گروه فرهنگ و هنر دفاعپرس ـ محمد اسماعیلی؛ جهان متمدن امروز بر پایه نظریات و تئوریهایی که در قرنهای گذشته توسط افرادی همچون توماس هابس، جان لاک و... مطرح گردید بنا شده است وهمینک نیز این تئوریها در دانشگاههای مختلف علوم انسانی و خصوصا علوم سیاسی تدریس میشود.
اساس این نظریات ساخته و پرداخته تفکرات و اندیشه کسانی است که در تقابل مستقیم با پیام اوران وحی بودند و شاه بیت همه این نظریات انسان مداری، قدرت و سود محوری بوده و هیچ شان آسمانی و معنوی را برای بشر به رسمیت نمیشناختند.
این تفکرات تنها به شیوه حکومت داری و مدیریت جوامع انسانی خلاصه نمیشود بلکه تمامی شئون زندگی بشر امروز را تحت تاثیر خود قرار میدهد و برای آن دستور العمل دارد همانطور که یک حکومت مبتنی بر تعالیم وحیانی و حاکمیت خداوند نیز برای همه عرصههای زندگی انسان نسخه و دستور العمل دارد.
در طول تاریخ بشر همواره تقابل فکری و نظری میان اندیشه سیاسی الحادی و الهی وجود داشته و صدها کتاب و مقاله و هزاران مناظره در مناطق مختلف و در اعصار و قرون مختلف برگزار شده است و هر یک از این دو تفکر و اندیشه از ساحت خود دفاع کرده اند.
سوالی که هم اکنون مطرح میشود این است که در چه مقاطع و مواقفی کارآمدی و واقعیت این تفکرات و توانمندی این نظریات برای اداره زندگی بشر معلوم میشود؟
وقتی صحبت از زندگی بشر میشود منظور تمام ابعاد حیات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. به عنوان مثال در نظام سرمایه داری مسائلی همچون جنگ، صلح، آموزش، بهداشت، مسکن و حتی روابط خارجی در چنبره نظام سرمایه داری است و تنظیمات همه این موضوعات با نگرش سرمایه داری انجام میپذیرد.
وقوع جنگها و منازعات منطقهای و بین الملی یکی از اوردگاههای اصلی رویارویی این دو تفکر محسوب میشود و عملکرد دولتها و ملتها در این رویدادهای تاریخی نشان دهنده درونمایه و ماهیت این اندیشه هاست.
اتفاقاتی که هم اکنون در غزه شاهد هستیم که انسانهای بیگناه از جمله هزاران کودک به خاک و خون کشیده میشود دقیقا محصول یک نظام بین المللی است که بر پایه همین اندیشههای فاسد بنا شده است.
به عبارت سادهتر وقتی رئیس جمهور امریکا در مقابل میلیونها بیننده در شبکههای تلویزیونی ظاهر میشود و با وقاحت هر چه تمامتر با اعلام آتش بس مخالفت میکند این مخالفت یک نظر شخصی و سلیقهای نیست بلکه یک نظرمبتنی بر سیستم و نظام حاکم است و هر کس دیگری هم در این جایگاه بود همین موضع سیاسی را اتخاذ میکرد.
درواقع مخالفت با آتش بس و حمایت از رژیم اشغالگر صهیونیستی ترجمه واقعی آن کتابها و نظریاتی است که نظام سیاسی غرب بر آن بنا شده و در دانشگاهها تدریس میشود.
همه جنایتهایی است که هم اکنون در غزه شاهد هستیم بخشی از چهره واقعی نظام سلطه است که شاید برای نسل جوانی که هیروشیما و ناکازاکی را تنها در فیلما دیده اند قدری ناشناخته باشد.
در حقیقت به دلیل خطای محاسباتی صهیونیستها در دست کم گرفتن قدرت انتشار عکسها و فیلمهای مربوط به جنایتها در شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی باعث شد چهره کریه این رژِیم و حامیان آن از پرده بیرون بیاید و مردم کشورهای دنیا بتوانند تصویر تمام قد دنیای غرب را ببینند.
در اینجا لازم است به رفتار سیاسی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی که برخواسته از یک تفکر وحیانی و الهی است اشاره کنیم که چگونه وزیر امورخارجه کشورمان از این کشور به کشور دیگری در حال سفر کردن است و از هیچ تلاشی برای توقف کشتار و آتش بس دریغ نمیکند.
به نظر میرسد تخریب و فروپاشی ساختمانهای غزه روی دیگری هم دارد و آن فروپاشی تمدن غرب و اندیشه سیاسی غرب است و امروز هر انسان آزاده و بی غرضی در هر کشور و منطقهای بخوبی میتواند چهره واقعی تفکر سیاسی حاکم بر غرب را مشاهده کند و به قضاوت بنشیند.
پیش بینی میشود در آینده نزدیک دنیای غرب با یک چالش نظری از سوی مردم و خردمندان مواجه خواهد شد و تظاهرات فراگیر در همه کشورها نیز نشان دهنده آغاز این چالش فکری است.
انتهای پیام/ 121