلماتیک با وساطت برخی از کشور‌های منطقه همچون مصر و قطر نیز برای مذاکرات تبادل اسرا و آتش‌بس، با خواسته‌های نابجای صهیونیست‌ها راه به جایی نبرده است.

با توجه به شرایط حاکم بر این جنگ گسترده و پیچیده بین حماس و اسرائیل که دامنه آن کل منطقه غرب آسیا بلکه نظام بین‌الملل را دربرگرفته، حداقل دو سناریو را می‌توان برای این وضعیت بوجودآمده پیش‌بینی کرد؛

۱- ممکن است به هر حال تحت فشار بی‌سابقه افکار عمومی دنیا و با مقاومت سرسختانه حماس و همچنین صبر و تحمل مردم مظلوم و رنج کشیده غزه، سران صهیونیستی و اربابانشان که در رأس آنان ایالات متحده قرار دارد، شرایط عادلانه را برای مذاکرات مربوط به آتش‌بس و تبادل اسرا به‌گونه‌ای که تامین کننده خواست مقاومت اسلامی باشد پذیرفته و حداقل یک آتش‌بس موقت برقرار شود.

۲- ممکن است نتانیاهو و کابینه اش در تصمیم سخت و جسورانه خود در حذف حماس از غزه و ایجاد نظام سیاسی امنیتی جدید در آن مصمم باشند که در این صورت، اصرار بر اجرای این سناریو پیامد‌های سنگینی را برای رژیم غاصب صهیونیستی و حامیانش در منطقه غرب آسیا به همراه خواهد داشت.

مسلما استراتژی و خط مشی محور مقاومت در بحران و جنگ اخیر کاملا محتاطانه و هدفمند بوده است. در فاز سیاسی جمهوری اسلامی به‌عنوان قلب محور مقاومت همواره بر پایان این جنگ و بحران با تحقق شرایط عادلانه که تضمین کننده حقوق ملت فلسطین و بویژه مردم مظلوم غزه بوده است، تاکید داشته است.

آتش‌بس فوری، رفع محاصره غزه، رفع محاصره اقتصادی، خودداری از کوچ اجباری مردم مظلوم غزه از شروطی بوده که جمهوری اسلامی از همان ابتدا بر آن تاکید داشته و در رایزنی‌های سیاسی دستگاه دیپلماسی ایران با مقامات کشور‌های مختلف منطقه و بین‌الملل بر آن پافشاری شده است.

اما هر چقدر این منازعه نابرابر با اعمال خشونت بیشتر توسط صهیونیست‌ها به جلو حرکت می‌کند، لحن دیپلماتیک جمهوری اسلامی و سایر کشور‌های همسو با محور مقاومت تندتر و تهدید آمیزتر می‌شود که نمود بارز آن سخنرانی امیر عبداللهیان وزیر امورخارجه ایران در نشست اخیر مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود که صراحتا از منطقه غرب آسیا به‌عنوان خانه ما نام برد که نمی‌توان در برابر به خطر افتادن امنیت آن بی‌تفاوت بود. تهدید دست بر روی ماشه توسط محور مقاومت نیز از ابتدای این درگیری توسط ایران به طرف‌های مقابل بویژه صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها گوشزد شده است.

اما در فاز نظامی عملکرد محور مقاومت همسوی با مواضع دیپلماتیک ایران پیش می‌رود. هر چقدر که لحن دیپلماتیک جمهوری اسلامی و سایر کشور‌های این محور به سبب گستردگی و تداوم حملات وحشیانه صهیونیست‌ها به غزه جدی‌تر می‌شود؛ دامنه اقدامات نظامی گروه‌های مقاومت نیز در منطقه علیه اسرائیل و متحدینش بیشتر می‌شود که نمود بارز آن حمله به پایگاه‌های نظامی و اقتصادی آمریکا به‌عنوان بزرگ‌ترین شریک جرم صهیونیست‌ها در عراق و سوریه می‌باشد که درشب‌های اخیر شدت گرفته است.

حزب‌الله لبنان نیز که تا کنون اقدامی محتاطانه و در حد پاسخگویی به تجاوزات صهیونیست‌ها داشته، بدون شک با افزایش دامنه خشونت‌های صهیونیست‌ها و بویژه با شروع جنگ زمینی در غزه، دامنه اقدامات نظامی خود را علیه صهیونیست‌ها افزایش خواهد داد.

مسلما آمریکا به‌عنوان صحنه‌گردان اصلی این روز‌های کابینه صهیونیستی با توجه به بازبودن پرونده جنگ اوکراین و روسیه که خود تبعات اقتصادی فراوانی را بر جامعه اروپا و حتی آمریکا در این مدت بیش از یکسال وارد کرده، نمی‌خواهد این بار مسبب گسترش جنگ در سراسر منطقه غرب آسیا که اتفاقا نبض اقتصاد دنیا در آن می‌تپد، باشد؛ به همین خاطر نیز چندین بار صراحتا اعلام کرده که به‌دنبال جنگ با ایران و در کل گسترش جنگ در منطقه نیست. به هر حال آن‌ها بر قدرت گسترده نظامی ایران و اشراف امنیتی آن بر غرب آسیا واقفند.

باید به نظاره نشست و تحولات این روز‌های حساس منطقه غرب آسیا که حالا به نوعی تعیین کننده احتمالی سرنوشت جامعه جهانی در بعد اقتصادی و نظامی می‌باشد را به نظاره نشست.

برخی از کارشناسان بین‌الملل و حتی مقامات رسمی دولت‌ها صراحتا وقوع احتمالی جنگ سوم جهانی را هشدار می‌دهند، اما آیا این فرضیه و احتمال به وقوع خواهد پیوست؟

انتهای پیام/ ۱۳۴

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار