به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، جهانی شدن آرزویی است که همه اندیشهها تلاش میکنند به آن دست پیدا کنند تا از این رهگذر اگر زمانی صاحبان آن اندیشه در بین نبودند فکر آنها در دنیا حکومت کند و به این طریق جاودانه شوند. صاحبان اندیشهها اگر الهی باشند برای بقاء اندیشه الهی تلاشهای مبارکی انجام میدهند و از همهچیز خود حتی جان و مال و آبرو میگذرند تا کلمه توحید در جهان اعتلا داشته باشد و از آنطرف صاحبان تفکرات غیر الهی نیز از هیچ حیله و مکری برای نابودی اندیشه الهی و غلبه تفکرات نفسانی خود فروگذار نمیکنند .
واتیکانیزه کردن مذهب ازجمله مکرهایی است که سران جبهه غیر الهی برای از دور خارج کردن اندیشه الهی از آن استفاده میکنند؛ در این مکر که شاخهای از طرفاند کهنه مذهب علیه مذهب است سعی میشود اندیشه مخالف را در چهارچوب محدوده جغرافیایی زندانی کنند و بسان ویروسی خطرناک آن را در قرنطینه نگهدارند تا نکند این اندیشه در دنیا غلبه پیدا کند .
بعد از دوره رنسانس با همین مکر کهنه مسیحیت را اخته کرده از خاصیت انداخته و در کلیسا زندانی کردند و سپس آن را در تبعید به واتیکان فرستادند؛ تا آنجا که تفکر و اندیشه دینی حتی از نوع تحریفشده آن چون مسیحیت در اداره امور دنیای مادی هیچ جایگاهی ندارد و دین مربوط به یکشنبهها صبح و آنهم فقط در کلیساست.
این درواقع یکی از صدها حیله ای است که این روزها در خصوص پویاترین مذهب دنیا در پیشگرفتهاند؛ میخواهند تشیع را در چاردیواری حسینیه محصور باشد. چراکه اندیشه دینی بر پایه نظام امامت، بنیان اندیشههای الحادی را برمیکند و ازآنجاکه این اندیشه فناپذیر نیست بر آن شدند تا آن را در یک محدوده جغرافیای محصور نمایند.
در آموزههای دینی قرآن و اهلبیت (علیهمالسلام) این نکته وجود دارد که همه ابناء بشر حقدارند از هدایت خدا بهواسطه اهلبیت(ع) استفاده کنند و کسی حق ندارد کسی را از این هدایت محروم کند؛ به همین دلیل اهلبیت(علیهمالسلام) خود را طبیبانی میدانستند که به دنبال دلهای بیمار میگشتند تا آنها را مداوا کنند. در کتب مقتل، نقلشده است که حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) حتی در گودال قتلگاه نیز از این رسالت دست برنداشت و هر کس که برای قتل او پا به قتلگاه میگذاشت به نحوی منصرف میفرمود تا با کشتن امام، راه هدایت او سد نشود.
اگر کسی واقعاً جریان اهلبیت(علیهمالسلام) را جریان بهحق بداند و عاشق اهلبیت(علیهمالسلام) باشد، باید تلاش کند تا همه عالم در زمره معتقدان به اهلبیت(علیهمالسلام) وارد شوند. حال سؤال این است، زمانی که کسی سالها با یک اعتقاد زندگی کرد و برای آن هزینه کرد با چه شرایطی حاضر است از اعتقاد قبلی خود دست بردارد ؟ پاسخ اثباتی و ارائه راهکار برای این سؤال نیاز به تحقیقات جامع روانشناسی و جامعهشناسی و بسیاری از علوم دیگر دارد.
اما در جنبه نفی آنچه بهیقین میتوان گفت این است که با روحیه تهاجمی و توهین به مقدسات چندین و چندساله یک انسان نمیتوان او را به مسیر حق هدایت کرد. زمانی که به مقدسات دیگران توهین میشود آنها در موضع دفاع کور از عقاید قرار میگیرند، آنگاه رغبت از گرایش به مکتب اهلبیت(ع) کم میشود. ما دوست داریم همه عالم صدای علی ولیالله سر دهد ولی یقین داریم که با سب و فحاشی و لعن و حرکتهای سلبی هیچکس شیعه نشده و نمیشود. اما بامحبت و تبیین عقلانی خیلیها شیعه شدهاند.
