به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، «فرانچسکا آلبانیز» وکیل بینالمللی و استاد دانشگاه ایتالیایی که از ماه می ۲۰۲۲ (اردیبهشت ۱۴۰۱) برای یک دوره ۳ ساله به عنوان گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور سرزمینهای فلسطین اشغالی انتخاب شده در تحلیلی عنوان کرده است: وقتی جنگ غزه در هفتم اکتبر (۱۵مهرماه) آغاز شد نگاه همه دنیا به سمت سرزمین اشغال شده فلسطین چرخید. انگار دیگر پروپاگاندا هم نمیتواند جنایات رژیم صهیونیستی را مخفی کند و غرب در سفید جلوهدادن ماهیت سیاه اسرائیل عاجز مانده است.
حال دنیا در مکانی قرار دارد که میداند اسرائیل مرتکب جنایات جنگی شده است و باید پاسخگو باشد. فلسطینیها با مهمترین «تهدید وجودی» مواجهاند و اسرائیل نمیتواند ادعا کند حق دفاع از خود در برابر تهدیدی که از منطقهای که آن را اشغال کرده است، دارد. اسرائیل جنایاتش را در پوششی به نام «دفاع از خود» پنهان میکند و با این بهانه ماشین کشتارش را خاموش نکرده است.
دفاع از خود چه تعریفی دارد؟
وقتی نیرویی بر فرد یا افراد و یا حتی در اندازهای بزرگتر، کشوری وارد میشود که نامعقول است، میتوان از نیروی تدافعی برای دفاع استفاده کرد و دارای توجیه «دفاع کامل از خود» است. کشورها با استفاده از زور برای دفع حمله یا تهدید قریبالوقوع حمله علیه خود یا دیگران یا منافع قانونی از خود استفاده میکنند.
دفاع از خود در حقوق بینالملل به حق ذاتی یک دولت برای استفاده از زور در پاسخ به حمله مسلحانه اشاره دارد. براساس این تعریف، آیا اسرائیل سهمی و یا حقی دارد؟ آیا عباراتی همچون «کشور»، «حق»، «حمله»، «تهدید» و «زور» در مورد اسرائیل صدق میکند؟
هر سرزمینی برای مقابله با نیروی خارج از مرزهای خود و دشمنانش این حق را دارد که از خاک و مردمش دفاع کند. اگرچه در معاهدههای متعدد، جنگ و تجاوز منع و تحریم شده، اما در صورتی که کشوری به تمامیت ارضی و استقلال سیاسی کشور دیگری تجاوز کند، نمیتوان شاهد آن شد که با استناد به ممنوعیت جنگ، کشور مورد تهاجم نتواند علیه متجاوز دست به کاری بزند.
طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متّحد «در صورت حمله مسلّحانه علیه یک عضو سازمان ملل متّحد، تا زمانی که شورای امنیت اقدامات لازم را برای حفظ صلح و امنیت بینالمللی به عمل آورد، هیچیک از مقررات این منشور به حقّ دفاع مشروع انفرادی یا دستهجمعی اعضا لطمهای وارد نخواهد کرد، اما باید فوری به شورای امنیت گزارش دهند.
بنابراین، مطابق منشور سازمان ملل متّحد، دفاع مشروع ِانفرادی و جمعی، از طریق توسل به نیروی نظامی فقط در صورت وقوع حمله نظامی مجاز است. با توجه به این منشور و قانون بینالمللی سازمان ملل، فقط کشوری میتواند از زور برای دفاع از خود استفاده کند که مورد تهاجم قرار گرفته و امنیتش به خطر افتاده باشد. حال با این تفسیر چگونه میتوان به دولتی حق دفاع از خود را داد که همیشه متجاوز بوده و نه مورد تجاوز قرار گرفته!
کشوری جعلی که سرزمینی را اشغال کرده و با جنایت و کشتار، سعی بر نسلکشی و اخراج ملتی را دارد که سرزمینشان را غصب کرده است. بیش از ۷۰ سال است که اسرائیل همواره مهاجم و متجاوز بوده است، اما به لطف آمریکا و اروپا هرگز محکوم نشده و حتی مورد حمایت همه جوره این کشورها در جهت نابودی مردم مظلوم فلسطین قرار گرفته است.
آمریکاییها و برخی اروپاییها مدام از حق اسرائیل برای دفاع از خود صحبت میکنند و امروزه آمریکاییها نه فقط اظهار میدارند که هیچ خط قرمزی برای اسرائیل وجود ندارد بلکه حتی نیروهای ویژه خود را نیز به کمک اسرائیل فرستاده و انواع تسلیحات غیرمتعارف را در اختیار اسرائیل قرار دادهاند تا اسرائیل از آن استفاده کند.
اشغال سرزمینهای فلسطین از سوی ارتش رژیم صهیونیستی و سیاستهای پاکسازی قومی و آپارتاید، بهویژه عملیات چند دههای استعمار، محروم کردن فلسطینیها از ابتداییترین حقوق، نقض جدی مفاد حقوق بینالملل مندرج در منشور سازمان ملل و قطعنامههای آن و همچنین مفاد اساسنامه رم و کنوانسیون چهارم ژنو است.
مقاومت مردم فلسطین در برابر اشغالگری، تروریسم نیست، بلکه حق دفاع مشروعی است که بر اساس قوانین بینالمللی و بشردوستانه اعمال میشود. مردم فلسطین برای رهایی از تجاوز به خاکشان با همه ابزارهای ممکن، از جمله مبارزه مسلحانه، با سنگ، تفنگ و یا موشک و هواپیماهای بدون سرنشین مقابل اسرائیل میایستند که این مبارزه از نظر قانونی نیز مورد تائید است. با این حال، مضحک و شاید دردناک است که بگوییم اسرائیل پیوسته به خاک فلسطین تجاوز میکند، اما این فلسطین است که محکوم میشود و حتی در مجامع بینالمللی به عنوان یک کشور مستقل خوانده نمیشود.
فلسطین؛ کشوری که هنوز جایگاهی ندارد
قانون بینالمللی درباره کشورها صحبت کرده نه درباره مقابله کشوری عضو سازمان ملل با یک گروه سیاسی و یا مردم. اول اسرائیل و آمریکا باید تکلیف خود را روشن کنند که فلسطینیها را به عنوان یک کشور قبول دارند و یا هنوز اصرار میکنند که آنها یک گروه هستند؟
اگر اسرائیلیها و آمریکاییها، فلسطین را به عنوان یک کشور قبول داشته باشند باید قوانین بینالمللی درباره کشورها را قبول کنند و طبق آن با فلسطینیها تعامل کنند و اینگونه نیست که حق داشته باشند هرگاه دلشان میخواهد وارد محدوده مرزی خاک فلسطین شوند، به آنها تعدی کنند، شهروندان آنها را بکشند یا زخمی کرده، یا کتک زده یا بازداشت کنند.
از طرفی یک دولت نمیتواند همزمان بر سرزمینی که اشغال کرده است کنترل داشته باشد و به ادعای اینکه «خارجی» است و تهدیدی برونزا برای امنیت ملی به شمار میرود، به آن سرزمین حمله نظامی کند. اسرائیل دقیقاً با انجام این کار، حقوقی را مطرح میکند که ممکن است با سلطه استعمار سازگار باشد؛ به همین دلیل فلسطین در سازمان ملل فقط یک کشور ناظر غیر عضو است؛ چون در غیر این صورت، وحشیگری، تجاوز و کشتار اسرائیل باید متوقف شود و آنها نیز موظف به رعایت حق تمامیت ارضی فلسطین خواهند بود.
اشغالگری، حقی ایجاد نمیکند
خودداری اسرائیل از به رسمیت شناختن فلسطین که با مخالفت ایالات متحده در برابر مسئولیتپذیری بینالمللی در شورای امنیت سازمان ملل متحد تقویت میشود، به شرایطی منجر شده است که امروز وجود دارد، اشغال نظامی طولانیمدت؛ در حالی که چاره اشغال، توقف آن است.
اسرائیل به دلیل چندین دهه حکومت نظامی، همه فلسطینیها را به عنوان یک تهدید امنیتی و اتباع یهودی را به عنوان قربانیان بالقوه آنها توصیف کرده است و به این ترتیب رفتار متفاوت و خشونتآمیز با فلسطینیان را توجیه میکند.
کمیته رفع تبعیض نژادی سازمان ملل در نشست سال ۲۰۱۲ خود، شرایط کنونی پس از دههها اشغال و سرکوب ناشی از آن را معادل آپارتاید توصیف کرد، اما اسرائیل با بیتوجهی کامل به قوانین بینالمللی، همچنان با سرزمینهای اشغالی به عنوان داراییهای استعماری رفتار میکند.
از آغاز انتفاضه دوم فلسطین در سال ۲۰۰۰، اسرائیل این تصور را مطرح کرده که درگیر مناقشاتی مسلحانه بینالمللی، به جز جنگ در کرانه باختری و نوار غزه است. بر این اساس، استدلال میکند که میتواند اولا به دفاع از خود، طبق ماده ۵۱ منشور ملل متحد، استناد کند، و ثانیا از زور فراتر از حد مجاز در هنگام اجرای قانون، حتی در صورت وجود اشغال استفاده کند.
اما دیوان بینالمللی دادگستری نظری خلاف عقیده اسرائیل دارد. این دیوان استدلال کرد ماده ۵۱ حمله مسلحانه یک دولت به کشور دیگر را در نظر میگیرد و اسرائیل ادعا نمیکند که حملات علیه خود به یک کشور خارجی قابل انتساب است. همچنین، دیوان بینالمللی دادگستری اعلام کرد از آنجایی که تهدید علیه اسرائیل «منشا در داخل و نه خارج» کرانه باختری اشغالی است، بنابراین وضعیت با آنچه در قطعنامههای ۱۳۶۸ (۲۰۰۱) و ۱۳۷۳ (۲۰۰۱) شورای امنیت در نظر گرفته شده، متفاوت است و اسرائیل به هیچوجه نمیتوانست به آن قطعنامهها در حمایت از ادعایش مبنی بر استفاده از حق دفاع از خود استناد کند.
در نتیجه، دیوان نتیجه میگیرد که ماده ۵۱ منشور سازمان ملل هیچ ارتباطی در این مورد ندارد؛ با وجود تصمیم دیوان بینالمللی دادگستری، اسرائیل همچنان اصرار دارد که از حق قانونیاش برای دفاع از خود در اجرای عملیات نظامی در کرانه باختری و نوار غزه استفاده میکند.
مقامهای اسرائیلی در حال حاضر در حال انجام جنایات جنگی و نسلکشی فلسطینیها هستند و به دلیل حمایتهای آمریکا و غرب تصور میکنند میتوانند هر کاری بخواهند انجام دهند و به کسی حساب پس ندهند، اما باید توجه داشته باشند که در آینده این شرایط تغییر میکند و همه این جنایات در تاریخ ثبت میشود.
هیتلر نیز روزی فکر میکرد به دلیل قدرتش میتواند هر جنایتی انجام دهد و به هیچکس حساب پس ندهد. اما آنچه در تاریخ به یادگار ماند چیزی جز جنگ، نسلکشی و تجاوز نبود. آنچه از نام اسرائیل هم در اذهان مردم در سراسر جهان ثبت شد، جنایت، تجاوز و نسلکشی است. فارغ از هر اتفاقی در آینده، این القاب برای هر دولت و مقامی چیزی جز شکست و نابودی نیست.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/ ۱۳۴