به گزارش دفاعپرس از ساری، قهرمان دوران کودکی دههشصتیها است، آن روزها که تلویزیون رونق بیشتری داشت و خانوادههای ایرانی کنار آن جعبه جادویی تماشاچیانی پَروپاقرص برای خلبان تیزپروازی بودند که گوی سبقت را از خلبانان هالیوودی ربوده بود.
شاید برای دهههشتادیها حرف از خلبان تیزپرواز شدن، از مردانی که برای آسمان متولد شده بودند، حس ایرانی بودن و ملیگرایی خوشایند باشد، چنانچه این روایتها بازگو شود. در دنیای اشباع از آدمفضاییها، جنگندههای مافوق صوت و انسانهایی که به ماه و مریخ میروند، نام تیزپروازان ایرانی که در هشت سال دفاع مقدس از جان برای وطن گذشتند، باید بازخوانی و برای ادبیات عصر اطلاعات و ارتباطات و این دهکده جهانی بازنگاری شود.
در اشتراکگذاری عکسها و ویدئوها باید نام مجاهدان ملی و سربازان جهان اسلام طوفان به پا کند، شاید اگر امروز به هوش مصنوعی بگوییم از تیزپروازان ایرانی بگو، از مردانی بگوید که مرزهای آبی، خاکی و هوایی را در نوردیدند تا نخستین جرقههای حکومت اسلامی به مدد انقلاب اسلامی به شعلهای پرنور و درختی تناور تبدیل شود، باید بیاموزد که بگوید شهید احمد کشوری، شهید علی شیرودی و احمد کشوری از جنس همین جوانان است که امروز منزلگاهش قطعه ۲۴ بهشت زهرا است؛ از آن مردانی که جام شهادت را مردانه سر کشیدند و جاودانه شدند.
احمد کشوری که بود؟
احمد کشوری تیرماه ۱۳۳۲ در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در کیاکلا و سر پل تالار دو روستا از روستاهای محروم استان مازندران و سال آخر را در دبیرستان (قنه) بابل گذرانده است.
شهید احمد کشوری، تحصیلات اول ابتدایی تا سوم متوسطه خود را در کیاکلا گذراند و سه سال آخر متوسطه را در دبیرستان قناد شهرستان بابل شاگرد ممتاز بود. وی فعالیتهای هنری دیگری را در کنار تحصیل انجام میداد که از جمله آنها میتوان به نقاشی، خطاطی و صنایعدستی اشاره کرد.
تنها مشوق او در در این راه مادرش بود. او فعالیت مذهبی خود را به همراه دو تن از دوستانش در سال آخر دبیرستان آغاز کرد، همچنین با صدایی خوش به مرثیهخوانی در مراسم و مجالس مذهبی میپرداخت و مدیریت مراسم را با جدیت بسیار به عهده میگرفت.
زمانی که احمد کشوری، مدرک دیپلم خود را گرفت؛ برای تحصیل در دانشگاه آماده شد، اما به علت فقر مالی و هزینه سنگین دانشگاه، از ورود به آن باز ماند. دوران تحصیلش را به خاطر استعداد فوقالعادهای که داشت، به عنوان شاگردی ممتاز به پایان رساند. وی ضمن تحصیل، علاقه زیادی به رشتههای ورزشی و هنری نشان میداد و در بیشتر مسابقات رشتههای هنری نیز شرکت میکرد.
یکبار هم در رشته طراحی در ایران مقام اول را به دست آورد و در رشته کشتی نیز درخششی فراوان داشت. شهید کشوری سال ۱۳۵۱ وارد هوانیروز ارتش شد. از همان آغاز جنگ داخلی بهویژه غائله کردستان چنان از خود کیاست، لیاقت و شجاعت نشان داد که وصفناکردنی است.
