" دختر شینا" پرمخاطب ترین اثر سوره مهر در فصل سوم سال

بعد از «دختر شینا» آثاری دیگری چون «آن بیست و سه نفر»، «پایی‌که جاماند»، «دا» از جمله کتاب‌های پرفروش سوره مهر در 3ماهه سوم سال شدند.
کد خبر: ۶۳۶۱۳
تاریخ انتشار: ۰۲ دی ۱۳۹۴ - ۱۸:۲۲ - 23December 2015

به گزارش گروه فرهنگ و هخنر دفاع پرس به غیر از «دختر شینا» آثاری دیگری چون «آن بیست و سه نفر» خاطرات خودنوشت احمدیوسفزاده، «پاییکه جاماند» خاطرات خود نوشت سید ناصرحسینیپور «دا» خاطرات سید زهرا حسینی از جمله کتابهای پرفروش سوره مهر در 3 ماهه سوم سال هستند.

همچنین کتاب «نورالدین پسرایران» و چهارگانه فاضل نظری «گریههای امپراتور»، «آنها»، «اقلیت» و «ضد» نیز دیگر آثار پرفروش سوره مهر در فصل پاییز به شمار می آیند.

بهناز ضرابیزاده در «دختر شینا» قدم به قدم وارد زندگی قدم خیر محمدی کنعان شده است تا زندگی او با سردار شهید ستار ابراهیمی هژیر را روایت کند و همدم شبهای تنهایی این زن و فرزندانش شود؛ شبهایی که قدم خیر و فرزندانش وضعیت قرمز را تجربه میکردند و پدر در مناطق جنگی مشغول دفاع در برابر دشمن بود.

این کتاب حکایتی از یک زندگی در پشت صحنه جنگ است؛ خاطرات زنی که در طول هشت سال ازدواجش با یکی از سرداران دفاعمقدس، با دشواریهای دوری همسر و بزرگ کردن فرزندانش، کنار آمد و به تنهایی زندگی را اداره کرد، چهار دختر و یک پسر به دنیا آورد و همسرش فقط موقع به دنیا آمدن یکیشان در کنارش بود. «دختر شینا» از معدود کتابهای خاطرات است که زندگی پرفراز و نشیب یک دختر جوان روستایی را در برابر چشمان ما به نمایش میگذارد، دختری که آنقدر میایستد و میافتد و دوباره برمیخیزد تا جنگ را تحقیرکند.

«دختر شینا» از 19 فصل تشکیل شده و از روایت کودکی قدم خیر آغاز میشود؛ از زمانی که نامش را به خاطر قدم خوشی که داشت «قدم خیر» گذاشتند تا زمانی که حماسه زندگیاش را در پشت جبههها رقم زد. ضرابیزاده هم توانسته با تیزبینی و هوشمندی یک نویسنده، همه صحنهها و فضاهای کتاب را اثرگذار و ملموس روایت کند.

در زیر بخشی از کتاب را میخوانید:
«حالا دو تا دختر داشتم و کلی کار. صبح که از خواب بیدار میشدم، یا کارهای خانه بود یا شستوشو و رُفت و روب و آشپزی یا کارهای بچهها. زن داداشم نعمت بزرگی بود. هیچ وقت مرا دست تنها نمیگذاشت. یا او خانه ما بود، یا من خانه آنها. خیلی روزها هم میرفتم خانه حاج آقایم میماندم. اما پنجشنبهها حسابش با بقیه روزها فرق میکرد. صبح زود که از خواب بیدار میشدم، روی پایم بند نبودم. اصلاً چهارشنبه شبها زود میخوابیدم تا زودتر پنجشنبه شود.»

نظر شما
پربیننده ها