به گزارش گروه سایر رسانههای دفاع پرس، بعد از فتح خرمشهر بود که به دیدار امام رفتیم. حاج احمد متوسلیان بعد از دیدار عمومی، ملاقات خصوصی با امام داشت. وقتی ملاقات تمام شد، دیدیم در حالی که عصازنان با پای مجروح از بیت خارج شد، ناگهان عصایش را با عصبانیت به طرفی انداخت و لنگان لنگان شروع به راه رفتن کرد و گفت: «به خدا قسم دیگر عصا به دست نمی گیرم. می خواهم بدون عصا راه بروم.»
سریع دوره اش کردیم و پرسیدیم: «جریان چیه؟» تعریف کرد پیش امام که بودم، ایشان دستی روی پایم کشیدند و با لحن پدرانه ای پرسیدند: «آقای متوسلیان پایت چه شده؟» گفتم: «زخمی شده» و ساکت شدم. امام با مهربانی دستی روی پایم کشیدند و گفتند: «ان شالله خوب می شود و شما دنبال عملیات می روی.»
بعد هم حاج احمد گفت: «برادرها! امام فرمودند که جنگ باید با همان قوت خودش ادامه داده شود و امر دفاع کما فی السابق پیش برود.» آن جا بود که فهمیدیم حاج احمد می خواسته با کنار گذاشتن عصایش، از همان جا امر امام را امتثال کند و بدون فوت وقت، خودش را آماده عملیات کند.
راوی: عباس برقی