اگر امروزه چنین قهرمانانی معرفی نشوند، نسل جدید به دنبال قهرمانان خیالی میروند، پس نیاز است برای شناساندن این شهدا برای موضوع انشا یا پایاننامه دانشجویی نام آنها آورده و در اذهان نسل جدید تداعی شود
«مسعود اباذری» که کتاب «فرمانده پایگاه» در مورد شهید کشوری به رشته تحریر درآورده است در معرفی این شهید بزرگوار، ویژگی اصلی او را در نگاههای متفاوت به مسائل عنوان میکند و میگوید: در حوزه ورزشی نگاه او به نحوی بود که قهرمانانه به نیازمندان کمک میکرد، در نگاه آموزشی نیز همین دیدگاه را داشت و با تمام توان و کمترین امکانات زندگی خود را اداره میکرد؛ شهید کشوری در نگاه بنده بهترین خلبان در هوانیروز بود و از بین ۲۶۰ شهید این حوزه خاصترین به شمار میرفت.
وی میافزاید: امروزه پرورش چنین شخصیتهایی دشوار است، اگر نهاد آموزشی ما به دنبال پرورش، چون شهید کشوری بود از او در کتاب یا یک واحد آموزش عالی نام و کتابی اختصاصی به نام وی به عنوان یک بحث آموزشی پژوهشی برای دانشآموزان به تحریر درمیآورند.
این نویسنده ادامه میدهد: این شخصیت بزرگوار به نحوی تربیت شد که از همان دوران قبل از انقلاب به کمک نیازمندان میرفت و بر ۲۲ روستای کرمانشاه نظارت داشت و مساعدت میکرد.
اباذری با بیان اینکه شهید کشوری به آموزش دو دسته از خلبان میپرداخت، اظهار میکند: دسته اول آنهایی بودند که لیسانس افسری میگرفتند و ستوان یار بودند. شهید علی اکبر شیرودی از شاگردان او بود.
وی ادامه میدهد: اگر امروزه چنین قهرمانانی معرفی نشوند، نسل جدید به دنبال قهرمانان خیالی میروند، پس نیاز است برای شناساندن این شهدا برای موضوع انشا یا پایاننامه دانشجویی نام آنها آورده و در اذهان نسل جدید تداعی شود.
قهرمانی با اخلاق
سرهنگ خلبان علی ناطقی، از همرزمان شهید احمد کشوری بهترین خاطراتش را در یکی از مأموریتهای دوران جنگ تحمیلی با شهید عنوان میکند و میگوید: قرار بود در این مأموریت هدفی را با هلیکوپتر مورد اصابت قرار دهیم که بنده جلو رفتم و شهید کشوری به عنوان اسکورت پشت سرم قرار گرفته بود، طبق فرکانسی که روی مدار آمده بود آن را مورد هدف قرار دادم؛ در همین لحظه شهید کشوری به من گفت: بپیچ به سمت راست و این برایم جای سوال بود که چرا به من گفت که به سمت راست بپیچم.
وی ادامه میدهد: ابتدا تعجب کردم، زیرا فرکانس مدارم چیز دیگری را به من نشان میداد؛ بعد متوجه شدم که آن هدفی که مورد توجه بود یک مدرسه بود و عراقیها با تیربار گوشه مدرسه مستقر بودند و با نویز انداختن فرکانس هلیکوپتر میخواستند مرا از هدف دور کنند، اما با هوشیاری شهید کشوری هدف آنها خنثی شد.
همرزم شهید کشوری بهترین درسی که از این شهید بزرگوار آموخته است را اخلاقمداری و مردانگیاش میداند و تصریح میکند: شهید آدم با اخلاص و باایمانی بود و این بهترین درسی است که شهید میتواند به دیگران بدهد؛ شخصیت منظمی که همیشه سر وقت به پایگاه میآمد و در مأموریتها هدفمند به هدف میزد و برای بیتالمال ارزش قائل میشد و خمپارهای را هدر نمیداد.
ناطقی ادامه میدهد: در این دوره و زمانه پرورش چنین شخصیتی واقعاً دشوار است و نسل جدید جدا از این انسانها هستند؛ نسل امروز باید از این بزرگان درس بگیرند آن هم شخصیتی که در دوران زندگیاش فکرش کمک به خانوادههای نیازمند بود و بدون آنکه کسی بفهمد دست این خانوادهها را میگرفت، در این عرصه بزرگان باید کاری کنند تا همچون شهید کشوری به نسل جدید شناسانده شود.
همرزم شهید، مهمترین الگوهای رفتاری شهید کشوری را دینداری و اعتقادات وی میداند و معتقد است: شهید کشوری در خانوادهای رشد کرد که متدین و مسجدی بودند و برخلاف امروز که مردم از مسجد به دور شدند، خانواده این شهید بزرگوار مسجد برایشان در جایگاه ویژه قرار داشت و شهید در آن دوران همه را به نماز و روزه و اعتقاد به باورهای دینی دعوت میکرد.
منش و مردانگی شهید کشوری در وصیتنامهاش مشهود است
مردی که مرگ را سرآغاز دفتر زندگی خود میدانست، مردی که تک ستارهای در آسمان پرستاره و قطرهای از اقیانوس بیکران بود، روزی خلبان تیزپروازی شد که آسمانها را در نوردید و به اقیانوس پیوست. این شهید در وصیت نامهاش آورده است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا شیطان را از ما دور کن در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند
پایان زندگی هر کسی به مرگ اوست جز مرد حق که مرگش آغاز دفتر اوست. هر روز از این آسمان، ستارهای به سمت پایین میکشند، ولی با این وجود، آسمان پر از ستاره است. این بار نیز دریایی خروشان از داوطلبین در پی امر امام، به طرف جبهههای حق علیه باطل روان شد و من قطرهای از این دریایم و نسبت به این مسئله آگاهید که این اقیانوس بیپایان است و هر بار زیادتر میشود. ادامهدهنده راه شهیدان باشید که آنها نظارهگر شما میباشند مواظب ستون پنجم باشید که در داخل شما هستند. در مقابل حرفهای منحرف، بیتفاوت نباشید. امام را مانند مردم کوفه تنها نگذارید. در راهپیماییها بیشتر از پیش شرکت کنید. دعای کمیل بخوانید. فرزندانتان را به فعالیت در راه خدا تشویق و آگاه کنید.
وصیت به پدر و مادرم
پدر و مادرم! با وجود صبور بودنتان همچنان از خدا میخواهم صبر بیشتری به شما عطا کند. در راه خدا به فعالیتهای بیشتری مشغول شوید. در عزای من ننشینید، اگر خواستید گریه کنید، اما نه برای من بلکه به یاد امام حسین (ع) و کربلا و پدر و مادرانی که پنج فرزندشان شهید شدهاند که اگر گریههای امام حسین و تاسوعا و عاشورایی نبود، اکنون یادی از اسلام نبود. تلاش کنید که هیچگاه پشت جبهه برای منافقین و ضد انقلاب، خالی نماند. شما با شرکت بیشتر در مراسم عزاداری به یاد شهیدان میافتید و یاد شهیدان باعث منقلب شدن یاد مردم میشود. امام را تنها نگذارید. همیشه بدانید که شهیدان بر کارهای شما نظارت دارند. ما زنده به آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
والسلام قطرهای از دریای خروشان حزب الله احمد کشوری»
شهید احمد کشوری پانزدهم آذر سال ۱۳۵۹، در یک مأموریت دشوار با پیروزی در حال بازگشت در ایلام (منطقه میمک-دره بینا) بود که مورد هدف راکتهای دو فروند میگ عراقی قرار گرفت، اما در خاک وطن سقوط کرد و شربت شهادت را مردانه سر کشید.
منبع: خبرگزاری ایمنا
انتهای پیام/