این همان تشیع جهانی است که در مقابل آن تشیع زندانی قراردارد. در تشیع زندانی با توهین به مقدسات دیگران و با انجام اعمال موهنی چون قمهزنی مذهب فقط در چهار چوبه کوچکی چون حسینیه و هیئت و نهایتاً یک شهر باقی میماند و قدرت تعامل با جامعه بشری را از دست میدهد. زیراکسی حاضر نیست برای توهین به مقدساتش با دیگری همنشین شود.
ما اگر بخواهیم واقعاً از کیان اهلبیت(علیهمالسلام) دفاع کنیم باید اهلبیت(علیهمالسلام) را آنگونه که هستند به جامعه جهانی معرفی کنیم و سعی نمائیم تا قلوب را به این وادی نورانی نزدیک کنیم.
به ابواب و مسائل فقهی نیز که نگاه کنیم به مسئلهای برخورد میکنیم به اسم مسئله مؤلفه القلوب یعنی به طریقی دل مخالفان اهلبیت(علیهمالسلام) را به شریعت گرمکنیم و دلهای آنها را به دست آوریم. حتی اجازه داده شده تا بخشی از وجوهات شرعی رابین آنها توزیع نمائیم تا از این رهگذر به مکتب اهلبیت(علیهمالسلام) دلگرم شوند و زمینه هدایت آنها فراهم گردد.
جالب آن است که در مسئله تألیف قلوب سیره اهلبیت(علیهمالسلام) در مقابل توهین اشخاص به ایشان با شیوه بسیار متفاوت بوده است. اهلبیت(ع) در مقابل توهینها ابتدا با لطف و عطوفت فضا را آرام میکردند و سپس بهصورت دیپلماسی عمومی با منطق، مبانی تشیع را تبیین میفرمودند و نیز با رخنه در امتها و بدنه عمومی جامعه و استفاده از جریان تألیف قلوب بر دلها حاکم میشدند.
این شیوه را اکنون وهابیت اجرا میکند. آنها شبکههای بسیار با رویکرد ظاهراً استدلالی به راه انداختهاند و در عرصه میدانی نیز با پرداخت پول و ایجاد امکانات، قلوب گروهی از اهل سنت و حتی تعدادی از شیعیان مستضعف را به دست آورده و آنها را به آئین خود ترغیب نمودهاند.
طرح شهید شوشتری مصداق مسئله مولفة القلوب
کسانی که با توهین به مقدسات اهل سنت به دنبال ترویج و یا حفظ مکتب اهلبیت (ع) هستند باید بدانند ثمره کار آنها جز محصور شدن مذهب در زندان حسینیه نیست و اگر قرار است شریعت حق از مرزها عبور کند و عالمگیر شود، باید سری بهقرارگاه شهید شوشتری بزنند تا معنی حفظ تشیع را بفهمند.
درست درزمانی که گروههای اشراری چون ریگی در منطقه سیستان و بلوچستان جولان میدادند، سردار شهید شوشتری طرحی را کلید زد که به واسطه آن مناطق محروم سیستان و بلوچستان تحت چتری حمایتی و خدماتی قرار میگرفتند. این مرد بزرگ در هرکجا محرومیتی میدید بیدریغ برای رفع آن تلاش میکرد و همین تلاش مبارک باعث نزدیکی قلوب برادران اهل سنت به راه و منش اهلبیت شده بود این حرکت به حدی موفق بود که سرویسهای جاسوسی موساد با دادن اطلاعات و نیز طرحریزی یک ترور گروهی به دست گروهک ریگی وی را به همراه گروهی از بزرگان قبائل اهل سنت به شهادت رساندند .
شهید شوشتری در لباس نظامی میتواند با این روش تشیع را جهانی کند اما تشیع انگلیسی با شیوه لعن و سب نمیتوانند حتی اگر در لباس مرجعیت باشند.
منبع:پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی